جمعه، دی ۰۸، ۱۴۰۲

خلقیات اجتماعی ایرانیان


نتایج یک نظرسنجی در بارۀ خلقیات اجتماعی ایرانیان 


 دکتر مقصود فراستخواه (جامعه‌شناس) یک پیمایش آزمایشی در سطح ملی، که پرسش‌هایی دربارۀ خلقیات اجتماعی ایرانیان به شکل الکترونیکی با کمک تعدادی از  اعضای هئیت علمی دانشگاه های سراسر کشور انجام داده است و یکی از سؤالات آن پیمایش این بود که اگر روحیات و خلقیات ایرانی بحث انگیز است، بیشتر به کدام مؤلفه‌ها از خلقیات ایرانی مربوط می‌شود؟


 نتایج برحسب رتبه، به شرح زیر است


بالاترین جوابی که در بحث انگیز بودن خلقیات ایرانی داده بودند، «ضعف فرهنگ کار جمعی و فعالیت مشترک گروهی» بود


 در رتبه بعد «انتقاد پذیری» را بحث‌انگیز دیدند. این که ایرانیان از انتقاد آزرده و ناراحت می‌شوند و وقتی کسی از آن ها انتقاد کند، به دل می‌گیرند


 در رتبۀ سوّم به رودربایستی زیاد، تعریف و تمجید در حضور یکدیگر و قضاوت‌های منفی در غیاب یکدیگر اشاره کردند. گفتند، تعارف ایرانیان در حد واقعیت و رفتارشان نیست


در رتبۀ چهارم گفتند، ایرانیان معمولا ً پنهان‌کاری می‌کنند و غالباً شفاف نیستند 


 در رتبۀ پنجم گفتند، ایرانی‌ها خودمدارند؛ بیشتر خواسته‌های خود را مبنا قرار می‌دهند. بیش از این که به خواسته‌های جمعی و گروه و منافع عمومی فکر کنند، می‌خواهند خود را نجات دهند


 در رتبۀ ششم معتقد بودند، احساسات در ایران بیشتر بر خردورزی چیره می‌شود


 در رتبۀ هفتم گفتند، «دروغ» بین ایرانیان رواج دارد


 سرانجام معتقد بودند ایرانی‌ها به سختی می‌توانند گفت‌و‌گو و توافق پایداری انجام دهند


🖊منبع : کتاب ما ایرانیان، صفحۀ ۲۰، نشر نی


پنجشنبه، دی ۰۷، ۱۴۰۲

ویدیو: بزرگترين خيانت به تاريخ بشريت

 

بزرگترين خيانت به تاريخ بشريت


در اين مستند زيبا، #دن_گيبسون مورخ و باشتانشناس اثبات ميكند كه مسلمانان تمامى كتابهاى موجود در كتابخانه هاى بزرگ قرون وسطى مانند #كتابخانه_تيسفون در ايران

و #كتابخانه_اسكندريه در مصر را سوزانده و فقط كتاب قرآن را به جاى آنها گذاشته اند.


اين خيانت بزرگ كسانى است كه به جاى عقل و شعور فقط تعصب را پيشه كرده و به جاى هزاران كتاب مفيد يك #كتاب_بيهوده و بى سر و ته را جاى آن گذاشته اند.

قابل توجه اسلامگرايان كه ادعا ميكنند قبل از اسلام در ايران هيچ دانشمند نامدارى وجود نداشت.


برای دیدن ویدیو لیک کنید

💢


چرخشگاه تمدنیِ ناخواسته ایران‌زمین:علی صاحب الحواشی

🟪🟨روزی که خیال میکردیم ....... 


