شنبه، دی ۱۱، ۱۳۹۵

پس اسلام واقعی چیست؟کجاست؟

میگوییم:القاعده،
میگویند:اسلام این نیست!
میگوییم:طالبان،
میگویند:اسلامی نیست!
میگوییم:بوکوحرام،
میگویند:اسلام این نیست!
میگوییم:داعش،
میگویند:اسلامی نیست!
میگوییم:وهابیون،
میگویند:اسلام این نیست!
میگوییم:حزب الله، جمهوری اسلامی،
میگویند:اینها اسلامی نیستند!
میگوییم:فلان مرجع تقلید،سنی،
میگویند:این آخوندها مسلمون نیستند دارن اسلام را خراب می‌کنند!
میگوییم:فلان قانون اسلام،
میگویند:این قانون اون زمان بوده وربطی به اسلام نداره!
میگوییم:فلان حدیث،
میگویند:تحریف شده، اسلام این نیست!
میگوییم:فلان آیه،
میگویند:معنیش این نیست!برو تفسیرش رو بخون شان نزول داره!
میگوییم:فلان روایت تاریخی ازفلان مورخ مسلمان،
میگویند:فلان مورخ که معصوم نبوده ماقبولش نداریم!
میگوییم:پس اسلام واقعی چیست؟کجاست؟
کی می خواد اجرا بشه؟
میگویند:اسلام واقعی هنوز پیاده نشده باید تا ظهور مهدی عج صبر کنید!
میگوییم:ظهور چه موقع است؟
میگویند:شاید این جمعه، شاید هم اون جمعه!

سه‌شنبه، دی ۰۷، ۱۳۹۵

خداناشناسم اگر «این» خداست (علی‌اکبر سعیدی سیرجانی)


 برای شنیدن کلیک بزنید

«خبر داری ای شیخ دانا که من
خداناشناسم، خداناشناس؟!
نه سربسته گویم سخن
نه از چوب تکفیر دارم هراس
زدم چون قدم از عدم در وجود
خدایت برم اعتباری نداشت
خدای تو ننگین و آلوده بود
پرستیدنش افتخاری نداشت
خدایی بدین‌سان اسیر نیاز
که بر طاعت چون تویی بسته چشم
خدایی که بهر دو رکعت نماز
گه آید به رحم و گه آید به خشم
خدایی که جز در زبان عرب
به دیگر زبانی نفهمد کلام
خدایی که ناگه شود در غضب
بسوزد به کین، خرمن خاص و عام
خدایی چنان خودسر و بوالهوس
که قهرش کند بی‌گناهان، تباه
به پاداش خوشنودی یک مگس
ز دوزخ رهاند تنی بی‌گناه
خدایی که با شهپر جبرئیل
کند شهر آباد را زیر و رو
خدایی که در کام دریای نیل
برد لشکر بی‌کرانی فرو
خدایی که بی مزد و حمد و ثنا
نگردد به کار کسی چاره‌ساز
خدا نیست بی‌چاره ور نه چرا
به مدح و ثنای تو دارد نیاز
خدای تو گه رام و گه سرکش است
چو دیوی که‌اش باید افسون کنند
دل او به دلال‌بازی خوش است
وگرنه شفاعت‌گران چون کنند؟
خدای تو با وصف غِلمان و حور
دل بندگان را به دست آورد
به مکر و فریب و به تهدید و زور
به زیر نگین هر چه هست آورد
خدای تو مانند خان مغول
به تهدید چون می‌کشد تیغِ حکم
ز تهدید آن کارفرمای کل
به مانند کرّوبیان، صم و بکم
چو دریای قهرش برآید به موج
نداند گنه‌کاره از بی‌گناه
به دوزخ فرو افکند فوج‌فوج
مسلمان و کافر، سپید و سیاه
خدای تو اندر حصار ریا
نهان گشته کز کس نبیند گزند
کسی دم زند گر به چون و چرا
به تکفیر گردد چماقش بلند
خدای تو با خیل کرّوبیان
به عرش اندرون، بَزمکی ساخته
چو شاهی که از کار خلق جهان
به کار حرمخانه پرداخته
نهان گشته در خلوتی تو به تو
به درگاه او جز تو را راه نیست
تویی محرم از کار او
کسی در جهان جز تو آگاه نیست
تو زاهد بدین‌سان خدایی بناز
که مخلوق طبع کج‌اندیش توست
اسیر نیاز است و پابند آز
خدایی چنین، لایق ریش توست
ـ
نه سربسته گویم سخن
خدا نیست این جانور، اژدهاست
مرنج از من ای شیخ دانا که من
خداناشناسم اگر «این» خداست»

(علی‌اکبر سعیدی سیرجانی)

شنبه، دی ۰۴، ۱۳۹۵

نکاتی در مورد سرگذشت زندگی عمر خیام- ویدیو

ما گرفتار نادانی خود شدیم…




روزی امتحان جامعه شناسی ملل داشتیم. استاد سر کلاس آمد و میدانستیم که 10 سئوال از تاریخ کشورها خواهد داد.

