پنجشنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۹۴

گفتگو با ادونيس شاعر بزرگ سوری


 
 
 
با آمدن اسلام، شعر مجبور شد از تفکر جدا شود، گفتگو با ادونيس شاعر بزرگ سوری، ترجمه فواد روستائی

به نقل از روزنامه [لیبراسیون] چاپ فرانسه
آوریل 2015
 

با درگذشت محمود درويش، شاعر فلسطينی، ادونيس آخرين صدای رسای شعر عرب و فراتر آز آن يکی از شاعران بزرگ عصر ماست. ادونيس از سيزده سالگی، زمانی که هنوز پسرکی ژنده پوش و به رغم آن بلند پرواز بود، در شعر زندگی می کند. شعری که از نظر او "ماهيتی تراژيک" دارد و همواره آن را به فلسفه پيوند زده است. ادونيس در شعر خود از خدا، جنگ و صلح،سکس،مستی و جنون سخن می گويد. شاعر که در سال ۱۹۳۰ در يک دهکدۀ فقير نشين علوی های سوريه چشم به دنيا گشوده است، خيلی زود سوريه را ترک می کند و ابتدا در بيروت و از سال ۱۹۸۵در فرانسه مستقر می شود چرا که بر اين باور است که زيستن در سوريه "افق های پيش روی او را می بندد." از هفده سالگی تخلص ادونيس را برای خود بر می گزيند و تأکيد می کند که " اين تخلص مرا از نامم علی و تعلقی اجتماعی که در انسداد مذهب زندانی است رها می کند." از آن زمان تا کنون، ادونيس از زير پا نهادن ممنوعه ها و شکستن تابوها باز نايستاده است. به خاطر اعلام اين مطلب که "يهوديان جزئی از تاريخ خاورميانه هستند" از اتحادیۀ نويسندگان عرب اخراج شده است. سوريه برای او به "زخمی باز" تبديل شده است : " پاهايم را از سرنوشت حلب بيرون می کشم. اينک راه های من و اينک پايان کشور. در جراحت خويش فرو می روم و زبان در کام می کشم بدان سان که گوئی قلبم در زير سنگينی بار خانه ام له شده است."

 

* فکر می کنيد که مخالفان بشار اسد تنديها و خشکی های شما با انقلاب سوريه را زياده از حد سرزنش کرده اند؟

- بدبختانه آن چه در سوريه روی داده نه يک انقلاب بل نبردی برای قدرت و روياروئی منافع است. از اين رو، اپوزيسيون سوريه در تراژدی کنونی مسئوليتی عظيم دارد. آنان که از من انتقاد می کردند، امروزه با من تماس می گيرند، تا به من بگويند که حق با من بوده است. در تمامی رويدادهائی که انقلاب های عربی خوانده شدند و من نيز در ابتدا از آن ها در متون متعدد پشتيبانی کردم جای يک چيز اصلی و بنيادين يعنی گسست از اسلام سازمان يافته و نهادينه شده خالی بوده است.

آن چه که در جهان عرب می گذرد انقلاب نيست. در سوريه، اپوزيسيون هيچگاه واژۀ "لائيسيته" را بر زبان نياورده است. گوئی حتی از تلفظ اين واژه بيمناک است. من نمی توانم انقلابی را تصور کنم که در آن برای انقلابيون جدا کردن دين از دولت، انديشيدن به شهروندی، جايگاه زن و آزاد ساختن او از يوغ فقه در کانون مطالبات نباشد. من نمی توانم در تظاهراتی شرکت کنم که نقطۀ عزيمت تظاهرکنندگان يک مسجد باشد. بايد عليه مذهب انقلاب کرد نه با آن. من هيچ گونه مخالفتی با مذهب به عنوان يک تجربۀ شخصی ندارم به شرط آن که فرد مؤمن نخواهد ديگران را به اين تجربۀ شخصی متعهد کند.

 

* جهان عرب را امروز چگونه می بينيد؟

- تمدن ها در طی طريق خود از يک دور پيروی می کنند. تمدن های سومر، بين النهرين، يونان، دنيای لاتين و هر تمدن ديگری از ميان رفته و ناپديد شده اند. امروز نوبت به اعراب در مقام صاحبان يک تمدن رسيده است. ديگر جهانی به نام جهان عرب وجود ندارد چرا که از نيروی محرکه ای حيات بخش، پروژه ای جمعی و بعدی انسانی خبری نيست. البته من از قدرت ها و نهادها حرف می زنم زيرا افرادی هنوز هستند که نبايد آنان را با توده ها يکی گرفت. زمانی که به اعراب به عنوان افراد می نگريد، با افرادی ممتاز ووالا رو به رو می شويد. به عنوان مثال من از اقامت در عربستان سعودی ممنوع شده ام اما در ميان بهترين دوستانم شماری از شهروندان سعودی به چشم می خورند.

