دوشنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۹۹

چرا از قم؟؟؟


داستانی آموزنده و قابل تعمق از عطا ملک جوینی

چرا از قم؟؟؟



عطاملک جوینی با نثری زیبا و تاثیر گذار، ناقل حکایتی از تسخیر بخارا به دست چنگیزخان است که موی بر تن آدمی راست می کند.

چنگیز پس از فتح بخارا، حرمتی بر مسلمانی ننهاد وبا اسب به مسجد جامع وارد شد. از پی او، دیگر مغولان، با اسب و یراق جنگی در مسجد منزل کرده و در آن بساط می گساری و طرب فراهم کردند.

عجب تر آن که صندوق های قرآن را از کتاب خالی کرده، قرآن ها را بر زمین ریخته و صندوق ها را آخور اسبان ساختند.

صفحات قران، زیر سم ها پاره پاره می شد و ستوران بر آن مدفوع می کردند

و تلخ تر آن که مشاهیر شهر از ائمه و مشایخ وقضات و سادات و علما و مجتهدان، به تحقیر و تخفیف، شاهد چنین حرمت شکنی بودند، زیرا که به مسجد آورده شده و محافظت از اسبان را بدانان جبر کرده بودند.

در این میان یکی از سادات، که از این نادیده ها در عجب شده بود، از خردمندی پرسید:

«مولانا این چه حالست؟»



خردمند پاسخ داد:

«خاموش باش، باد بی نیازی خداوند است که می وزد»!



«علی طهماسبی»، پژوهش گر متون مقدس و اسطوره، سخن آن خردمند را این گونه تفسیر می کند:

 «احتمالا سخن بدین معنا هم هست که خداوند نه به این جماعت علما و سادات و قضات و ائمه نیاز دارد و نه به قرآن ها که در صندوق ها بود».



این حکایت را از تاریخ بازگفتم که حال امروز شیوع کرونا را از قم بدان تمثیل زنم. گویی باز «باد بی نیازی خداوند» وزیدن گرفته است تا کسی اسباب دین داری را به جای دین ننشاند.



اگر روحانیت ،  به عنوان واسطه ی خدا و انسان نباشد، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟؟؟



آیا اساسا انسان برای ارتباط با خدا، احتیاح به دلال دارد ؟؟؟



روحانیت در 40 سال اخیر که بر اریکه ی قدرت مطلق نشسته و همه ی ارکان تبلیغی و پول و سرمایه و ... در اختیار داشته، چه دستاوردی برای ایرانیان داشته است ؟؟؟



آیا اخلاق ایرانیان بهتر از قبل شده است ؟

آیا فقر و فحشا و بزه و بیکاری کمتر از قبل شده است ؟؟؟

آیا فساد و غارت منابع ملی کمتر شده است ؟؟؟

آیا روحانیت به سبک پیشوایان و امامان خود، ساده زیست و بی رغبت به حکومت و حکمرانی و قدرت و ثروت بوده است ؟؟؟



آیا روحانیت موجب گسترش و توسعه و آبروی ایرانیان در جهان شده است ؟؟؟

آیا روحانیت اقتصاد و معیشت ایرانیان را بهتر کرده است ؟؟؟

آیا مشکلات روانی مردم ایران در رده ی اول جهانی نیست ؟



آیا قوه ی قضاییه ایران، ملجا و پناهگاه مردم برای برقراری عدل و انصاف شده است ؟؟؟

آیا مسئولین حکومت ایران که از فیلتر های متعدد تفتیش عقاید حکومتی رد شده اند، اهل مافیا و فساد نیستند و کارآمدند ؟؟؟



محیط زیست ایران در دوران حاکمیت روحانیون به کجا رفته است ؟؟؟



آیا ایرانیان در 40 سال حکومت روحانیون، هرگز فریادی را از آنان در پاسداری و برای احقاق حقوق خود شنیده اند ؟؟؟



آیا ثمره ی دهها نهاد فرهنگی و هزاران روحانی که از هزاران میلیارد بودجه ی ملی می خورند و می نوشند و زاد و ولد می کنند، دستاوردی هم در جهت ارتقای معنوی و مادی مردم ایران داشته است ؟؟؟



حاصل خون 250/000 شهید و نزدیک به 1/000/000 جانباز و آزاده و خانواده های متلاشی شده ی آنان تاکنون چه بوده است ؟؟؟

چه به لحاظ اخلاقی و چه ...



