شنبه، دی ۰۲، ۱۳۹۶

جمعه، آذر ۱۷، ۱۳۹۶

کاریکاتور مارهای عمامه بسر زمان مشروطه

کاریکاتوری از صد سال پیش : 
مار و عقربهای عمامه به سر به جان مشروطه افتادند !

اگر ۱۴۰۰سال پیش وجود داشتی ، به جنگ این وحشی ها میرفتی؟

دوتاسوال
میخوام برگردیم به ۱۴۰۰سال پیش؛
تو خونت ، کنار خانوادت هستی که خبر میرسه که به کشورت حمله شده ، و طبق نظر پیامبر و کتاب مقدسشون ، اگه بتونن یه شهر و اشغال کنن، خواهرت و مادرت و همسرت رو میدزدن و تا آخر عمرشان باید به عنوان کنیز به آنها خدمت کنن و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشد به غلامی و‌بردگی میبرند. و هر که مخالفت کند سر از تنش جدا میشود البته به دستور خدا ( در قرآن ).چیزی شبیه داعش فکر کن به مردم آذربایجان که مرد هایشان را دسته دسته در زنجیر میکنند و در جلوی چشمان آن ها به همسر و دخترشان تجاوز میکنند و بعد از ار.......شدن ، آن مرد هایی که حاظر به غلامی و بردگی نشدند رو گردن میزنند
 (تاریخ ایران ج ۳ص ۳۵۹ش۱۹۰)
به مهربانو های ۱۵ساله ی خراسانی فکر کن که به فاحشه خانه های شام بردنشان  تا قبل از هر حمله لشکریان خدا برای جهاد، به آن دخترک ها تجاوز کنند برای گرفتن روحیه ( تاریخ طبری ، ج ۴، ش ۲۴ص ۱۴)

فکر کن اگر شهر را بگیرند و اسیر شوی ، اربابت مشغول نکاح با دختر ۹ساله ایست که معلوم نیست از کدام جهاد فی سبیل الله به پاداش گرفته ، و تو باید به اندازه ده گاو کار کنی ، بار بیاوری و ببری وگرنه شلاق میخوری و صد البته آن دنیا به جهنم میروی چون طبق قرآن کنیز و غلام باید مطیع اربابشان باشند ، و وقتی شهوت اربابت بالا زد ، دختران برده را میبرن که با او نکاح کند ، و تو صدای ناله های انها را میشنوی....
در زیر بدن یک عرب که از صحابه است....‌
و اون صحابه حتما به بهشت میرود چون جهاد در راه خدا کرده !!
و خبر هایی میشنوی از اینکه هم وطنت یعنی بابک خرمدین و هفتاد یارش را مسلمین در راه خدا زنده زنده سوزاندند
یا میشنوی سفید رود را که به خاطر قطع گردن هزاران هم وطنت به رنگ قرمز درامده
(تاریخ ۶۳۰۰ساله ایران ؛ رابرتن.ون ص ۲۵۰ /// تاریخ طبری ج۴ص ۳۱۰ )

حال ۲سوالم را میپرسم ،
یک :
اگر ۱۴۰۰سال پیش وجود داشتی ، به جنگ این وحشی ها میرفتی؟
دو :
اگر تو از شهیدان یا اسیران در راه دفاع از وطن در مقابل حمله مسلمانان بودی ؛
آیا باور میکردی ۱۴۰۰سال بعد یک عده بگویند ، ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟؟
باز هم میتونی خودت را گول بزنی؟؟؟؟ اندیشه کنید و دیگران هم به اندیشیدن وادارید لطفاااااااا
زادروز بابك خرمدين است‌؛
محل تولد: كليبر بلال ٱباد
علت مرگ: بريده شدن دست و پايش
آرامگاه: ندارد
مليت: ايرانی
شناخته شده:
مبارزه برضد اشغال گری اعراب پس از حمله ی اعراب به ایران
جنبش :رهبر انقلابی جنبش سرخ جامگان
مخالفان :خلیفه عباسی ؛ مامون و معتصم هست
خلیفه: اگر توبه کنی می بخشمت!
بابک: گنهکاران توبه می کنند نه وطن پرستان.
خلیفه: تو اکنون در چنگ ما هستی!
بابک: جسمم آری ولی روحم نه، دژ آرمان من تسخیر ناپذیر است...
خلیفه:جلاد قطعه قطعه اش کن تا با زجر بمیرد!جلاد با یک ضربت دست راست بابک را قطع کرد...
بابک به زمین نشست و با خون کتفش صورتش را غرق خون کرد...
خلیفه: کافر! این چه بازیست!
بابک: پیش نامرد باید مردانه مرد...با رفتن خون از تنم رخسارم زرد می شود و تو گمان می کنی از ترس است!اما مرا ترسی از گله ی روباهان نیست...با قطع هر عضوم بابکی در این سرزمین متولد می شود...
با هر جمله ای که بابک می گفت عضوی از بدنش بر زمین می افتاد...
خلیفه: جلاااااااااااد ببر صدایش را!
و شمشیر فرود آمد...
و سر، سری که پیش هیچ ظالمی خم نشده بود به زمین افتاد...
به یاد بابک خرمدین؛غیور مرد ایران زمین .
ﺯﻧﺪﻩ ﺑاد هر شهیدی که به عشق مردم و وطن با جان خویش عشق بازی میکند
رسانه باشید
بهتر است اسطوره هایمان را از یاد نبریم.


قصه پر غصه دانشگاه از پهلوی تا جمهوری اسلامی


‍  🔴  حامد آئینه‌وند- دانش آموخته دکترای روابط بین الملل)


در روز دانشجو باید از دانشگاهی گفت که جمهوری اسلامی آن را غارت و بی‌اعتبار کرد. ستیز روحانیت با دانشگاه در همان روزهای نخست پس از انقلاب و به بهانه انقلاب فرهنگی رخ عیان کرد و با تصفیه بهترین اساتید و دانشجویان جامه عمل پوشید و در دهه سیاه شصت با «تولد دانشگاه آزاد اسلامی» در شکل و شمایی جدید ادامه یافت. این دانشگاه در رقابت با دانشگاه های دولتی بر سر «کیفیت علمی» یا «عدم آزادی آکادمیک» ایجاد نشد بلکه با توجه به سیطره تفکرات چپ در دانشگاه‌ها و ستیز فضای دانشگاهی با نظام مستقر، حاکمیت به دنبال ایجاد پایگاهی برای راست در میان دانشجویان بود و چاره کار را در ساختار دانشگاهی که میراث پهلوی و عمیقا سکولار بود نمی‌دید. لذا ناچار به ایجاد دانشگاهی موازی با نهاد اصلی و متولی علم در کشور بود تا آن را به پایگاهی برای نظام نوپا تبدیل کند. ترکیب هیات موسس دانشگاه آزاد اسلامی تمایلات راست گرایانه را به شکلی آشکار نشان می‌داد. امروز و پس از گذشت بیش از سه دهه از تاسیس این دانشگاه می‌توان به صراحت گفت که هدف از شکل‌گیری این نهاد  نه گسترش دانش بود و نه توسعه علم و صنعت و نه جلوگیری از خروج ارز، بلکه  هدف اصلی بی اعتباری دانشگاه به عنوان موتور محرک جنبش‌های اجتماعی و لوث کردن دانشگاه و مدارک آن بود.