 

* نگاه اسلام به شاعر دقيقاً چگونه نگاهی است؟

- دوسنت بزرگ در جهان عرب وجود دارد : شعر و مذهب. ترتيب اين دو نيز همين ترتيب است چرا که شعر پيش از اسلام وجود داشته است. به همين خاطر، مناقشه ای ميان مذهب و شعرِ پيش از اسلام که مدعی بيان حقيقت بوده به وجود آمده است. ازسوی ديگر، پس از نزول قرآن، شعر ديگر نمی تواند مدعی بيان حقيقت باشد. در همين حال، قرآن هم شاعران را آماج انتقاد و حمله قرار می دهد و می توان اين امر را در سورۀ "شعرا" ديد. همان گونه که افلاطون خواستار اخراج شاعران از مدينۀ فاضلۀ خود شده است.

به اين ترتيب، با آمدن اسلام شعر مجبور شد که از تفکر جدا شود و تنها حقی که برای شاعر می ماند ابراز احساسات و عواطف اوست. از اين لحظه به بعد، اعراب نمی توانند تصور شاعری را در مخٌيلۀ خويش داشته باشند که در عين حال متفکر هم باشد چرا که ديگر عادت ندارند شعری را بخوانند که هم شعر باشد و هم يک فکر. برای آنان شاعر تنها يک خنياگر يا ترانه خوان است. اين در حالی است که هيچ کس چنان چه متفکر بزرگی نباشد شاعر بزرگی نخواهد بود. با توجه به اين امر، نمی توانيم شاعر بزرگی پيدا کنيم و مدعی شويم در آن واحد هم متفکر بزرگی است و هم مسلمان است. من فقط "النِفٌری"** را از اين قاعده مستثنی می کنم.

 

* پس مولانا، عطار، نظامی...

- مولانا را نه به عنوان شاعر بل به عنوان متفکری می شناسند که افکار خود را با واژگان و الفاظی شاعرانه بيان می کند. شاعران بزرگی چون حلاج، ابونواس، المتنبی و شاعران بسيار ديگر چهره های رد و امتناع هستند.عرفان آنان گسستی از اسلام سازمان يافته و نهادينه شده است که در زمان آنان در قدرت بوده وهنوز هم هست. بزرگ ترين شاعران اعتقادی به مذهب ندارند. اين را نيز می دانيم که اسلام بر خلاف مسيحيت که به نوعی يک ضد- قدرت است، دارای اين ويژگی است که به مثابه قدرت و نهاد پای به عرصۀ وجود گذاشته است. اسلام نخستين ايدئولوژی است که از شعر برای دفاع از ايده های خود استفاده کرده است. همان گونه که فاشيسم و کمونيسم کردند.

به همين دليل است که شعر در فاصلۀ زمانی ميان دوران محمد و امويان با يک دورۀ انحطاط رو به رو بود. بعدها، عباسيان در بغداد با تقويت اين فکر که شعر بايد در خدمت پيامبر باشد شعر را از يک دورۀ بيداری برخوردار کردند. اين دوره تا سقوط و انحطاط نظامی عباسيان در اثر حملۀ مغول و سقوط فرهنگی شان در پی قدرت گيری عثمانی ها ادامه داشت. از اين رو،ما عرب ها دورۀ مدرنيتۀ شعر خود را پشت سر گذاشته ايم. در جهان عرب شاعرانی را نمی يابيم که چون مالارمه يا رمبو زبانی کاملاً نو برای شعر آفريده باشند. زبانی که مثلاً از پسِ بيان مناقشه و روياروئی شهر و بيابان برآيد. من به نوبۀ خويش، همواره رؤيايم اين بوده که به زبانی شعر بنويسم که مبتنی بر آن چه سنتی است نباشد ولی مبیٌن يک جهان بينی باشد که کل شناخت و معرفت را در برمی گيرد.