بزودی اسلام در ایران چیزی بیش از یک میراث فرهنگی نخواهد بود


سخنان دکتر سروش [درباره تضاد اسلام با حق انسان] امروز دیگر بدل به "وجدان‌اجتماعی" یا کمابیش یک "آگاهی‌اجتماعی" شده است؛ یعنی دیگر چنین نیست که عموم مردمِ اهل‌فکر، اعم از متدین یا بی‌اعتنا به دین، با شنیدن آن دچار حیرت بشوند، که عجب! ما این‌ها را اصلا نمی‌دانستیم!ا

بنابراین سخن من در این مقال شرح سخنان دکتر سروش نیست، بلکه می‌خواهم نوری از جانب دیگر بر طرح این سخنان بیفکنم. و آن جانبِ دیگر، طرح این پرسش است که چرا خیل عظیمی از مردم ایران - از جمله خود دکتر سروش - تا سی‌سال پیش "متوجه" این "بینات" و واقعیت‌های مُسَّلمِ پیش چشم‌ها نبودند؟! چرا این واقعیت‌هایی که سروش می‌گوید را "نمی‌دیدند"؟! و چه شد که به‌تدریج شروع به "دیدنِ" چیزهایی که پیشتر نمی‌دیدند، کردند؟!

حقیقت آن است‌که "اسلام" و "تشیع" و فقه‌شیعی، برای لایه‌های اجتماعی ایران که دکتر سروش نیز از میان‌ همین‌لایه‌های اجتماعی برخاست، از مُقوّماتِ "زیست‌جهانِ" فرهنگ، و استوانه "هویت" جمعی بود. آنان مثل ماهی در آب که خبر از آب ندارد، بی‌خبر از واقعیت‌هایی بودند که "زیست‌جهانِ" مسلمانی‌شان را می‌ساخت.ا 

حیات‌ِفرهنگی، یک زیستنِ ناخودآگاه است! که در او همه مولفه‌های زیست‌جهانی "بدیهی" دیده و تلقی می‌شوند. 

برای این لایه‌های اجتماع ایران (که تشکیل‌دهنده اکثریت جامعه هم بودند)، این "بدیهی" بود که محمدابن‌عبدالله فرستاده خداوند بود، علی‌ابن‌ابی‌طالب مظهر حق بود، حسین برحق بود، فقه الهی بود، زن ناقص‌العقل بود، دست دزد باید بریده می‌شد، قاتل باید توسط اولیای دم به قتل می‌رسید، ربا حرام بود، حکومت حق الاهی و معقول روحانیت بود، آموزش زنان و دختران مفسده‌انگیز بود، تعدد زوجات روا بود، حق ارث زن نصف مال مرد بود، فرزند مال پدر بود، حجاب زنان الزام دینی بود، کافر نجس بود، مرتد باید کشته می‌شد، و از این قبیل.ا

هیچیک از این گزاره‌های بی‌شماری که اسلام‌ِ امامیه را تشکیل می‌داد، مورد کمترین بحثی نبود، زیرا که همگی "بدیهی" و مبرهن دیده‌ می‌شدند! این مجموعه، "زیست‌جهانی" را برای مومنِ امامیه می‌ساخت که در آن، او "اُمت‌ِمرحومه" بود، همگانِ بجز ایشان حَطَبِ جهنم بودند و تنها آنان جواز ورود به بهشت را داشتند! این هم برایشان "بدیهی" بود!د

زیستن در آفاقِ "فرهنگ"، مصداق یک افسون‌زدگی، یک ناهشیاری، یک ناخودآگاهی است. مصداق یک حیاتِ ناآزموده به تعبیر سقراط است، که "عقلانیت" در او کمترین جولان را دارد؛ و نقادی را در آن راه نیست، اصلا فکری در او نیست. در میدان‌های  حیات‌فرهنگ، عقل بَرده مُقوّمات فرهنگ است و تنها نقش توجیهی دارد؛   

زیرا که فرهنگ، "خانه" ذهنیتِ انسانِ پیشامدرن است.ت  

اتفاقی که در این چهل‌وپنج‌سال در ایران افتاد، خُردشدن و تحقیرشدن و به فلاکت‌کشیده شدنی بود که توسط مولفه‌ها و مقومات فرهنگِ اسلامی امامیه بر تک‌تک‌ آحاد ایرانیان رفت، تا آنان را نسبت به آنچه "بدیهی" می‌انگاشتند، دستخوش "تامل" نمود. این را به بارزترین وجهی در قوس زندگی فکری دکتر سروش شاهدیم که البته ویژه ایشان هم نبود بلکه عمومیت اجتماعی یافت. همین هم بود که همه آن "بدیهی"‌های پیشین دیگر بدیهی دیده نشده و تک‌تک‌شان به زیر منگنه‌های نقادی رفتند و کمتر نکته‌ای از آن‌ها توانست که تاب آن نقادی را آورده و بقول مارکس "دود نشده و به هوا نرود!د