با سهل‌گیری برای ورود افراد به دانشگاه، ترویج لمپنیسم در فضای دانشگاهی، اعطای مدرک به هوادارن رژیم که از سد کنکور نمی‌توانستند عبور کنند و در نهایت درآمدزایی برای حکومت و باندهای داخلی آن ریشه دانش را در این خاک خشکاندند. مسئولان دانشگاه آزاد فعالیت سیاسی در دانشگاه را جز برای نهاد بسیج ممنوع کردند به همین دلیل هم بود که در تمامی سالهای گذشته صدای اعتراضی از دانشگاه آزاد در برابر نظام حاکم بر ایران شنیده نشد. اندک دانشجویانی هم که در این دانشگاه فعالیت‌هایی داشتند به طرق مختلف از تحصیل محروم شدند. اگر در دوران حیات هاشمی پنجره‌هایی کوچک به سوی آزادی در دانشگاه آزاد گشوده بود با درگذشت او مسدود شد و دانشگاه آزاد نیز به نهادهای زیر نظر مستقیم رهبری تبدیل شد.
در حالی که اقتصاد ایران نیازمند ایجاد یک میلیون شغل در سال است تا نرخ بیکاری ثابت بماند، دولت از توانایی ایجاد نیمی از این ظرفیت هم عاجز است و برای فارغ التحصیلان دانشگاه در مقطع لیسانس و با صنعتی در آغاز راه نمی‌تواند اشتغال ایجاد کند اما نظام آموزش عالی ما بی‌وقفه در جذب دانشجویان ارشد و دکتری کوشاست. جدای از دزدی‌های سیستماتیک در نظام بانکی، غارت مردم راهی جدید یافته است و آموزش عالی آغوش خود را در مقاطع ارشد و دکتری به روی بیش از ۷۰ درصد فارغ التحصیلان کارشناسی گشوده و آن سوی این «دانشگاه بازاری»، «بازاری دانشگاهی» نیز شکل گرفته است. کسانی که با درصدهای پائین و گاه منفی بر کلاس‌های ارشد و دکتری می‌نشینند گرهی از مشکلات کشور نمی‌توانند بگشایند اما برای نظام ورشکسته کشور راهی برای خرید زمان بیشتر برای ادامه حیات هستند.

امروز روبه روی دانشگاه مادر ایران در خیابان انقلاب دفاتر مختلفی فعالیت می‌کنند که کارشان نگارش و فروش پایان نامه‌های ارشد، رساله‌های دکتری و مقالات علمی پژوهشی و... است. خیلی راحت علم را خرید و فروش می‌کنند چون پیشتر از آن شرافت در نظام تصمیم‌سازی کشور چوب حراج خورد.

کارشناسان نا امید و بیکار ارشد می‌گیرند تا در این فاصله کاری پیدا کنند و چون کار یافت نمی‌شود دکتری می‌خوانند وقتی دکتر شدند شأن‌شان اجل این است که دست به اعتراض بزنند، سن‌شان از سی وپنج گذشته و غارت شده‌اند. یا از مملکت می‌گریزند یا اگر می‌مانند کار آزاد می‌کنند. کاری شبیه همانی که در میدان انقلاب رونق دارد. یک جایی در اطراف «دانشگاه بازاری»، «بازاری دانشگاهی» درست می‌کنند و مشغول می‌شوند.

به هر حال اگر جمهوری اسلامی نتوانست صنعت و دانشگاه را باهم پیوند دهد اما از حق نباید گذشت که علم را صنعتی کرد، روبه روی دانشگاه مادر ایران در تهران و دیگر استانها دفاتری برپا شدند که «پایان نامه نویسی» را به «صنعتی نوین» در کشور تبدیل کردند که نظیری در دنیا ندارد. نظام دانشگاهی با نظام سیاسی برای غارت جوانان ائتلاف کرده است. از دانشگاهی که رضا شاه برای توسعه کشور تدارک دیده بود امروز کاریکاتوری به جای مانده است و هر دردمندی از این غصه بمیرد رواست.

پنجشنبه، آذر ۱۶، ۱۳۹۶

آلزایمر ملی


بسیاری از مردم به‌تقریب می‌دانند که سلجوقیان پس از غزنویان آمدند و خوارزمشاهیان پس از سلجوقیان، اما من دانشجویانی را دیده‌ام که  نمی‌دانستند نهضت ملی نفت در زمان رضا شاه بود یا پسرش. 
ایرانیان، قطعه‌هایی از تاریخ را هزار بار شنیده‌اند و می‌دانند، اما تمایلی به شنیدن مهم‌ترین بخش‌‌های تاریخ معاصرشان ندارند. 
نام تمام جنگ‌های صدر اسلام و مسیر کاروان عاشورا و نام بسیاری از خلفای عباسی و اموی را می‌دانند ولی اگر از آنان بپرسند که استبداد صغیر مربوط به چه دوره‌ای است و چرا آن را «صغیر» می‌نامند، مات و مبهوت به پرسش‌گر نگاه می‌کنند.
 آیا در صد و بیست سال گذشته، یک ایرانی را می‌توانید پیدا کنید که یک بار برای میرزا یوسف‌خان مستشار الدوله اشک ریخته باشد؟ نه! چرا؟ چون ایرانی نمی‌داند او کیست. او کسی بود که با نوشتن «رسالۀ یوسفی» و «یک کلمه»، می‌خواست قانون را جایگزین سلطنت مطلقۀ ناصری کند و به همین جرم ماه‌ها در سیاه چال قجری، کتک 
خورد.  شکنجه‌گر او موظف بود که او را با کتابش کتک بزند. آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که کور شد و در همان حال در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت.

