شنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۸۸

نرده های حفاظتی بالای دیوار ها نشانه ای واضح از برخورد طبقاتی

نرده های حفاظتی بالای دیوار ها
قبل از ظهور رژیم فعلی صحبت از ازبین بردن و یا کوتاه کردن دیوار منازل و کلا ساختمان ها بود. در طی این رژیم نه تنها دیوارها بلند تر شده بلکه یک پدیده جدید بنام "نرده حفاظتی" هم اضافه شده که هم ارتفاع آنها روز بروز بیشتر میشود و هم کیفیت حفاظتی آنها بهتر میشود. این نرده ها تقریبا در اقصا نقاط تهران و احتمالا در سراسر شهر های بزرگ ایران رایج است. احتمالا جوان تر ها بخصوص آنها که به خارج سفر نکرده اند وجود این نرده ها را تحت سئوال قرار نمیدهند و به اصطلاح آنها را "طبیعی" و حتی لازم و احتمالا همه گیر در جهان میدانند. ولی خب حقیقت این است که این نرده ها نه تنها باعث زشتی شهر میشوند بلکه ساختن و نصب آنها هزینه بالائی هم دارند

وظیفه این نرده ها جلوگیری کردن از نفوذ دزد به ساختمان است ولی وقتی وسعت استفاده این نرده ها را در نظر میگیریم متوجه میشویم که این نرده ها جلوگیرنده خلاف و بزهکاری بصورت متعارف نیستند بلکه مانعی هستند برای جلوگیری از برخورد طبقاتی. فراموش نکنیم که نصب این نرده ها از جهتی نشان دهنده آن است که شهروند ها به مامورین انتظامی تکیه نمیکنند و خود مسئولیت امنیتی حریم زندگی خود را در اختیار گرفته اند. احتمالا اگر این بحث را با یک شهروند معمولی در میان بگذارید در مرحله اول خود مامور انتظامی را دزد میداند که این خود نشان دهنده فساد همه گیری است که در این مملکت حاکم است. اما مهمتر از این بحث فساد در سیستم اداری کشور مبحث برخورد طیقاتی است. رژیمی که این همه و برای سی سال تاکید بر گرفتن حق مصطضعفین است چطور است که نتیجه نمایش کاریش میبایست این همه متضاد با شعارهای عدالت خواهانه آن باشد

دوشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۸۸

علیرضا دلیری: نبايد آنچه با دست خود ساخته ايم را بپرستيم



www.gooya.com


ديروز با پخش قسمتهای اول سريال؛ نويسنده‌ی فيلمنامه و کارگردان آشوبی در

جامعه ايران بپا ساختند که؛ نبايد آنچه با دست خود ساخته ايم را بپرستيم. و

تنها و تنها بايد به خداوند يکتا رجوع کنيم. قبرها و امامان پس از انتقالشان

به جهان آخرت در دنيای پر سعادت و جوار پر مهر الهی از جهان و جهانيان بی

خبرند. و تنها خداوند است که از رگ گردن به بندگانش نزديکتر است و تنها اوست

که ياور و مددکار بندگانش می تواند باشد. اما اين امام زاده ها و اين قبرها

که چون بتکده ها می مانند تماما ساخته و پرداخته‌ی بشرند. و خود امامان از

اين تجملات و قبر ستانيها بيزارند و حضرت مولای متقيان بارها امر کرده اند که

قبرها را بايد با زمين هموار نمود. و در خود روايات صحيحه شيعه آمده است که

تا قرن سوم هيچ ساختمان و گنبد و روضه و حرمی بر قبر هيچ يک از ائمه نبوده و

همه اينها ساخته و پرداخته پادشاهان ظالم و زورگو و ستمگرانی است که ثروتهای

مردم بيچاره را چپاول ميکردند. و با ساختن اين قصرها بر قبرهای امامانی که در

کمال سادگی و بدور از زرق و برق و تجملات می زيسته اند و همواره با کاخ و کاخ

نشينان در ستيز بوده اند مردم ساده لو را بفريبند، و در کنار مکر آن ستمگران

چپاولگر همواره مقدس مآبان ددمنشی بوده اند که برای اينگونه کارها احاديث و

روايات می تراشيده اند. که امام فرموده چون بر در آستان من يا فلان امام رسی

چنين و چنان طقوسی بجای آر... در حاليکه روح امام از اين دروغها خبر نداشت. و

هرگز گمان نمی کرد کسانی بيايند و بر قبرش روضه ای برپا سازند و زيارتی و يا

و تجارتخانه ای بپا کنند و با سوء استفاده از نام او خون مردم جاهل و نادان

را چو زالو بمکند...

اين سخنان مفاد قسمتهای اول سريال بود.. البته با اشاره که عاقلان را بس

است...

اما حالا که سريال در آستانه قسمتهای اخيرش است. پا از گليم درازتر نهاده،

ثابت نموده که پيامبران خدا از غيب و عالم پنهان خبر نداشته اند. يعقوب

پيامبر (ع) خبر ندارد پسرش يوسف پيامبر (ع) در کجاست، چه بلايی بسرش آمده،

پسر نمی تواند ـ طی الأرض ـ کند و به آغوش پدر پريشان خويش درآيد.. يوسف

پيامبر (ع) نمی داند يعقوب پيامبر ـ پدرش ـ در چه حال و هوايی است...

عجب حکايتی است....:

امامان ما که به عقيده خود شيعه از پيامبران درجه يشان پايين تر است و به

آنها وحی نمی شود، علم ما کان و ما يکون ـ علم آنچه بوده و آنچه پيش خواهد

آمد ـ دارند. از همه چيز و همه کس و همه جا خبر دارند، خلاصه ـ العياذ بالله،

زبانم لال ـ پايی در کفش خدايی دارند!!! و اولياء که از امامان باز کمترند طی

الأرض می کنند و در يک چشم بهم زدن از آنسوی دنيا می پرند و سر از کوفه در می

آورند!!!

اين روايت سريال که با تصوير قرآن از پيامبران همخوانی دارد، آشوبی ديگر در

افکار عمومی جامعه بپا خواهد کرد. و علامات استفهام زيادی بر مذهب دروغينی که

آخوندهای صفوی بافته اند خواهد گذاشت. و لطمه بسيار سنگينی بر بازار امام

زاده ها و سجاده نشينان قبرها وارد خواهد کرد...

اگر اين فاجعه بزرگ صورت گيرد، و صاحبان قبرها با رکود بازارشان و با شکست

اقتصادی چشمگيری مواجه شوند، بدون شک امنيت منطقه تأمين خواهد شد!..

دنيا در سايه فقر قبرها چه بسيار زيبا خواهد زيست. عموم مردم ايران از هيچ و

پوچ پرستی بسوی خداپرستی روی خواهند آورد. و قرآن از زير غبار فراموشی بدلها

خواهد نشست، و عقل و منطق بر عاطفه و خرافات پيروز خواهد شد. و ايران زمين

بار دگر در جهان علم و دانش خواهد درخشيد..

آتش سوزان مذهب ستيزی در آتشکده ی اين سجاده نشينان فرو خواهد نشست و روح

همزيستی و ميهن دوستی و برابری و برادری در ايران زمين دميده خواهد شد. ديگر

علیرضا دلیری