دکتر بنی احمد فقط 1 سئوال داد و رفت:

مادر یعقوب لیث صفار از چه نظر در تاریخ معروف است؟

از هر که پرسیدم نمیدانست.

تقلب آزاد بود چون ممتحنی نبود اما براستی کسی نمیدانست.
همه 2 ساعت نوشتیم از صفات برجسته این مادر؛ از شمشیرزنیش، از آشپزی برای سربازان، از برپا کردن خیمه ها در جنگ، از عبادتهایش و
استاد بعد 2 ساعت آمد و ورقه ها را جمع کرد و رفت.

14 تیر 1354 برای جواب آزمون امتحان تاریخ ملل رفتیم. در تابلو مقابل اسامی همه با خط درشت نوشته شده بود مردود!

برای اعتراض به ورقه به سالن دانشسرا رفتیم. استاد آمد گفت کسی اعتراض دارد؟
همه گفتیم آری!
گفت خوب پاسخ صحیح را چرا ننوشتید؟!
پرسیدیم پاسخ صحیح چه بود استاد؟

گفت: در هیچ کتاب تاریخی نامی از مادر یعقوب لیث صفار برده نشده، پاسخ صحیح "نمیدانم" بود. همه 5 صفحه نوشته بودید اما کسی شهامت نداشت بنویسد "نمیدانم"!

ملتی که همه چیز میداند ناآگاه است. بروید با کلمه زیبای نمیدانم آشنا شوید، زیرا فردا روز گرفتار نادانی خود خواهید شد

ما گرفتار نادانی خود شدیم


👤 امیدرضا کرمزاده

پنجشنبه، دی ۰۲، ۱۳۹۵

️ارقام نجومی بودجه نهادهای فرهنگ اسلامی - نامه سر گشاده دکتر صادق زیبا کلام به علی مطهری


بسمه تعالی
جناب آقای دکتر علی مطهری
نماینده محترم مردم تهران و عضو کمسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی
با سلام و تحیات و طلب مغفرت برای روح پر فتوح ابوی ارجمندتان، اخیرا بودجه سازمان ها و نهادهای فرهنگی کشور در سال جاری را مطالعه می کردم و از آنجا که حضرتعالی عضو کمسیون فرهنگی مجلس هستید، یکی دو پرسش در خصوص این حجم هزینه فرهنگی برایم پیش آمده که انشاالله ارشاد می فرمایید.بنده ارقام را از بالاترین شروع کرده و بتدریج پایین آمده ام:

۱- سازمان صدا و سیما ۱۱۴۰ میلیارد تومان
۲-سازمان بسیج مستضعفین ۱۰۳۵
۳- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۷۷۰
۴- مرکزخدمات حوزه های علمیه قم ۵۲۸
۵- شورایعالی حوزه های علمیه ۳۲۹
۶- کمک به بازسازی عتبات عالیات ۳۱۳
۷ -کمک به اشخاص حقوقی غیر دولتی(جدول ۱۷ )289
۸ -جامعه المصطفی العالمیه ۲۱۸
۹ -اجرای منشور توسعه فرهنگ قران ۲۰۰
۱۰ -شورای سیاستگزاری حوزه های علمیه خواهران ۱۹۳
۱۱ -سازمان تبلیغات اسلامی ۱۱۵
۱۲ -نهاد مقام معظم رهبری دردانشگاه ها ۱۰۲
۱۳ -دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۹۲
۱۴ -کمک به آستانهای مقدس تحت نظر مقام معظم رهبری ۸۰
۱۵ -کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۷۸
۱۶ -شورای برنامه ریزی ومدیریت حوزه های علمیه خراسان ۵۷
۱۷- موسسه نشر آثار امام(ره) ۵۷
۱۸ -دفترنمایندگی ولی فقیه درسپاه پاسداران ۵۶
۱۹ -شورای عالی انقلاب فرهنگی ۵۰
۲۰ -احداث وتکمیل مساجدکشور۵۰
۲۱ -بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس ۳۹
۲۲ -شورای سیاستگزاری ائمه جمعه ۳۷
۲۳ -مجمع جهانی اهلبیت ۳۶
۲۴ -شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ۳۵
۲۵ -سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها ۲۲
۲۶ -موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ۲۰
۲۷ -ستاد اقامه نماز ۱۹
۲۸ -سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ۱۲
۲۹ -بیمه هنرمندان (فعالان قرآنی،مداحان وسایرهنرمندان) ۱۰
۳۰ -موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی ۸
۳۱ -کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی ۶
۳۲ -بنیاد سعدی ۶
۳۳ -وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی توسعه بازی های رایانه ۴
۳۵- شورایعالی انقلاب فرهنگی بابت تحول علوم انسانی در دانشگاهها ۳
36-دانشگاه اهل بیت 3