این روضه‌های جانسوز در تاریخ ما کم نیست. کسی می‌داند محمدعلی شاه، روزنامه‌نگارانی همچون صوراسرافیل و ملک المتکلمین را چرا و چگونه کشت؟ آن دو را همراه قاضی ارداقی، آنقدر در باغ شاه و در جلو چشم شاه، شکنجه کردند که وقتی مُردند، شکنجه‌گران خوشحال شدند؛ چون دیگر توان و نیرویی برای ادامۀ شکنجه نداشتند. 
به گمان من عاشورای تاریخ معاصر ایران، دوم تیر است؛ روزی که بهترین فرزندان این سرزمین زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها، کلمۀ مشروطه و عدالت‌خانه و آزادی را فریاد کشیدند. آن روز محمدعلی شاه فرو ریخت؛ چون باورش نمی‌شد که چند جوان فُکلی این همه بر سر مرام و عقیدۀ خود پایداری کنند.
ایرانیان از شیخ فضل الله نوری بیش از این نمی‌دانند که نام یکی از بزرگ‌راه‌های تهران است، و از جنس اختلافات او با روشنفکران و آخوند خراسانی(رهبر معنوی مشروطه) در بی‌خبری محض به سر می‌برند. ایرانی نمی‌تواند دربارۀ رژیم پهلوی که آن را برانداخت، بر پایۀ منابع و آگاهی‌های مستند، چند دقیقه سخن بگوید؛ اما از حرمسرای یزید و حیله‌های معاویه بی‌خبر نیست.


آیا جماعت ایرانی دربارۀ ستارخان و علت لشکرکشی او از تبریز به تهران، بیشتر می‌داند یا دربارۀ قیام مختار؟ چند ایرانی را می‌شناسید که نام تیمورتاش و علی‌اکبر داور را شنیده باشد؟ و چند ایرانی را می‌شناسید که نام خواجه نظام الملک طوسی را نشنیده‌ باشد؟

کسی که نمی‌داند علی‌اکبر داور کیست، نخواهد دانست که دادرسی در ایران چه مسیری را طی کرده است و ما در کجا توقف کردیم. کسی که زندگی تیمورتاش را نداند، از کجا بداند که رضاشاه چگونه پادشاهی بود و رژیم پهلوی چگونه شکل گرفت؟ کسی که دربارۀ حکمرانان کشورش در دورۀ معاصر، مهم‌ترین اطلاعات را نداشته باشد، چه درکی از «تحول» و «تغییر» و «آینده» دارد؟ 

چند ايراني را می‌شناسيد كه بداند چرا در مجلس پنجم مشروطه از پيشنهاد رضاخان، مبني بر تغيير سلطنت قاجار به جمهوري، استقبال نشد؟ چرا بازديدكنندگان از «خانۀ مشروطيت» در تبريز به اند ازۀ زائران يكي از امامزاده‌هاي كاشان نيست؟ 
آيا مردم ايران مي‌دانند چرا انگليسي‌ها رضاشاه را تبعيد كردند؟ آيا كسي مي‌داند چرا ناصر الدين شاه مخالف تدريس جغرافياي بين الملل در دارالفنون بود؟ اين دانستني‌ها براي ما به اندازۀ باران براي باغ لازم است.


مدرسه به معنای امروزین آن، به همت میرزا حسن رشدیه و کسانی همچون میرزا نصر الله ملک المتکلمین در ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت. پیش از او و هم‌فکرانش، فرزندان ایران در مکتب‌هانه‌ها «الف دو زَبَر اَن، دو زیر اِن، دو پیش اُن» می‌خواندند. او برای اینکه علوم جدید را جزء مواد درسی مدارس ایران کند، خون دلی خورد که شرح آن بگذار تا وقت دگر. قبر او در یکی از قبرستان ‌های قم است.
 نوروز امسال برای زیارت قبر او به آنجا رفتم. هر چه گشتم قبرش را نیافتم. هیچ کس هم نام او را نشنيده بود و نشانی قبرش را نمی‌دانست. در همان قبرستان، مردی عامی ولی صاحب کرامات دفن است. می‌گویند او بدون آنکه سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، آیات قرآن را در هر متنی که می‌دید، می‌شناخت. بر مزار او مقبره‌ای ساخته‌اند و مردم نیز گروه‌گروه به زیارتش می‌روند.
اگر آشنایی با تاریخ دور، سرمایۀ علمی است، آگاهی از تاریخ نزدیک، سرمایۀ ملی است. آلزایمر ملی، این سرمایۀ سرنوشت‌ساز را بر باد داده‌ است. کتاب‌های درسی و رسانه‌ها به‌ویژه‌ صداوسیما سهم بسیاری در گسترش این بیماری خطرناک داشته‌اند.




چهارشنبه، آذر ۱۵، ۱۳۹۶

ویدیو: علت قالتاق بودن شیعه ها


گفتار هائی از آیت الله مطهری در مورد قالتاق بودن شیعه ها

«کامش»


از آنجایی که حضرت حداد عادل در فرهنگستان زبان فارسی تصویب نموده‌اند که به عمل شنیع «‎سکس»  بگویید ‎«کامش» زین پس به جای واژگان نامانوس زیر از معادل آن استفاده نمایید!

خودارضایی= خودکامگی
سکس پارتنر= کامیار
لاپایی= کامران
هَوَل= کامجو
گشاد= کاموا
لب= کامِ شیرین
پورن استار= کامشگر 
هیز= کام‌بین
صیغه=کام‌دین
محتلم در خواب= کامروا
زنان خیابانی= کامکار ها
زود انزال= کامینگ سون
سکس تلفنی= تلکام
باکره= ناکام
پا دادن= وِلکام
سکس آنال=کام بَک
سکس اورال= کام گرفتن
همجنسگرا= هم‌کام
مخ زن= کامیاب
پریود= بی‌کام
لاس زدن=کامیونکیشن
مکان=کامسرا

ایام به کام.

یکشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۹۶

فراز هايی از سخنان گهر بار ا مام خمينی

فراز هایی از سخنان گهر بار ا مام خمينی (ره)


تهيه شده بوسيلهء هيأت ديوانگان حضرت سکينه

امام راحل رهرو پيامبران در عرصه عرفان، ايمان، صداقت گفتار و کردار و استقرار حکومت الله نمونه و اسطوره اي بي نظير و کامل بود. با اشاره به برخي از سخنان گهربار  ايشان عهد به تداوم راه ايشان مي نماييم. هيچ نوشتاري نمي تواند به  عمق و لايه هاي دروني فکری و معرفتي ايشان راه ببرد. با شناخت بيشتر ايشان بشريت امروزه با تمامي علومش حيران خواهد ماند و تا بشر زندگي مي کند مي توان از رهنمودهاي معظم له استفاده نمود. با نگاهی مختصر به بيانات امام روشن مي شود که براي رشد بشر هيچ راهي جز اطاعت محض از دستورات ولي فقيه اعظم و امام راحل وجود ندارد و ديگر کشورها نيز مي بايست از رهنمودهاي ايشان بهره گيرند تا بشريت سعادتمند شود و ما نيز با اهانت انجام شده به تصوير معظم له لازمست  بر اذناب کفر جهانی تاخته و آنها را منهدم نماييم.