چنین شد که حکومت‌ ولایت‌فقیه که بر شانه میلیون‌ها ایرانی بر سریر قدرت نصب و مستقر گردید، امروز شاهد است که زیرش بکلی خالی شده است.ت

آن خشم و خشونتِ بی‌مهاری که دامن این حکومت را نسبت به مردم گرفته‌است، از آگاهی او به این ورشکستگی مطلق تاریخی خودش است. و در حال، بسیاری از ارباب این نظام "نمی‌توانند بفهمند" که چرا چنین شد! زیرا اولا "اندیشیدن" را یادنگرفته‌اند و ثانیا ابزارهای نظری اندیشیدنِ عقلانی را کسب نکرده‌اند. این است که مدام "توطئه‌دشمن" را نشخوار می‌کنند و برای توضیح این رویگردانی مردم از خود و توجیه ورشکستگی‌شان، به هرسو اتهام می‌زنند.د 

اتفاقی که در این چهل‌وپنج‌سال در ایران افتاد، ویران‌شدن "زیست‌جهان" فرهنگ امامیه بود، تحولی که به هیچ صورت دیگری کمترین امکانی از تحقق را نداشت. این، بی‌تردید سترگ‌ترین چرخشگاه تاریخ معاصر ماست و مسلمانی را در میدان "هویت‌ملی" از یک "زیست‌جهان" از برای بودوباش و زندگی‌ومرگ، می‌رود که بدل به یک "میراث‌فرهنگی" نماید، آن هم میراثی که تا آینده قابل پیش‌بینی توسط بخش‌های اکثریِ مردم ایران به دیده انزجار یا ناخوشداشت یا حداقل نامفتخر نگریسته خواهد شد.د



✍علی صاحب الحواشی (با ویرایش)


چهارشنبه، دی ۰۶، ۱۴۰۲

صدقه عمر را زیاد می‌کند!

امان از جهل مردم ...
پناه بر خدا از دست کاسبان فرومایه دین فروش...
شما هم صندوق‌های صدقات کمیته امداد امام را دیده‌اید که روی آن از قول پیامبر اسلام نوشته شده صدقه عمر را زیاد می‌کند.
مدتی پیش با یکی از دفاتری که سوالات فقهی پاسخ می‌دهند، تماس گرفتم. 
ابتدا پرسیدم این عبارت که روی این جعبه‌ها از قول پیامبر نوشته شده صحت دارد؟
ایشون جواب دادند: بله.
پرسیدم: من می‌خوام ۲ سال به عمرم اضافه کنم، حکمش چیه؟ 
چه مبلغی باید توی این صندوق بریزم؟
جواب داد: منو مسخره می‌کنی؟
اینو گفت و گوشی را قطع کرد!
مجددا تماس گرفتم و گفتم من مسخره می‌کنم؟ شما را؟ 
من که اول صحت این عبارت را از شما پرسیدم‌..
بعد که شما تائید کردید سوال خودم را پرسیدم این یک مطلب، 
دوم اینکه شما چرا تماس را قطع کردید؟
می‌تونستید بفرمائید بعداً زنگ بزنم و یا این‌که به فلان مرجع رجوع کنم.
گفت: من پاسخی ندارم!
گفتم: این دفتر برای پاسخ به سوالات است چرا پاسخی ندارید؟
چند لحظه‌ سکوت بین ما برقرار شد، بعد من گفتم : حاج آقا اجازه هست من جواب سوالم را خودم بدهم؟
گفت: بفرمائید!
گفتم: در یکی از سوره‌های قرآن این آیه ذکر شده است:
فَاِذا جایَ اجلهم لا یستئاخرون ساعت" ولا یستقدمون ..
(پس هنگامی‌که مرگ شما فرا می‌رسد، نه یک‌ساعت عقب، و نه یک‌ساعت جلو) 
درست راس ساعت مقرر، خداحافظ....
بعد ادامه دادم مگر مسئله مرگ یک  بازی لاتاریه که هرکس بیشتر پول توی صندوق بریزه برنده می‌شه!؟
از طرفی این حق برای مستمندان قابل اجرا نیست چون پول ندارند...
مضافآ اینکه این آیه بر پیامبر نازل شده است و پیامبر این آیه را به‌خوبی می‌داند. 
آن‌وقت پیامبر این حق را دارد که بگوید فرمان خدا را ول کنید آنچه که من می‌گویم را قبول کنید و برای عمر زیاد پول بریزید توی این صندوق. 
و گذشته از اون حداکثر سقف این درخواست عمر چه‌قدر هست؟ 
و از چه مبلغ کمتر را خدا قبول نمی‌کنه؟
بعد از کمی مکث، خیلی راحت گفت:
دیگه به من  زنگ نزن!
تمام!
کاسبی ریاکارانه و فریبکارانه و حرام خوری به نام دین و مذهب  ریشه چند صد ساله دارد.
وای بر اکثر الناس که هنوز نفهمیدن...


