سخنرانی دکتر علیرضا قیامتی
در باره
مفهوم خرد در شاهنامه فردوسی
شاه اسماعیل صفوی بنیانگذار تشیع در ایران
شاه اسماعیل صفوی مانند دیگر حکام جنایت کار و خونخوار تاریخ، خود را نمایندهی خدا بر روی زمین و همچنین منسوب و جانشین امامان شیعه میدانست و در پاسخ به امرای قزلباش که گفته بودند بیشتر مردم ایران سنی مذهب هستند و نمی خواهند شیعه شوند گفته بود:ا
"خداوند و امامان من را یاری خواهند کرد و اگر کسی در مقابلم اعتراض کند کمترین پاسخم به او شمشیر خواهد بود"ا
شاه اسماعیل پس از فتح شیراز و شهرهای اطراف در 882، دستور قتل عام صادر میکند.ا
مداحان در رسای فتوحات این شاه شریعت پناه نوشتهاند که قزلباشان حتی سگها و گربههای این شهرها را هم به اتهام ناصبی بودن و دشمنی با اهل بیت قتل عام کردند.ا
در اواخر همان سال، شاه به سمت سمنان حرکت میکند و قزلباشان جلودار، قتل عام را از ولایات اطراف شروع میکنند.ا
غیاث الدین خواندمیر مینویسد:ا
مردم این آبادیها تماما از صغیر و کبیر، پیر و جوان از دم تیغ رد شدند و در آن دیار کسی زنده نماند."ا
شاه اسماعیل سپس راهی سوادکوه میشود.حاکم سوادکوه حسین کیای چلاوی به قلعهای در کوهستان پناه میبرد.پس از محاصره و قطع آب ورودی قلعه، حسین کیا حدود 50 روز مقاومت میکند و سرانجام به سبب کمبود آب تسلیم میشود.ا
شاه اسماعیل دستور میدهد حسینکیا را درون قفس بگذارند.سپس زن و دختر و پسر و نزدیکانش را در برابر قفس او برهنه میکنند و بدستور شاه، قزلباشان با وحشیگری به تمام اعضای خانواده و نزدیکان وی تجاوز می کنند.در پایان به دستور شاه، سیخ بلندی را از بدن آنان عبور میدهند. بطوریکه یک سرش از زیر پوست آخرین مهره ستون فقرات عبور کرده و سر دیگر ان از پشت گردن بیرون میآمد، سپس آن بیچارگان را که از درد و خونریزی به خود میپیچیدند را بر فراز آتش گرفتند تا اندک اندک و در میان ضجههای جان خراششان بریان شوند.ا
حسینکیا که شاهد تجاوز و به سیخ کشیدن عزیزانش است، گردن خود را به چوب قفس میسابد تا رگ او پاره شود و بیش از این شاهد ضجههای عزیزانش نباشد اما قزلباشان متوجه شده و مانع از خودکشی او میشوند. سپس قزلباشان به دستور شاه، گوشت کباب شدهی لاشه این افراد را خورده و استخوانهایشان را به آتش انداخته و خاکسترشان را بر باد دادند.ا
در آخر و به دستور شاه، بدن حسینکیا را خراشیدند و بر زخمها و خراشها شیره مالیدند و قفس او را پُر از مورچه و حشرات کردند. وی چند روزی به سختی زیست. پس از آن درون زخمها کرم ایجاد شد و از شدت هجوم حشرات و عفونت زیاد، درگذشت. جسد او را نیز سوزاندند و خاکسترش را بر باد دادند.ا
و بدین ترتیب مردم ایران شیعه گشتند تاریخ بخوانیم ملتی که از تاریخ مردمش خبر نداشته باشد راحت فریب می خورد
منبع:ا
تاریخ شاه اسماعیل صفوی
امیرحسین خنجی.ا
مصطفی رحیمی
تنها روشنفکری که سال 57 در نامه اش به آیت الله خمینی گوشزد کرد تاسیس جمهوری اسلامی به حکومت استبدادی منجر خواهد شد..
تاریخ ایران از دکتر مصطفی رحیمی بهعنوان "روشنفکر مسئولی" یاد میکند که در دفاع جانانه از حقوق ملت در طوفان احساسات انقلابی سال 57، بر اصول خود ایستادگی کرد..!
اهمیت نامه دکتر مصطفی رحیمی به این بود که او یک ماه قبل از پیروزی انقلاب در دیماه سال 57 و قبل از رفتن شاه به آیت الله خمینی نوشته است که اضافه کردن هر گونه پسوندی به حکومت جمهوری باعث استبداد خواهد شد و چون اکثریت ملت ایران مسلمان هستند ، نیازی به اضافه کردن پسوند اسلامی نیست
اضافه کردن پسوند اسلامی به حکومت جمهوری ، باعث استبداد و حکومت روحانیون خواهد شد و با دموکراسی منافات دارد..
پیام تاریخی دکتر مصطفی رحیمی برای نسلهای بعد توجه به اصول زیر است :
۱.آزادی بدون آگاهی ممکن نیست!
۲.هیچ قدرتی نباید فراتر از نقد باشد،
و هر جا که نقد سرکوب شود، فساد و استبداد رشد میکند!
۳.استقلال فکری از هر نوع ایدئولوژی،
نه شیفتگی به غرب یا شرق و نه اسیر تفکرات سنتی
یک نمونه خوب از «روشنفکران» قبل از انقلاب
نادر ابراهیمی، نویسنده و عضو کانون نویسندگان و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران[۴] پس از انقلاب ۱۳۵۷ مأمور تصفیه و تجدید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. او آنجا را تبدیل به یک اردوگاه بازپروری و شکنجهگاه کرد. او در یکی از مصاحبههای خود به تجربهای اشاره کرده که در آن به موضوع پوشش و اخلاق اجتماعی پرداخته است. وی در این روایت به اهمیت رعایت حجاب و تأثیر آن بر طهارت اخلاقی اشاره میکند:
ویدیو رسمی سخنان او را ببینید