برگرفته شده از سایت:
 https://newsecul.ipower.com/2009/12/20.Sunday/122009-Imam-Khomeini-Quotations.htm

1- اعتقاد به استقرار حکومت الله :

"در  اسلام شارع مقدس اسلام يگانه قدرت مقننه است" . (ولايت فقيه ص 52)- " زيرا بشر فقط هرج و مرج ايجاد مي کند و به تباهي مي کشد" (صحيفه امام ج 4 ص 402 ) -  "اگر تمام آزادي ها را به ما بدهند ؛ تمام استقلال ها را به ما بدهند و بخواهند قرآن [روحانيت]  را از ما بگيرند نمي خواهيم. ما بيزار هستيم از آزادي منهاي قرآن ...اسلام منهاي روحانيت خيانت است" (صحيفه امام ج 7ص 486) - "اين آزادي را ممکن است براي شما تأمين کند؛ استقلال را هم براي شما ممکن است تأمين کند؛ اما استقلال که توي آن امام زمان نيست؛ آزادي که توي آن قرآن نيست ...ملت اين را مي خواهد؟ خونش را داد براي اين؟ براي آزادي داد؟ ...يا براي خدا داد؟ او اسلام را مي خواست؛ او مي خواست که اسلام در خارج تحقق پيدا کند؛ روحاني اسلام را مي خواهد " (2/3/58  صحيفه امام ج  7ص 461). ـ "اگر بجاي اينکه او [محمد رضا پهلوي] رفت يک رژيم ديگر تحقق پيدا کند مثل رژيمي که در اروپا است مثل رژيم فرانسه ..که کاري به اسلام ندارد يک رژيم غير اسلامي خير ؛ رژيم آزاد منشانه؛ رژيمي که استقلال هم داده؛ آزادي هم مي دهد اما يک آزادي مي دهد که وفق اسلام نيست ما همچو چيزي را نمي خواستيم و نمي خواهيم"( صحيفه امام ج 8 ص 42).



2- برنامهء امام براي ريشه کني فقر:

سخنراني در سال 1342 " بايد وزارت اوقاف از ما باشد ... آنوقت ببينيد که ما با همين اوقاف اين فقرا را غني شان مي کنيم .. شما ما را اجازه دهيد که ماليات اسلامي را به آنطوري که اسلام با شمشير مي گرفت بگيريم از مردم، ما فقرا را غتي مي کنيم آن وقت ببينيد که ديگر يک فقير باقي مي ماند؟" (صحيفه امام  ج 1 ص392)-





3- اسلام ناب محمدي:

"اسلام آن بود که شمشير را کشيده و تقريبا نصف دنيا يا بيشتر را با شمشير گرفت؛ اين اسلام مرتجع است؟"  (صحيفه امام  ج 1 ص 30) - "البته انحصار به اين معني که بايد اسلام باشد و غير اسلام نباشد همه ما انحصار طلبيم ...مسلمين همه انحصار طلبند؛ پيغمبر ها هم همه انحصار طلب بودند؛ خداي تبارک و تعالي هم انحصار طلب است ... انحصار طلبي – في نفسه – امر فاسدي نيست (صحيفه امام ج 15  صص 201-200)- "اسلام احکام جنگ دارد؛ اينقدر در قرآن راجع به جنگ با کفار و جنگ با اشخاصي که فاسد هستند در قرآن هست: شمشير ها را بکشيد و اين علف هاي هرزه را قطعشان کنيد ...اينها را قطعشان کنيد يا آدمشان کنيد" (صحيفه امام ج 4 ص 33) - "اگر شمشير براي خدا بلند بشود و براي خدا پايين بيايد اين انگيزه، انگيزهء الهي است ...ارزشمند است (مجموعه آثارج 20 ص 202). - "شما اسلام را به مردم بگوييد ...شما سوره برائت را براي مردم چرا نمي خوانيد؟ [شديد ترين آيات در مورد کشتار مخالفان در اين سوره آمده؛ مي گويد همه آنها را بکشيد تا فتنه اي باقي نماند]. شما آيا ت قتال را چرا نمي خوانيد؟ هي آيات رحمت را مي خوانيد؛ در آن قتال هم رحمت است براي اينکه مي خواهد آدم درست کند؛ آدم گاهي درست نمي شود؛ فرض گاهي نمي شود الا با لکي [داغ کردن]؛ بايد ببرند داغ کنند تا درست بشود؛ جامعه بايد آنهايي که فاسد هستند از آن بيرون ريخته شوند" (مجموعه آثارج 19 صص 139- 138).



4- اهداف پيامبران:

"مقصود پيغمبرها اين نبود که دنيا را بگيرند و آبادش کنند، مقصود اين بوده که راه را به اين اهل دنيا، به اين انسان ظلوم [بسيار ستمکار] و جهول [ بسيار جاهل] راه را نشان دهند ...آنطرفش ماوراء و ماوراء آن طرف نور مطلق ؛ انبياء آمدند ما را به آن نور برسانند" ( صحيفه امام ج 13  ص34).  – "دين اسلام و دين پيغمبر اكرم؛ آن وقتي كه اجتماعات را درست كرد و توانست قيام كند ...از آن روز برنامه اش اين بود كه بزند؛ بكشد و كشته شود، براي اصلاح جامعه، براي اينكه اين خيانتكارها راقطع اياديشان بكند؛ قطع حياتشان كند" (همان ج 3 ص 393). – [و بهمين قياس در انقلاب اسلامي مي فرمايد:] "مگر اين انقلاب براي اين بود كه خانه اي به مردم بدهد؟ يك كسب و كاري براي مردم ايجادكند؟ اين انقلاب براي خدا بود و براي اسلام" (همان کتاب ج 13 ص126). - "انقلاب براي مسكن، اقتصاد، كشاورزي، خوراك نبوده است" (همان ج 9 ص 450 نقلبه مضمون(.



5- پيشگيري از بلايا:

"تمام چيزهايي که بشر به آن مبتلاست ...بلکه کارهايي هم که از غيب به ما وارد مي شود چه بسا اين همه زلزله ها و سيل ها و طوفان ها براي اين باشد که خودمان را اصلاح نکرده باشيم " ( صحيفه امام جلد 14 ص 204).