روحانیون بلند پایه در کجا و چگونه زندگی می کنند و فرزندان آنها در چه حالی هستند ؟؟؟ و ...



چنانچه از دین برمی آید، جیره خوری و کسب درآمد از راه دین مکروه و شاید حتی حرام است،

روحانیون چگونه و با چه درآمدی زندگی خود را می گذرانند؟؟؟

آیا آنها تولید کننده هستند ؟؟؟





می گویند در ایران بین 300 تا 800/000 روحانی وجود دارد که اگر بیشتر نباشد،

به راستی اگر آنان نباشند ، چه اتفاقی برای مردمان می افتد ؟؟؟



چندی است که تمامی حوزه ها و زیارتگاهها و مراسم عبادی و ... مرتبط با روحانیت بسته شده، چه کسی کمبود آن را حس کرده است ؟؟؟

چرا ادعاهای آنان و درس های 1400 ساله شان کارساز نیست ؟؟؟



مقایسه کنید با اینکه اگر امروز ما فقط پرستاران را نداشتیم، چه می شد ؟؟؟



فقط کافیست که بیاندیشیم که روحانیت محصول ادعای الوهی و الهی است و پرستاران محصول علم و عقل عرفی !!!





کمی بیشتر بیاندیشیم !!!

🤔🤔🤔

 برای رفع کرونادرایران شستن دستهاجواب نمیدهد.مغزهارابایدشست .

آیا دموکراتیک شدن راحت است؟ دکتر محمود سریع القلم


📝 آیا دموکراتیک شدن راحت است؟
دکتر محمود سریع القلم


 وقتی مشکلات روی هم انباشته میشوند، بعضی به واژه دموکراسی متوسل میشوند و تحقق آن را به عنوان راهحل مطرح میکنند. البته اگر نروژ، سوئد و آلمان نمونه های دموکراتیک تلقی شوند، این قضاوت منطقی است. اما آیا افراد میدانند دموکراتیک شدن چه فرایندها، اصول و تمرینهای سختی در بر دارد؟

هزاران فیلسوف، اقتصاددان، جامعه شناس و دانشمند علوم در کنار هم و با اصلاح اندیشه های یکدیگر، متون نوشتهاند و اثر گذاشتهاند تا آنکه امروز، وزیر دانمارکی به عنوان یک قرارداد اجتماعی و بدون آنکه هزینه ای بر بودجه عمومی کشور تحمیل کند، با دوچرخه به محل کار خود میرود.

در نهایت، دموکراسی نتیجۀ همکاری کسانی است که فکر میکنند، حال این فکر کردن برای فلسفه باشد یا کارآفرینی؛ برای قانون پذیری باشد یا تولیدثروت؛ برای افزایش امنیت ملّی باشد یاحفاظت از محیط زیست؛ برای اصلاح نظام بانکداری باشد یا تشویق شهروندان برای عبور از خطوط عابر پیاده. این حسِ اجتماعی از جمع بودن و کار مثبت برای جمع کردن، مبنای فلسفی دموکراسی است. جمعی تصمیم گرفتن، به فکر منافع ومصلحت عامه بودن و جلوگیری حقوقی از انحصار و عدم شفافیت، نتیجه ی چند قرن کار فکری است

دموکراسی قرص مُسکّن نیست، بلکه باور است: باوری که در اعماق وجودی انسانها ریشه دوانده است. دموکراسی صرفاً میزگرد، سخنرانی و راهپیمایی نیست بلکه باورهای ناخودآگاهِ نخبگان سیاسی و فکری یک جامعه است که طی سالها و در یک نظام آموزشی مشترک، آنها را درونی کرده اند. اگر مجموعه ی حاکمیت یک کشور، متون مشترکی نخوانده باشند، به باورهای مشترک نیز دست نخواهند یافت. دلیل اصلی اینکه اروپا و آمریکا به راحتی به توافق دست مییابند، متون مشترک فلسفی و اقتصادی است که خوانده اند.