 

* چنين انگيزه ای انگيزۀ کارهای گرافيک شما بوده است؟

- اين کارها دنباله و امتداد شعر من است. اين آثار شيوۀ ديگری از نگريستن من به انسان و اشياء، به انسان و جهان است. در جهان عرب سنت بيش از حد نيرومند است. کاری متفاوت حتا در چهارچوب سنت هميشه مخالفت ها را بر می انگيزد. اگر کاری که می کنيد منشاء وريشه ای داشته باشد اين منشاء يا ريشه به نحوی از انحاء با سنتی مرتبط با قرآن گره می خورد. اين امر در مورد شعر کاملاً صادق است. در تئاتر، در تصوير و در رمان بسی آزادتريم.

 

* به اين ترتيب اسلام و مدرنيته با هم ناسازگارند؟

- اسلام بر سه دگم يا جزم استوار است.نخست اين که پيامبر اسلام خاتم الانبياست. دوم اين که حقايقی که پيامبر آورده است غايت حقايق اند و حقيقت ديگری جز آن ها وجود ندارد. سرانجام اين که انسان حق ندارد در اين حقايق دخل و تصرفی کند. وظيفۀ او اطاعت و عمل است. اگر با اين منطق به جلو رويم می توانيم بگوئيم خدا هم ديگر حرفی برای گفتن ندارد چرا که همه چيز را به آخرين پيامبر منتقل کرده است.

 

* به رغم اين ها، انسان در مرکز همۀ آثار شما قرار دارد...

جهان بدون انسان فاقد معناست. انسان شايد هيچ است اما اين هيچ درعين حال همه چيز است.هويت پيش از موجود مذهبی موجود انسانی است. و انسان با آفرينش و خلق آثار خويش به خلق هويت خود دست می زند. مذهب هويت آفرين نيست. مذهب از گذشته می آيد حال آن که هويت رو به سوی آينده دارد. وزن مذهب چيزی جز سدٌی در راه فکر کردن به آينده نيست. ابوالعلاء معٌری*** پيش از ما گفته است که "دو گونه انسان در روی کرۀ زمين وجود دارد: آنان که دين ندارند، و آنان که دين دارند اما از عقل بی بهره اند." حال برگرديم به شاعران عارف. اينان چهره هائی هستند که هويت را متحول کرده اند. فکر و انديشۀ آنان اين است که "غير" يا "ديگری" يک بعد سازندۀ "من" است و "من" بدون "غير" وجود ندارد. به محض آن که "غير" وجود دارد تکٌثر به وجود می آيد. حال آن که اسلام سازمان يافته و نهادينه شده هيچ جائی برای "غير" يا "ديگری" قائل نيست.

 

* يک شاعر بزرگ چگونه موجودی است؟

- شاعران بزرگ ترجمان جهانند. از اين رو، شعر پيشاپيش ما راه را روشن می کند و شعريت از شعر فراتر می رود. ولی شعر هيچ گاه نبايد يک "وسيله" باشد. شعر متعهد به پشيزی نمی ارزد. شعر بايد جائی برای ديدار ميان آفرينندۀ شعر و مردم باشد. خوانندۀ شعر نيز به نوبۀ خود آفريننده است. خواننده تنها يک دريافت کننده يا گيرنده نيست چرا که خواندن مستلزم تلاش و کوششی بزرگ است.

ولی امروز يک بحران نوشتار وجود دارد و اين بحران نه در جبهۀ آفرينش که در جبهۀ مخاطب است. برای يک رمان يا يک سينمای بزرگ مخاطبی پيدا نمی شود...

 

* واکنش تان به تخريب آثار باستانی اعراب توسط گروه های اسلام گرا چيست؟

- احساس می کنم که تحقير شده ام. چگونه می توان تصور کرد که يک موزه دشمن مذهب است؟

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*علی احمد سعيد اِسبر (ادونيس) زادۀ دهکدۀ علوی نشين قصابين در سوريه است. به گزارش روزنامۀ ليبراسيون از حدود بيست سال پيش در کنار شعر به نقاشی به شيوۀ کلاژ يا "تکه چسبانی"، البته در خلوت خويش و بی سر وصدا ، سرگرم بوده است. در حال حاضر نمايشگاهی از اين آثار در نمايشگاهی درپاريس تا دهم ماه مه برپاست. ليبراسيون به همين مناسبت چهار صفحۀ کامل از شمارۀ روز شنبه بيست و پنجم آوريل خود را به شعر و نقاشی او اختصاص داده و با او به گفتگو نشسته است. شماری از اشعار ادونيس در ايران به زبان فارسی ترجمه شده است.