6- نفي آزادي هاي دنيوي:

"از دست همين اشخاص که فرياد آزادي مي کشند براي ملت ايران من بدبختي دارم ...ما آزادي در پناه اسلام مي خواهيم، اساس مطلب اسلام است" (صحيفه امام ج 7ص 460) - "اينها که مي خواهند جوان هاي ما آزاد باشند؛ چه آزادي مي خواهند؟ جوان هاي ما آزاد بشوند؟ قمارخانه ها باز  باشد بطور آزاد؛ مشروب خانه ها باز باشد بطور آزاد؛ عشرت خانه ها باز باشد بطور آزاد؟ هروئين کش ها آزاد باشند؟ ترياک کش ها آزاد باشند؟ درياها آزاد باشند؟ ..هر مفسده اي را مي خواهند عمل کنند؟" (صحيفه امام ج9 ص 342 ) - "قلم هاي فاسد نبايد آزاد باشد الان هم فاسدهاشان خيلي آزادند من جمله همين قلم ها که مي گويند چرا آزاد نمي گذاريد" (صحيفه امام ج 10 ص 350).


7 - جمهوري:

"اگر چناچه فقيه در کار نباشد طاغوت است؛ يا خدا يا طاغوت؛  اگر با امر خدا نباشد ... اگر رئيس جمهور با نصب فقيه نباشد غير مشروع است، وقتي غير مشروع شد طاغوت است، اطاعت او اطاعت طاغوت است ... ولايت فقيه تبع اسلام است ...کسانيکه با ولايت فقيه مخالفت مي کنند ...وکالت ندارند اگر حرفي بزنيد که بر خلاف مصالح اسلام باشد وکيل نيستيد حرفتان مقبول نيست، ما به ديوار مي زنيم آن حرفي را که بر خلاف مصالح اسلام باشد، کساني که مي گويند ولايت فقيه تشريفاتي باشد و دخالت نکند اگر متوجه به اين معني باشند مرتد مي شوند" (صحيفه امام جلد 10 صص 222-216).


8- برتری حفظ مقدسات از جان انسان:

"اگر ما از مسئلهء قدس بگذريم ؛ اگر از صدام بگذريم ...نمي توانيم از مسئلهء حجاز بگذريم. مسئله حجاز يک بابت ديگري است ... قضيه کشته شدن (زائران ايرانی) نيست، قضيه هتک احترام است ... احترام يک محل مقدسي از بين رفت و مسلمين ساکت نخواهند نشست ...من واقعاً در مسائل خيلي تحمل داشتم؛ در مسائل جنگ؛ در همهء اينها تحمل داشتم؛ اما اين بي تحمل کرد من را؛ مسئله غير از اين مسائل است". (صحيفه امام ج20 صص369 – 371) – "از اين مسائل [کشتارها] هي پيش مي آوردند لکن هر ضرري که به ما وارد مي شد يک نفعي هم بهمراهش بود بزرگتر؛ يعني، ما عمدهء نظرمان اين بود که براي اسلام نتيجه بگيريم، ما مي خواستيم براي اسلام بهره برداري کنيم" (صحيفه امام ج  19 ص 192) [و بهمين لحاظ هر چند يک ميليون شهيد و معلول در راه اسلام جنگ داشتيم اگر ده ميليون و يا صد ميليون هم بود جان ها در مقايسه با حفظ اسلام ارزشي نداشتند].


9- حقوق بشر:

"ما همهء بدبختي هايي که داشتيم و داريم – و بعد هم داريم – از اين سران کشورهايي است که اين اعلاميهء حقوق بشر را امضاء کرده اند. اين اغفال است، افيون است اين، براي توده ها، براي مردم" (صحيفه امام ج 3 ص 323). - "اعدام هايي که در اسلام هست اعدام هاي  رحمت است ... اگر چهار تا دزد را دستش را ببرند در مجمع عمومي؛ دزدي تمام مي شود. اگر چهارتا آدمي که به فحشاء مبتلا است آنرا شلاق بزنند، در جامعه فحشاء از بين مي رود ... اين حقوق دانها نمي فهمند ... اينها مي خواهند حقوق بشر! توچه مي داني بشر چه هست تا حق بشر چه باشد؟!" (صحيفه امام ج 8 ص 332)- [آيت الله خميني خطاب به آيـت الله شريعتمداري و حزب خلق مسلمان:] " قلم هاي شما از تفنگ هاي آن دموکرات ها به اسلام بيشتر ضرر دارد ...قلم هاي شما از سرنيزه هاي رضا خان بدتر است براي اسلام، شما مضرتر هستيد از رضا خان و محمد رضا شاه ...شما در پوشش خلق مسلمان بر خلاف اسلام داريد عمل مي کنيد" (صحيفه امام جلد 10 ص 318-306). - "قيام با قلم و زبان اسفناکتر از قيام مسلحانه است (وصاياي امام)


10- دانشگاهيان:

"اين طبقه مردم [عامي] زود صالح مي شوند اينها ؛ ما هر چه [مشکل] داريم از اين طبقه اي است که ادعا مي کنند که ما روشنفکريم و ما حقوق دانيم و ما – نمي دانم – طرفدار چي هستيم ؛ ...ما از اينها داريم صدمه مي خوريم" (صحيفه امام ج 9 ص 12). - "خطر دانشگاه از خطر بمب خوشه اي هم بالاتر است" (صحيفه امام ج 13ص 418). – "وقتي دانشگاه ها بسته شد چه افراد مهم مخالفت کردند. سابق، وقتي دانشگاه دست ما نبود، ديديد که چه  حيواناتي بيرون مي آمد" ( 2/4/60 صحيفه امام ج 14 ص 498). – [پيش بيني امام در سال 1341]: "بعد از ده سال ديگر يک جوان سالم براي اين مملکت باقي نمي ماند ... تمام مراکز به فحشا کشيده مي شوند" (صحيفه امام ج 1  ص 136). - "اصرارشان بر اينست که دانشگاه باز شود؛ مي گويند متخصص نداريم [و] اينها [روحانيون] مخالف علمند؛ کي بيشتر از قرآن از علوم صحبت کرده است؟" ( صحيفه امام جلد 14 ص 499).