دوشنبه، آذر ۲۰، ۱۴۰۲

اولین تفسیر متن کامل قران اثر یک خدانابور غیر دیندار: مجید محمدی

 اولین تفسیر متن کامل قران اثر یک خدانابور غیر دیندار
نوشته مجید محمدی

زمان انتشار: نوامبر ۲۰۲۳/آذر ۱۴۰۲
جلد اول: ۳۶۲ صفحه
جلد دوم: ۴۸۶ صفحه
گوگل پلی بوکز


ذیلا بخشی از مضامین اصلی در این تفسیر قران را ذکر می کنم

 انگیزه نوشتن این اثر

قران چگونه اثری است؟
قران یک کتاب تبلیغاتی- مدافعانه صرف و منشور کسب قدرت و مطیع سازی است از همین جهت بخش قابل توجهی از آن متضمن پروپاگانداست: تکرار زیاد، انذار و تبشیر، ادبیات شاعرانه و بازی های کلامی و روانی، دعوت به خشونت ابتدایی. قران منشور بسط قدرت دینداران است. این اثر جمع آوری سخنان محمد است که حدود ۱۴۰۰ سال پیش در پی کسب قدرت بود. قران شریعت سازی می کند، روایت می سازد و جهان را اسطوره ای می کند تا مردم در برابر قدرت زانو بزنند.

قران چگونه اثری نیست؟
برای فهم قران در کنار این که باید پرسید چگونه اثری است باید پرسید چگونه اثری نیست. قران ترویج شیعه گری ندارد، کتاب رحمت و انسانیت نیست، مروج عدالت نیست، کتاب اخلاق نیست و مملو است از ناسزاگویی به دیگران؛ کتاب دینی به معنای دقیق کلمه نیست چون در کسب و کار معنویت نیست؛ اگر روزی در حجاز کتاب انقلاب بوده امروز دیگر کتاب انقلاب نیست؛ کتاب رهایی نیست.

محمد چگونه شخصیتی است؟
محمد چنان که سخنان وی بازمی نمایند یک فعال سیاسی است که با داستان گویی و فضیلت نمایی و راهزنی در پی کسب قدرت است. او نه اسوه ی اخلاق است و نه برابری خواه؛ او منذر و مبشر است برای پیشبرد برنامه ی سیاسی خاص. انذار و تبشیر او متکی بر خیالات و اوهامی مثل بهشت و دوزخ است که هیچ نشانه ای از آن در برابر ادمیان نیست.

مخاطبان بالقوه محمد از چه جنسی بودند؟ به عالم چگونه نگاه می
 کردند؟
از منظر هویتی مخاطبان اولیه ی محمد همانا قبایل ساکن و کوچ نشین حجاز بودند. آنها از منظر دینی به ادیان ابراهیمی باور داشتند یا توتم باور بودند که مسلمانان آنها را بت می خوانند تا دارندگان و حافظان آنها را بت پرست بخوانند و تحقیر کنند. اقشار اجتماعی حجاز عبارت بودند از بردگان، طبقه تجار و اشراف، چوپانان و کشاورزان. محمد بیشتر تلاش داشت از میان بردگان و چوپانان و حاشیه نشینان مرید پیدا کند.