طبیعی است وقتی نخبگان یک کشور از رشته های مختلف با ادبیات متنوع دور هم جمع شوند نمیتوانند به اشتراک نظر برسند و هر فرد، کار خود را انجام میدهد وبرآیند این کارها، حداقل ناهماهنگی وحداکثر هرج ومرج خواهد بود. ناهماهنگی و ناکارآمدی ریشه در ازهم گسیختگی فکری دارد. وقتی ده ها مدیر وتصمیم گیرنده با ده ها سابقۀ فکری ومطالعاتی وگرفتن مدرک درحین کار دورهم جمع شوند، هریک نوعی استنباط شخصی از مفاهیم حکمرانی و مدیریت خواهند داشت و نتیجه کار آنها نمیتواند مبتنی بر دقت، کارآمدی و انباشت پیشرفتها باشد.

دموکراسی را دستکم گرفته ایم؛ کما اینکه در دوره قاجار نیز، نویسندگانی تصور میکردند باچند کتاب وگردهمایی میتوانند حکومت قانون بنا کنند.کافی است خاطرات علی نقی عالیخانی، وزیر اقتصاد ایران در دهۀ چهل را بخوانید تا ببینید سیستم وجامعه با افراد توانا چه نوع رفتارِ بدی میکند.خاورمیانه راه طولانی دارد تا از دایرۀ اطاعت به فضاهای مشترک فکری، استنباطی و کارکردی برسد.

یک دلیل اینکه وزیر خارجه کانادا فرصت میکند با تک تک بازماندگان سانحۀ هوایی ملاقات حضوری کند به این خاطر است که سیاست خارجی کانادا یک سیستم است ومرتب کار میکند و وزیر خارجه فرصت دارد تا این کار را انجام دهد. اگر سیاست خارجی کانادا به دلیل ناهماهنگی ها، سوءاستنباطها، خودخواهیها و انحصارها، هر نیم روز یک بحران داشت، چنین اهتمامی صورت نمیپذیرفت. توافق فکریِ جمعی است که باعث میشود مسئولین اجرایی در اروپا ساعت پنج عصر به بعد به زندگی خصوصی خود بپردازند تا آنکه تاساعت دوازده شب درجلسات باشند.

اگر جایی به دنبال دموکراسی میگردیم، مکان آن در مدارهای نخبگان فکری و سیاسی یک کشور است که چه نوع تعاملی با یکدیگر دارند و اصولاً با فکر و اندیشه چگونه برخورد میکنند با انباشته شدن اشتباهات و خطاهای محاسباتی به دلیل فقدان ساختار در یک کشور، یا خارجی در نهایت مسلط می شود و یا به زنگ زدگی نظام مدیریتی میانجامد. در دموکراسیها هم، اشتباه میشود، ولی اشتباهِ جمع است که بسیار راحتتر اصلاح میشود وتکرار نمیشود.

اگر پهلوی دوم در رابطه با دموکراسی، متونی را خوانده بود و درونی کرده بود، به شهروندان کشور خود نمیگفت که اگر فردی راه او را نمیپسندد میتواند گذرنامه خود را مجانی گرفته و ازکشور مهاجرت کند.

بیش ازپانصد سال هزاران نفر زحمت کشیده اند تا مانع از این ویژگیها شوند: خود بزرگ پنداری، خود درست پنداری، خود برتر پنداری.