 **محمد ابن عبدالجبار نِفٌری صوفی و عارف مسلمان زادۀ شهر نِفٌر (نيپور پيشين) در بين النهرين. تاريخ در گذشت او را در منابع مختلف سال های ۳۴۴،۳۵۴و ۳۶۶هجری قمری ذکر کرده اند.

 ***شاعر و فيلسوف نابينای سوری زادۀ سال ۳۶۳ ، در گذشته به سال ۴۴۹ (هجری قمری) . ادونيس آثاری از او را به زبان فرانسه ترجمه کرده است
 
*پیش زمینه های زرد بوسیله من اضافه شده
آریو دادمهر.

جهالت رژیم؟

بنر جدید در خیابان نیایش، تهران:
 معلوم نیست این تابلو را برای چی نصب کرده اند
 به چه مناسبتی؟ کی بهشون اتهام زده که جاهل اند؟ این ها که این همه
"عمل" انجام داده اند پس کدام عمل است که این ها انجام نداده اند. شما ها
که با اعمال جاهلانه اتان مردم را یا به خاک و خون کشیده اید یا به سیاهی
چه عملی بوده که فقدان آنرا احساس میکنید؟

پنجشنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۹۴

منم فرخنده ام هر روز


 


منم فرخنده ی خونین

 منم با درد او همراه

 چه تنها و چه بی کس بود

 میان گله ی کفتار

 کدامین سوره ی قرآن

چنین حکمی روان کرده

 الا ای مرد بی غیرت

 پر از شرمم ز رفتارت

 تو با آن دختر تنها

 که چشمانش پر از غم بود

 چرا اینسان ستم کردی

 مگر تو حاکم شرعی

 مگر احکام دین دانی؟

 اگر مردی شده این سان

 من از مردی پشیمانم

 دگر نامم نباشد مرد

 شدم فرخنده از امروز

 شدم چون آن زن تنها

 که با آن صورت خونین

 به چنگال شما جان داد

 و با مرگش بزد فریاد

 که ای انسان نمان ساکت

 بشو فریاد و عصیان کن

 که پایان شب ظلمت

 رسد با نور بیداری

 بپاخیز ای ابر انسان

 و از اهریمن بدخو

 که با آن مردم وحشی

 بشد همدست و زجرم داد

 ستان حقم نشین خاموش

 بزن بر قلب نادانی

 که این جهل بیابانی

 شده مستوجب ذلت

 رها کن مغز و افکارت

 ازین پندار پر نکبت

 منم فرخنده ام آری

 معین الدین نباشم من

 منم با او در این سختی

 بلاشک همدم و همراه

 منم فرخنده ام امروز

 منم فرخنده ام فردا

 منم فرخنده ام هر روز

 

 
معین الدین محمدي

چهارشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۹۴

خَتنه

 
 
 
 
 
 