11- آزادي هاي غير مشروع زنان:

[سخنراني 26/1/43:] مگر با چهارتا زن فرستادن در مجلس ترقي حاصل مي شود؟ ...ما مي گوييم اينها را فرستادن در اين مراکز جز فساد چيزي نيست ... ببينيد اگر شما جز فساد چيز ديگري ديديد؟ ما با ترقي زنان مخالف نيستيم با اين فحشاء مخالفيم؛ با اين کارهاي غلط مخالفيم" (صحيفهء امام جلد 1 ص305). – "زن ها را وارد کرديد در ادارات؛ ببينيد در هر اداره اي وارد شدند آن اداره فلج شد. فعلاً محدود است، علما مي گويند توسعه ندهيد به استان ها نفرستيد؛ زن اگر وارد دستگاهي شد اوضاع را بهم مي زند؛ مي خواهيد استقلالتان را زن ها تأمين کنند؟" (صحيفه امام جلد 1 ص118)-  "نسوان حق مداخله در انتخابات را ندارند" ـ " وظيفهء ديني همهء ماست که بگوييم و بخواهيم که قانون شرکت نسوان در انتخابات انجام نشود؛.. از ده ميليون نفر جمعيت زن ايراني فقط يکصد نفر زن هرجايي مايل است که اين کار بشود" (صحيفه امام جلد 1 صص 82-83). - "ما مي دانيم دست هاي جنايتکار عوامل استعمار مي خواهند بر ضد قرآن قوانيني  وضع کنند ... از تساوي حقوق زن و مرد دم مي زنند؛ يعني قرآن را زير پا گذاردن، يعني مذهب جعفري را کنار زدن، يعني قرآن را مهجور کردن و بجاي آن کتابهاي ضاله [تورات و انجيل] قرار دادن... اين تساوي حقوق زن و مرد ملغاست، آن از نظر بيست ميليون ايراني مردود و محکوم است" (صحيفه امام ج 1 ص 161).

 12- معاندين:

"اگر ايشان [شاه] بروند کمونيست يک دانه هم پيدا نخواهد شد براي اينکه اگر ما فرض کرديم يکهزار و پانصد [يا] پنجهزار نفر هم باشد همين جوان هاي قم مي خورند اينها را؛ لازم نيست که تهران هم دخالت بکند ( صحيفه امام ج 4 ص170).



13- دمکراسي:

"يک دموکراسي که در هر جا يک معني دارد ... ما نمي توانيم در قانون اساسي بگذاريم که بعد هر کس که دلش مي خواهد آن جوري درستش کند. ما مي گوئيم اسلام. اسلام هر جا يک معني ندارد اسلام يک معني است" ( صحيفه امام ج 10 ص526) ـ "اگر صد ميليون آدم؛ اگر تمام مردم دنيا يک طرف بودند و شما ديديد که  همهء آنها حرفي مي زنند که بر خلاف حکم قرآن است بايستيد و حرف خدا را بزنيد و لو اينکه تمام به شما بشورند. انبياء هم همينطور عمل کردند" ( صحيفه امام ج 13 ص 53 ).



14- ملي گرايي:

"ملي گرايي خلاف اسلام است ... خواست اين 35 ميليون جمعيت اين بود که ما اسلام را مي خواهيم اين نبود... جبهه ملي دعوت به راهپيمايي بر عليه لايحه قصاص داده ... تعبير اين بود که  لايحه غير انساني [است]. ملت مسلمان را دعوت مي کند که در مقابل لايحه قصاص راهپيمايي کنند يعني چه؟ يعني در مقابل نص قرآن کريم راهپيمايي کنند؟ ... لايحه قصاص همين مسائل قرآن است ...  دعوت کرده اند که مردم قيام کنند در مقابل قرآن! قيام کنند در مقابل احکام ضروريهء اسلام؟! لکن من کار دارم با آنهايي که پيوند کرده اند با اين جبهه، پيوند کرده اند با منافقين ... اينکه کسي بگويد حکم خدا غير انساني است اين کافر است ... جدا کنيد حساب را از مرتدها؛ اينها مرتدند؛ جبهه ملي از امروز محکوم به ارتداد است" (صحيفه امام صص448-464). – "اينکه ما ملي گرا باشيم، ملي گرايي بر خلاف اسلام است ... اين بر خلاف دستور خدا و بر خلاف قرآن است: (کيهان 4/3/59).



15- قاطعيت در عمل:

"در اين آخر که قضيه زندان اوين پيش آمد و شکاياتي از آقاي لاجوردي [ رئيس زندان اوين] مي شد و مخالفت هايي مي شد [غير] از احمد [يادگار امام] کسي را نديدم که بيشتر از آقاي لاجوردي طرفداري کند و دفاع نمايد و وجود او را براي زندان اوين لازم و برکناري او را تقريباً فاجعه مي دانست" (مجموعه آثارج 17 ص 92). - "آنکه مکتبي را مسخره مي کند، اسلام را مسخره مي کند، و اگر متعمد باشد مکتبي را مسخره کند، مرتد فطري است و زنش بر وي حرام است و مالش هم بايد به ورثه داده شود، خودش مقتول باشد" (صحيفه امام ج 14 ص 376).



16- جنگ:

"هر روز ما در جنگ برکتي داشتيم که در همهء صحنه ها از آن بهره جسته ايم ...ما در جنگ ريشه هاي انقلاب پر بار اسلامي مان را محکم کرديم "  (صحيفه امام ص 283) -  "ما با کي صلح کنيم؟.. آخر قابل صلح نيست ...ما جواب ملت عراق را چه بدهيم؟ حالا ملت خودمان هيچ! ما جواب ملت عراق را چه بدهيم؟ که يک رژيمي چندين سال بر او حکومت کرده است، غاصبانه " (صحيفه امام ج 13  ص 296 ). – "تا گرفتاري ها نباشد؛ سختي ها نباشد، جنگ ها نباشد، و کشتار دادن ها و ساير اثرات آن نباشد انسان از آن خمودي و از آن راحت طلبي که در ذاتش است بيرون نمي آيد ... و اين برکات زحمت ها و ناگواري هاي جنگ و لو حق جنگ بود ... و اين يک هديهء الهي است که بدون اينکه دست هاي بشر در آن دخالت داشته باشند خداي تبارک و تعالي به ما عطا فرموده است و بايد قدر اين نعمت را بدانيد" (صحيفه امام ج 14  صص 204- 203 ) ـ "من به تمام اهالي خوزستان و ساير مرز نشيناني که مورد تهاجم واقع شديد تبريک عرض مي کنم ...براي آن چيزي که از دستتان رفته است براي اينکه ظاهرا از دست رفته است" (صحيفه امام ج 14  ص 257 ). – "جنگ امروز ما ؛ جنگ با عراق و اسرائيل ...عربستان و شيوخ ...مصر و اردن و مراکش و ابرقدرت هاي شرق و غرب نيست، جنگ ما جنگ مکتب ماست عليه تمامي ظلم و جور؛ جنگ، جنگ اسلام است عليه تمامي نابرابري ها ...و اين جنگ سلاح نمي شناسد، اين جنگ محصور در مرز و بوم نيست؛ اين جنگ جنگ خانه و کاشانه و شکست و تلخي و کمبود و فقر و گرسنگي نمي داند" (صحيفه امام ج 21  ص 61).