جمع  6012 میلیارد تومان
جدول شماره ۱۷ شامل سازمانها و نهادهای فرهنگی متعددی می شود از جمله: موسسه فرهنگی بصیرت، موسسه فرهنگی تبیان، موسسه فرهنگی دارالحدیث، موسسه فرهنگی نسیم نور، کمک به موسسات فرهنگی و دینی همه استانها، کمک به فعالیت های فرهنگی مسجد جمکران، پژوهشگده علوم و فرهنگ اسلامی، سازمان مدارس معارف اسلامی،پژوهشکده باقرالعلوم، دانشگاه باقرالعلوم، دانشگاه امام صادق، بسیج دانش آموزان، جشنواره عمار، شورای سیاستگزاری ائمه جمعه، ستاد امر به معروف و نهی از منکرو.........
همانطورکه ملاحظه می شود سهم وزارت ارشاد از این ۶۰۰۰ میلیارد تومان کمتراز۱۳درصد می باشد و ۸۷درصد مابقی در اختیار نهاد ها، سازمان ها، بنیاد ها و ارگان هایی است که نه تنها کاملا مستقل از مجوعه دولت قراردارند بلکه اساسا هیچ پاسخگویی نیز نه در قبال مجلس دارند و نه در قبال قوه مجریه. مع ذالک و علیرغم این واقعیات، منتقدین و مخالفین دولت آقای روحانی علی الدوام دولت و بالاخص وزارت ارشاد را مورد مواخذه قرار می دهند که چرا وضعیت فرهنگی کشور اینگونه است؟ جالب است که حتی یکبار هم نشده که مخالفین دولت کوچکترین انتقاد و گلایه ایی نسبت به این سی ، چهل تشکیلات دیگری که نزدیک به ۹۰درصد بودجه فرهنگی کشور را بخود اختصاص داده اند بنمایند.
اما عرضم از نگارش این عریضه طرح زاویه دیگری از اختصاص بودجه ۶۰۰۰ میلیاردی برای امور فرهنگی می باشد.جنابعالی را نمی دانم اما من خودم وقتی ارقام خیلی زیاد می شوند ابعاد آن را دیگردرست ملتفت نمی شوم. به همین منظور و برای درک اینکه ۶۰۰۰ میلیارد تومان یعنی چقدر پول، آنرا با کل بودجه محیط زیست کشور برای سال جاری مقایسه نمودم. کل بودجه محیط زیست در سال ۹۴ رقم ۱۷۴ میلیارد تومان می باشد. یعنی بودجه فرهنگی مان نزدیک به چهل برابر بودجه محیط زیست مان است. نمی دانم در کشورهای دیگر این نسبت چگونه است. اما در ایران با این ۱۷۴ میلیارد تومان خانم ابتکار هم می بایستی حقوق بیش از ۶۰۰۰ تن کارکنان محیط زیست را بپردازند، هم جلوی ریزگردها که از عراق و عربستان وارد خوزستان و مابقی کشور را می شوند را بگیرند، هم جلوی خشک شدن دریاچه اورمیه را بگیرند، هم تالاب انزلی که لجن زار شده را احیاء نمایند، هم یک دو جین تالاب و دریاچه های بزرگ و کوچک را که یا از بین رفته اند یا در شرف از بین رفتن هستند را نجات بدهند، هم حیات رو به انقراض وحش را جلوگیری کنند.عزیزان متوجه شدید بودجه ها به کجا می رود؟تازه این مشتی است نمونه خروار.