 
خَتنه
.
.
.
خَتنه به بریدن همه یا بخشی از پیش پوست از آلت مردی اشاره دارد. سنت یا آیین ختنه از تاریخ ثبت شده بشری قدیمی‌تر است و نگاره‌هایی از آن در غارهای دورا...ن نوسنگی و آرامگاه‌های مصری یافته شده‌است. در یهودیت جزو ارکان دین یهودیت است. سنتی است که در اسلام نیز به آن تأکید شده (هرچند در قرآن تصریح نشده است). آمار ختنه پسران در کشورهای مسلمان بالا و در کشورهای اروپائی پائین می‌باشد. در اروپا ختنه محدود به اقلیت‌های یهودی و مسلمان و غیره است. ختنه در ایالات متحده و کانادا بر خلاف اروپا تا حدی مرسوم است.
برخی پژوهش‌ها نشانگر فواید ختنه مانند کاهش عفونت‌های ادراری دوره نوزادی و کاهش خطر بیماری‌های مقاربتی می‌باشند؛ در حالی که برخی پژوهشگران بر پیامدهایی مانند کاهش حساسیت نرینگی به تحریکات جنسی و آثار سوء روانشناختی آن تاکید دارند. به صورت متوسط ختنه طول آلت مردانه را نزدیک به یک سانتی‌متر کوتاهتر می‌کند.
یکی از کهن‌ترین اعمال جراحی شناخته شده در جهان، ختنه می‌باشد که نزدیک پانزده هزار سال از پیشینه آن می‌گذرد و کاوشگران انجام شدن این عمل را در اجساد مومیائی شده مصریان باستان به اثبات رسانده‌اند؛ و از سالیان دور در میان گروهی از سیاهان آفریقا و بخشی از بومیان استرالیا و برخی دیگر (بدون وابستگی مذهبی) رایج بوده است؛ همچنانکه در کتب مذهبی پیروان ادیان اسلام و یهود اشاره و سفارش‌های فراوانی به این کار شده است. ختنه یک جراحی ساده است که توسط پزشکان یا افراد محلی صورت می‌گیرد. وجود ضعف تکنیکی می‌تواند باعث بر جای ماندن عوارض خطرناک زودرس و دیررس شود.
بهتر است ختنه در نوزادی انجام شود. به هنگام ختنه ممکن است مهار آلت ( فرنوم ) هم بریده شود. به این عمل فرنکتومی گفته می شود.
ریشه کلمه
ختنه کلمه‌ای عربی و به معنای بریدن است. به مردی که آلت تناسلی او ختنه نشده باشد اصطلاحاً نامختون و نابریده هم گفته می‌شود.
( واژه "نبریده" و "سنت نکرده" در مورد مسیحیان ایران اعم از ارامنه کاربرد داشته؛ و با وجودی که اینان عموماً مردمی درستکار می باشند، این واژگان در کنایه از نادرستی آنان بکار رفته است. با این تعبیر که ختنه شدن نشانی از ایمان و درستکاری تلقی می شده است. )
تاریخچه و سنت‌ها
ختنه در مصر باستان مرسوم بوده است. بعدها به دستور موسی همه مردان بنی اسراییل ختنه شدند. ختنه در ادیان یهودیت و اسلام واجب شد و از اصول تعیین کننده در اهل دین یا قوم بودن گردید.
در ایران به صورت سنتی پسرها را در خردسالی ختنه می‌کنند و این کار توسط دلاک انجام می‌شود. ختنه سوران جشنی است که در برخی جاهای ایران برای کودک ختنه شده می‌گیرند.
تکنیک‌ها
گذاشتن حلقه پلاستیکی
این روش، روش متداول ختنه کردن است. بدین ترتیب که حلقه پلاستیکی را روی نوک آلت قرار می‌دهند و با نخ گره می‌زنند و ۵ تا ۷ روز آن را به همین حال نگاه می‌دارند. در نتیجه پوست جلو نخ نکروزه می‌شود و با حلقه پلاستیکی می‌افتد. این روش را معمولا قبل از سه ماهگی بکار می‌برند.
ختنه کردن با روش بریدن و دوختن
در صورتیکه عمل ختنه در یکی دو ماه اول صورت نگیرد، جراح بعد از سه ماهگی با روش بریدن و دوختن ختنه را انجام می‌دهد.
ختنه و فعالیت جنسی
تاثیرات جنسی ختنه موضوع مناقشه و بحث زیادی بوده‌است. انجمن پزشکی اطفال آمریکا، یک بررسی را خاطرنشان می کند که مردان بالغ ختنه شده مشکلات جنسی کمتری داشته اند ( بنا بر این پژوهش: مردان ختنه نشده تجارب متنوع‌تری از لحاظ نوع شامل:رابطهٔ جنسی دهانی دگرجنس‌خواهی فعال، رابطهٔ جنسی دهانی دگرجنس‌خواهی منفعل، رابطهٔ جنسی دهانی هم‌جنس‌خواهی فعال، رابطهٔ جنسی معقدی دگرجنس‌خواهی و خودارضایی) بیشتری شرکت داشته‌اند. ولی در کنار آن خاطر نشان می‌کند که حساسیت آلت و همچنین میزان ارضای جنسی برای مردان ختنه شده، کاهش یافته‌است. به صورت متوسط ختنه طول آلت مردانه را نزدیک به یک سانتی‌متر کوتاهتر می‌کند که قابل اهمیت است.