17- اتمام حجت با طاغوت:

[خطاب به شاه:] "خاضع به اسلام شويد ما شما را  پشتيباني مي کني " (تاريخ 21/1/42) –  "به شما ها نصيحت مي کنم که آقا [شما] دوست اسلام هستيد؛ هيأت حاکمه بر مسلمين به اصطلاح هستيد؛ شما عزيز باشيد؛ آقا باشيد؛ بزرگ باشيد ..... بگذاريد ما براي شما خدمت کنيم (26/ 01/42صحيفه نور  ج 1 ص 104 و 109). ـ "شما به  اسلام اعتقاد پيدا کنيد، ما هم جزو سازمان شما ؛ همهء ملت جزو شما" (صحيفه نور  ج 1 ص 110). ـ "يکي دو ساعت از برنامهء راديو دست ما بدهيد ...من به شما قول مي دهم که نه با سلطنت شما مخالفت داشته باشد نه با وزارت شما ... ما مردم را آشنا مي کنيم؛ دنيا را آشنا مي کنيم به احکام اسلام" (صحيفه امام  ج 1 ص391).


18- آرمان شهادت:

"اين مجالس عزا و سوگواري و نوحه سرايي ....اينطور ساخته جواناني را که مي روند در جبهه ها و شهادت را مي خواهند و اگر شهادت نصيبشان نشود متأثر مي شوند؛ و آنطور مادراني مي سازد که جوان هاي خودشان را از دست مي دهند و باز مي گويند باز هم يکي دو تا داريم" ( صحيفه امام ج 16 ص346 ). –  "مردم مي خواهند جلوي اين جوان هاي چهارده پانزده ساله را بگيرند که به جبهه نروند ولي آنها از دست پدر و مادر فرار مي کنند و به جبهه مي روند" (صحيفه امام ج 17  صص 107-106). ـ  "اينجانب هر وقت با يکي از اين چهره ها روبرو مي شوم و عشق ارزش ها در بيان و چهرهء نوراني اش مشاهده مي کنم و منا جات و راز و نيازهاي اين عاشقان خدا و فانيان راه  حق را در آستانهء هجوم به دشمن مي نگرم که با مرگ دست به گريبان هستند و از شوق و عشق در پوست خود نمي گنجند خود را ملامت مي کنم ...اکنون ملت ما دريافته است که  کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا" (صحيفه امام ج 16  ص  151).




19- ويژگی های آرمانی جکومت اسلامی:

[در حکومت اسلامي:] "ساواک لازم نيست، فشار نخواهد بود، حکومت اسلامي مبني بر حقوق بشر و ملاحظهء آنست؛ هيچ سازمان و حکومتي به اندازهء اسلام ملاحظهء حقوق بشر را نکرده است؛ آزادي و دموکراسي به تمام معني در حکومت اسلامي است؛ شخص اول حکومت اسلامي با آخرين فرد مساوي است ... [ما] برنامهء مستقل مبني برعدالت، دموکراسي و قانون اساسي [داريم]  (صحيفه امام ج  5 صص-71- 70). - "در جمهوري اسلامي هرگز فاصلهء طبقاتي بدين صورت نخواهد بود و تقريباً همه در يک سطح زندگي مي کنند" (صحيفه امام ج  5 ص 293). - "ما موافق رژيم آزادي هاي کامل هستيم ... ما طبيعتاً نسبت به عقايد مذهبي ديگران بيشترين احترام را پس از سرنگوني ديکتاتوري و استقرار يک رژيم آزاد مي گذاريم" (سخنراني 22/7/57)-  "من بنا ندارم که خودم يا اشخاصي که حالا در پيش من هستند از روحانيون، جانشين رژيم شوند" (صحيفه امام ج  5 ص 308). - "رژيم بدون رضايت مردم هيچ اساس ندارد" (صحيفه امام ج  5 ص 31). – "ما اميدواريم که ايران اولين کشوري باشد که کوچکترين فرد ايراني بتواند آزادانه و بدون وجود کمترين خطر به بالاترين مقام حکومتي انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضيح بخواهد" (صحيفه امام ج  5 ص 499). – "شما اگر حکومت اسلامي را ببينيد خواهيد ديد که ديکتاتوري در اسلام اصلاً وجود ندارد" (صحيفه امام ج  5 ص 532). - "مارکسيت ها در بيان مطالب  خود آزاد خواهند بود ...هر کس آزاد است که اظهار عقيده کند" (صحيفهء امام ج  3 ص 371).

 

20- ماه محرم:


"کسي که گريه کند يا بگرياند با بصورت گريه دار خودش را بکند اين جزايش بهشت است" (صحيفه امام جلد 10  ص 314). -  "همان سينه زني، همان نوحه خواني، همان ها رمز پيروزي ماست ...همه روضه بخوانند، همه گريه بکنند ... اين بزرگترين امر سياسي است ..گول شياطين را که مي خواهند اين حربه را از دست شما بگيرند نخورند ...تکليف آقايان است روضه بخوانند .. دسته ها بيرون بيايند سينه بزنند ( صحيفه امام جلد 11 صص 100-97).

جمعه، آبان ۰۵، ۱۳۹۶

بالاترین سطح شعور اجتماعی


💠ﺳﻂﺢ ﺷﻌﻮﺭ اﺟﺘﻤﺎعی

🔹مردی را  تصور کنید که همسرش به شدت بیمار است و چیزی به مرگش نمانده. تنها راه نجات یک داروی بسیار گران قیمت است که در شهر فقط یک نفر آن را می فروشد. مرد فقیر داستان ما، هیچ پولی ندارد و هیچ آشنایی هم  برای قرض گرفتن ندارد. به سراغ دارو فروش می رود و التماس می کند. به دست و پایش می افتد و عاجزانه خواهش می کند آن دارو را برای همسر بیمارش به عنوان وام یا قرض به او بدهد. دارو فروش به هیچ وجه راضی نمی شود. به هیچ وجه. حالا مرد ما دو راه دارد! یا دارو را بدزدد و یا نظاره گر مرگ همسرش باشد. مرد دارو را شبانه می دزدد و همسرش را از مرگ نجات می دهد. پلیس شهر او را دستگیر می کند.

🔹کلبرگ، روانشناس و نظریه پرداز معروف، با طرح این داستان از مردم خواست به دو سوال جواب دهند:

1- آیا کار آن مرد درست بود؟

2- آیا برای این دزدی، مرد باید مجازات شود؟ چرا؟

🔹داستان معروف کلبرگ تمام بزرگان دنیا را به چالش کشید. وی پس از طرح آن گفت از روی جوابی که می توانید به این سوال بدهید من می توانم میزان هوش و شعور اجتماعی  شما را تشخیص دهم و مهمترین قسمت این سنجش، پاسخ به سوال "چرا" در سوال دوم بود. هر کس جواب متفاوتی می داد. حتی سیاستمداران بزرگ دنیا به این سوال پاسخ دادند:

-آری، باید مجازات شود، دزدی به هر حال دزدی است.
- زیر پا گذاشتن مقررات، به هر حال گناه است. فارغ از بیماری همسرش.
- کار آن مرد درست نبود اما مجازات هم نشود. زیرا فقیر است و چاره‌ای نداشته.