دنیای پیرامون محمد چگونه دنیایی بود؟
دنیای ذهنی اکثر افراد در مدینه و مکه دنیایی اسطوره ای بود اما تفاوت سحر و واقعیت و خیال و مشاهده را می فهمیدند. عنوان جاهلیت رهزن و تبلیغاتی است. کسانی که اسلام نمی آوردند جاهل شمرده می شدند تا با این برچسب به دین تازه روی بیاورند. مردم بت پرست نبودند و عنوان بت پرستی توسط مسلمانان خلق شده است؛ قبایل خدای محافظ خود را داشتند.
طاغوت سازی از حجاز پیش از به قدرت رسیدن محمد برای توجیه راهزنی و کشتار جمعی وی است. زنده به گور کردن دختران به عنوان سنت نیز ساخته ی مسلمانان است تا از محمد ناجی بسازند. عربستان قبل از اسلام متشکل از پادشاهی‌های قدرتمند، جوامع شهرنشین، راه‌های تجاری و معماری غنی بوده و بسیاری از مردمش توانایی خواندن و نوشتن داشته‌اند.
دین محمد نه تنها عامل تمدن و مدنیت و انسانیت نبود بلکه در قرون سوم تا پنجم نیز نقشی در رونق تمدنی خاورمیانه و شمال آفریقا نداشت و تاریخ خاورمیانه را به ماقبل شکوفایی تمدنی در هزاره ی قبل از اسلام بازگرداند. دوران طلایی این منطقه ناشی از بسط قدرت خلفای اموی و عباسی و انتخاب دبیران و کارگزارانی از ممالک فتح شده (و دارای تمدن پیش از اسلام) بود که راه گذشته ی خود را در شرایط بعد از فتح در پیش گرفتند. دانشگاه ها در این دوره در مکه و مدینه تاسیس نشدند بلکه در مناطق تحت سلطه ی امپراطوری ایران (نیشابور و بغداد) شکل گرفتند.

دشمنان محمد چگونه با وی طرف شدند؟ چرا شکست خوردند؟
آن چنان که متن سخنان محمد در کتاب مقدس مسلمانان نشان می دهد مخالفان محمد نخست وی را دست کم گرفتند. وقتی مهاجرت کرد در برابر راهزنی های باند وی تا حدی مقاومت کردند اما متفرق، اکثرا در انفعال، و بدون راهبرد مشخص بودند، در برابر گروهی که با راهزنی و ترور و گسترش طلبی می خواستند آدمیان را به دروازه های بهشت موهوم برسانند. محمد توانست با استفاده از باورها گروهی را برای کسب قدرت در حجاز بسیج کند.

چرا یک تفسیر دیگر؟
ممکن است خوانندگان سوال کنند که با وجود تفاسیر متعدد موجود چه نیازی به یک تفسیر دیگر بود. تفاسیر دیگر همه به متن قران باور دارند و از انتقاد تهی هستند. نویسنده ی این اثر به متن باور دینی ندارد و به ان به صورت یک متن زمینی و نه آسمانی نگاه می کند. این کتاب اولین تفسیر قران است که توسط فردی ناباورمند، جامعه شناس دین و دارای تفکر تحلیلی و عقگرایی انتقادی به رشته ی تحریر آمده است.

چهارشنبه، آذر ۱۵، ۱۴۰۲

خدای کتاب عهد عتیق

 


خدای کتاب عهد عتیق احتمالا ناخوشآیندترین کاراکتر تمام داستاهای افسانه ای است: حسود و مغرور به آن: حقیر، بی انصاف، دیوانه قدرت بی رحم: انتقامجو، خون آشام پاک کننده قومی: زن ستیز، همجنسگرا ستیز، نژادپرست، بچه کش، نسل کش، فرزند کش، بیماری زا، خودبزرگ بین، آزارگر، غول دمدمی مزاج دیو سیرت. ت

 

ریچارد داکینز