از کسانی که حداقل ۵۰۰ کتاب از نویسندگان پنج قرن اخیر نخواندهاند، به زبانهای خارجی مسلط نیستند، دانشگاه نرفتهاند و استاد ندیده اند و تمرین تفاهم وتعامل نکرده اند، طبعاً نباید انتظار دموکراتیک بودن را داشت. دموکراسی سالها تمرین میخواهد.

یکشنبه، فروردین ۰۳، ۱۳۹۹

پیشگویی جالب شاه نعمت الله


                                             
پیشگویی جالب شاه نعمت الله ولی از کتاب اصلی ،که قدمت آن به
ششصد سال پیش می‌رسد و اکنون در خارج از کشور توسط پیروانش نگهداری می شود.

بعضی از اشعار او،در کتابهای دوران اخیر به دلایل سیاسی، حذف شده  است :


قدرت کردگار می بینم حالت روزگار می بینم
از نجوم این سخن نمی گویم بلکه از سرّ یار می بینم
از سلاطین گردش دوران یک به یک را سوار می بینم

اشاره به دوران رضاشاه :

نوجوانی مثل سرو بلند
رستمش بنده وار می بینم
در امور شهی است با تدبیر
 دولت بخت یار می بینم
احتساب و حساب در عهدش
 محکم و استوار می بینم
ظلم پنهان خیانت و تزویر
بر اعاظم شعار می بینم
در حقیقت شهی بود عالم
 عاری از گیرو دار میبینم
علمای زمان او دائم
 همه را تزویر دروغ می بینم
دایم اسبش به زیر زین سوار
کمتران را بی قرار می بینم
چون فریدون به تخت بنشیند
 پسرانش قطار می بینم
کارو بار زمانه با او وارونه
قحطی و جنگ در دیارمی بینم
عدل و انصاف در زمانه او
همچو هیمه به نار می بینم
متصف بر صفات سلطانیست
لیکنش مثل شیراستوار می بینم
چون دو ده سال پادشاهی کرد
شهیش را ناتمام می بینم

اشاره به دوران محمدرضاشاه.. 

پسرش چون به تخت بنشیند
 روزگار مردم شاد می بینم
جنگ و آشوب و فتنه بسیار
او را مقتدر باوقار می بینم
شور و غوغای دین شود پیدا
سر به سر کارزار می بینم
عالمان رحم بر پسر نکنند
دشمنی با او ز بالای منبرزیاد میبینم
جنگ سختی شود درمیان
 اشتباه بزرگ مردمان ساده میبینم
 تاج و تخت پایین کشند
جملگی مردم را در اشتباه می بینم
بعد از آن شاهی از میان برود
 دولتی ظالم پایدار می بینم
چونکه چند سال از زمانه گذشت
 عالِم که رفت دغل می بینم
جنگی از سر غرور سید
کشته شدن جوانان زیاد میبینم

 اشاره به جنگ هشت ساله

🔹 بظاهر عالِم ولی از درون درنده
سروری بی وقار می بینم
بندگان جناب حضرت او
 سر به سر العمامه می بینم
بدست گرفته و جولان میدهد سید
همه را دشمن و زیان میبینم
هر چه میخواهد میکند ظلم
در این دیار دین را زبون میبینم
برود از قلب مردم ایمان و شرع
 از ظلم علما فقر زیاد میبینم
هر چه خواهد کند آن عالم تاج سیه
روزگار مردم همه تیره و تار میبینم
خود به دردی گرفتار شده
آخر قصهٔ او بدبختی و نکبت بار میبینم
عاقبت کار نبَرَد ظلم به جا
مردم قیام کرده تاج فرو افتاده میبینم
از این مُلک رود عالم دغل برای مدتها
بعد حکم سید مملکت آباد میبینم
تا چهل سال ای برادر جان
 دورهٔ آن ملعون عالم نما می بینم
دوره ایشان تمام خواهد شد
شادی و برکت در این مُلک خدا میبینم

👆👆👆👆  پیشگویی بدون تحریف شاه نعمت الله ولی