🔹نقل شده است که از گاندی این سوال را پرسیدند، پاسخ عجیبی داد. گاندی گفت کار آن مرد درست بوده است و آن مرد نباید مجازات شود. چرا؟ زیرا قانون از آسمان نیامده است. ما انسان ها قانون را وضع می کنیم تا راحت تر زندگی کنیم. تا بتوانیم در زندگی اجتماعی کنار هم تاب بیاوریم. اما هنگامی که قانون منافی جان یک انسان بی گناه باشد، دیگر قانون نیست. جان انسان ها در اولویت است. آن قانون باید عوض شود. گاندی گفت انسان بر قانون مقدم است!

🔹کلبرگ پس از شنیدن سخنان گاندی گفت بالاترین نمره ای که می توان به یک مغز داد همین است. گاندی دارای مغز ششم (بالاترین سطح شعور اجتماعی) است.


یکشنبه، مهر ۲۳، ۱۳۹۶

ﻓﺘﻮﺍﻫﺎﻱ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰ



ﻓﺘﻮﺍﻫﺎﻱ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻭ ﺷﺮﻋﻲ ﺻﺎﺩﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ
 ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺩﻭﺭﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭﯾﻪ ﻭ ﺩﻭﺭﻩ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﻭ ﺩﻻﻳﻞ ﺍﺑﻄﺎﻝ ﺁﻧﺎﻥ
!

·         ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﺏ ﻟﻮﻟﻪ ﮐﺸﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﻏﯿﺮﺷﺮﻋﯽ ﺍﺳﺖ!!
ﻋﻠﺖ: ﭼﻮﻥ ﮐﺮ ﻧﯿﺴﺖ!
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻧﺪ ﭼﻮﻥ ﺟﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺣﺮﺍﻡ ﻧﯿﺴﺖ!!

·         ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﻭﺵ ﺣﻤﺎﻡ، ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﻏﯿﺮﺷﺮﻋﯽ ﺍﺳﺖ!!
ﻋﻠﺖ: ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻏﺴﻞ ﺍﺭﺗﻤﺎﺳﯽ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ!!
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﭼﻮﻥ ﺯﻭﺭ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺭﺿﺎﺷﺎﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﭼﺮﺑﯿﺪ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻧﺪ ﻏﺴﻞ ﺗﺮﺗﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﻭﺵ ﺍﺯ ﺣﺮﺍﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭﺁﻣﺪ!!
·         ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻻﻣﭗ ﺑﺮﻕ ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﻏﯿﺮﺷﺮﻋﯽ ﺍﺳﺖ !!
ﻋﻠﺖ: ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺐ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﻫﺎﯼ ﻃﻮﻻﻧﯽ، ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻮﻣﻨﯿﻦ، ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﻏﺎﻓﻞ ﺷﻮﻧﺪ!
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻌﺪﻫﺎ، ﺣﺎﺝ ﺍﻣﯿﻦ ﺍﻟﻀﺮﺏ، ﺻﺎﺣﺐ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻕ ﭘﻮﻝ ﻫﻨﮕﻔﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﻠﻤﺎ ﺩﺍﺩ ﻮ ﺑﺮﻕ ﺣﻼﻝ ﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻕ ﻣﺸﻬﺪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ هزار و نهصد و یازده ﻣﯿﻼﺩﯼ ﺑﻪ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻋﻠﻤﺎ ﻭ ﺭﻭﺳﻬﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﺸﻬﺪ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺳﻮﺧﺖ!!
      
·         استفاده ﺍﺯ ﮐﻠﻪ ﻗﻨﺪ، ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﻏﯿﺮﺷﺮﻋﯽ ﺍﺳﺖ!
‏( ﺷﺎﯾﻌﻪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺍﻟﮏ ﺷﺪﻩ ﻭ ﮐﻠﻪ ﻗﻨﺪ ﺭﻭﺳﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ
ﺷﻮﺩ!!)
ﻋﻠﺖ: ﻧﭙﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﻭﺟﻮﻩ ﺷﺮﻋﯽ، ﺗﻮﺳﻂ ﻭﺍﺭﺩﮐﻨﻨﺪﻩ ﻗﻨﺪ!!
ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭﺟﻮﻫﺎﺕ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪ ﺗﺎ ﻗﻨﺪ ﺣﻼﻝ ﮔﺮﺩﺩ! ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻁ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ،
ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﺎﯼ ﻏﺴﻞ ﮐﻨﻨﺪ!!

·         ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻟﺒﺎﺳﺸﻮﯾﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﻏﯿﺮﺷﺮﻋﯽ ﺍﺳﺖ!!!
ﻋﻠﺖ: ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﻧﺠﺲ، ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﮎ ﺭﺍ ﻧﺠﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!


·         ﺭﺃﯼ ﺩﺍﺩﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﺧﻼﻑ ﺷﺮﻉ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﺳﺖ - ﺩﺭ ﺳﺎﻝ چهل و یک ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺳﭙﯿﺪ - ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ پنجاه و هشت ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﺣﻼﻝ ﺷﺪ!
ﻋﻠﺖ: ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺭﺃﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮ

·         ﻋﻠﻤﺎ ﺳﺎﺧﺖ ﺭﺍﻩ ﺁﻫﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﺧﻼﻑ ﺷﺮﻉ ﻭ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ!
ﻋﻠﺖ: ﺁﻥ ﺭﺍ ﺭﺍﻩ ﺗﺴﻠﻂ ﮐﻔﺎﺭ ﺑﺮ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ می‌ دانستند!!!

·         ﺑﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ!
ﻋﻠﺖ: ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻣﻮﯾﺎﻥ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ!!

·         ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻭﯾﺪﺋﻮ ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﻏﯿﺮﺷﺮﻋﯽ ﺍﺳﺖ!!

ﻋﻠﺖ: ﭼﻮﻥ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﭘﺎﮎ ﻣﻠﺖ ﺳﻠﺤﺸﻮﺭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﻓﯿﻠﻤﻬﺎﯼ ﻣﺴﺘﻬﺠﻦ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺑﺎ ﺍﺯﺩﯾﺎﺩ ﺁﻥ ﻭ ﺁﻣﺪﻥ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﻭ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ، ﺍﯾﻦ ﺣﺮﺍﻡ ﺣﻼﻝ ﺷﺪ!!