شنبه، آذر ۲۷، ۱۳۹۵

شعر: گذر پورشه از گذرگهی


روزی گذشت پورشه ای از گذر گهی
فریاد و آه ناله ز هر کوی و بام خاست

پرسید زان میانه یکی کودک فقیر
این اسب کیست مادرم؟ اسب پادشاست؟

آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیداست آنقدر که الاغی گرانبهاست

نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت
این خر گمان کنم که خر مایه دارهاست

کودک به گریه گفت برایم نمی خری؟
این اسب با کلاس و نجیب است و سربراست

مادر به گریه گفت عزیز این که اسب نیست
این پول نفت ماست که در جیب اغنیاست

خوردند رانت نجومی و نفت وگاز
گفتند پول نفت سر سفره شماست

ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم 
رو شکر کن پراید اگر زیر پای ماست
 

مردی که جیب ما و تو را می زند گداست
این گرگ سالهاست که با گله آشناست 

به یاد بانو پروین اعتصامی


دزدی حکام روز روشن است

شعر از پروین اعتصامی

برد دزدی را سوی قاضی عسس         خلق بسیاری روان از پیش و پس
گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود؟     دزد گفت از مردم آزاری چه سود؟
گفت بدکردار را بد کیفر است              گفت بدکار از منافق بهتر است
گفت هان برگوی شغل خویشتن          گفت هستم همچو قاضی راهزن
گفت آن زرها که بردستی کجاست      گفت در همیان تلبیس شماست
گفت آن لعل بدخشانی چه شد؟          گفت می دانیم و می دانی چه شد
گفت پیش کیست آن روشن نگین؟      گفت بیرون آر دست از آستین
دزدی پنهان و پیدا کار توست              مال دزدی جمله در انبار توست
تو قلم بر حکم داور می بری               من زدیوار و تو از در می بری
حد به گردن داری و حد می زنی         گر یکی باید زدن سد می زنی
می زنم گر من ره خلق ای رفیق         در ره شرعی تو قطاع الطریق
می برم من جامه درویش عور             تو ربا و رشوه می گیری به زور
دست من بستی برای یک گلیم          خود گرفتی خانه از دست یتیم
من ربودم موزه و طشت و نمد            تو سیه دل مدرک و حکم و سند
دزد جاهل گر یکی ابریق برد               دزد عارف دفتر تحقیق برد
دیده های عقل، گر بینا شوند              خود فروشان زودتر رسوا شوند
دزد زر بستند و دزد دین رهید              شحنه ما را دید و قاضی را ندید
من به راه خود ندیدم چاه را                 تو بدیدی، کج نکردی راه را
می زنی خود پشت پا برراستی           راستی از دیگران می خواستی
دیگران گندم نمای جو فروش                با ردای عجب عیب خود بپوش
چیره دستان می ربایند هرچه هست     می بُرند آنگه ز دزد کاه، دست
در دل ما حرص آلایش فزود                  نیّت پاکان چرا آلوده بود؟
دزد اگر شب گرم یغما کردن است         دزدی حکام روز روشن است

حاجت ار ما را ز راه راست برد              دیو، قاضی را به هرجا خواست برد
 
 
 
 
 
واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ دانی مسلمانی به چیست؟
صدف و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت، هم کلید زندگی ست
گفت زین معیار اندر شهر ما
یک مسلمان هست، آن هم ارمنی ست!

سه‌شنبه، آذر ۲۳، ۱۳۹۵

بیاد فرخنده دختر افغان قربانی مردمان متعصب


منم فرخنده ی خونین
 منم با درد او همراه
 چه تنها و چه بی کس بود
 میان گله ی کفتار
 کدامین سوره ی قرآن
چنین حکمی روان کرده
 الا ای مرد بی غیرت
 پر از شرمم ز رفتارت
 تو با آن دختر تنها
 که چشمانش پر از غم بود
 چرا اینسان ستم کردی
 مگر تو حاکم شرعی
 مگر احکام دین دانی؟
 اگر مردی شده این سان
 من از مردی پشیمانم
 دگر نامم نباشد مرد
 شدم فرخنده از امروز
 شدم چون آن زن تنها
 که با آن صورت خونین
 به چنگال شما جان داد
 و با مرگش بزد فریاد
 که ای انسان نمان ساکت
 بشو فریاد و عصیان کن
 که پایان شب ظلمت
 رسد با نور بیداری
 بپاخیز ای ابر انسان
 و از اهریمن بدخو
 که با آن مردم وحشی
 بشد همدست و زجرم داد
 ستان حقم نشین خاموش
 بزن بر قلب نادانی
 که این جهل بیابانی
 شده مستوجب ذلت
 رها کن مغز و افکارت
 ازین پندار پر نکبت
 منم فرخنده ام آری
 معین الدین نباشم من
 منم با او در این سختی
 بلاشک همدم و همراه
 منم فرخنده ام امروز
 منم فرخنده ام فردا
 منم فرخنده ام هر روز


معین الدین محمدیمعین الدین محمدي
معین الدین محمدي