یک پژوهش در سال ۲۰۰۷ نشان داد که حساسیت آلت جنسی در مردان ختنه شده به میزان قابل‌توجهی کمتر از مردان ختنه نشده‌است. در این پژوهش با نگاشت آزمون لمس آلت توسط نخ نایلونی این نتیجه به‌دست آمد که حساس‌ترین نقطهٔ آلت برای مردان ختنه شده، محل زخم باقی‌ماندهٔ از عمل ختنه است (برش محل ختنه). همچنین در مردان ختنه نشده، ۵ نقطه در غفله (پوستی که در ختنه برداشته می‌شود) وجود دارد، که از محل برش ختنه در مردان ختنه شده حساس‌تر است و با تماس خفیف‌تری تحریک می‌شود. این ۵ نقطه معمولاً در ختنه برداشته می‌شوند. در مطالعهٔ قدیمی‌تر انجام شده در سال ۱۹۶۶ تفاوتی میان میزان حس غدد در آلت، بین مردان ختنه شده و ختنه نشده، یافت نشده بود.
یک بررسی در سال ۲۰۰۲ بیانگر این موضوع بود که: «دستگاه جنسی مرد که دست‌نخورده و سالم باشد دارای هزاران گیرندهٔ حسی بسیار حساس و همچنین پایانه‌های عصبی بسیار تحریک کننده (ارضا کننده) است که خیلی از آن‌ها در ختنه از دست می‌روند، که باعث کاهش غیرقابل اجتناب احساس و شور جنسی در مردان ختنه شده‌است. آن‌ها نتیجه گرفتند: آمیزش جنسی، وقتی مرد ختنه شده‌است، برای هردو جفت (یار) کمتر ارضا کننده‌است.
فواید
ختنه خطر انتقال اچ‌آی‌وی هنگام رابطه جنسی را به میزان قابل توجهی (پنجاه تا شصت درصد) کاهش می‌دهد، به عبارت دیگر مردی که ختنه شده باشد در رابطه جنسی با زنی که اچ‌آی‌وی دارد کمتر در خطر آلودگی به ویروس است. علاوه بر این ختنه خطر آلودگی به تبخال تناسلی ( هرپس ) را ۳۰ تا ۴۰ درصد و خطر آلوده شدن به گونه های خطرناک ویروس پاپیلومای انسانی ( اچ پی وی ) را که کانسروژن بوده با سرطان ربط دارد سی درصد کاهش می دهد. بررسی ها نشان می دهند که ختنه احتمال انتقال اچ آی وی از مرد به زن را کم نمی کند اما خطر ابتلای زنان به دیگر عفونت های آمیزشی چون واژینوز باکتریایی، تریکومونا و اچ پی وی ( زگیل تناسلی ) را کاهش می دهد.
علاوه بر این دیگر بیماری‌های آمیزشی و سرطان آلت تناسلی در افراد ختنه شده کمتر است و همین طور خطر سرطان گردن رحم در زنانی که شریک جنسی شان ختنه شده پایین می‌آید. مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماری‌های آمریکا ختنه را یکی از راههای موثر در کاهش انتقال اچ‌آی‌وی بخصوص در مردان غیر همجنسگرا می‌داند، اما می‌گوید شواهد نشان نمی‌دهند که ختنه در مردان همجنسگرایی که صرفا سکس مقعدی دارند خطر انتقال اچ‌آی‌وی یا بیماری‌های آمیزشی دیگر را کاهش می‌دهد.
در پسر بچه‌ها، ختنه احتمال عفونت ادراری را کم می‌کند.
عوارض
مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماری‌های آمریکا خطر ختنه‌ای را که با رعایت ضوابط پزشکی انجام شود اندک می‌داند. عوارض ختنه معمولا خونریزی و التهاب است و عوارض جانبی شدیدتر بی‌نهایت نادر هستند. در این پیش‌نویس احتمال ایجاد عوارض جانبی خفیف در نوزادان نیم درصد، در کودکان نه درصد و در بزرگسالان پنج درصد ذکر شده است. در مورد زمان ختنه کردن مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماری‌های آمریکا می‌گوید که ختنه در نوزادان و کودکان آسانتر و ارزانتر و کم خطرتر است، اما اگر ختنه تا دوران نوجوانی یا بزرگسالی به تعویق بیفتد، خود فرد هم می‌تواند در تصمیم گیری مشارکت کند.
انجام بدون بی‌حسی ختنه می‌تواند یکی از زجر آورترین خاطرات ایام کودکی باشد. در این راستا دانشمندان به‌وسیله اندازه‌گیری تعداد ضربان قلب، فشار خون و سطح کورتیزول خون (هورمون ضداسترس بدن) دیده‌اند که نوزادی که بدون بی‌حسی ختنه می‌شود، درد زیادی را تحمل می‌کند و علاوه بر اهمیت خود درد، این خاطره باعث می‌شود که نوزاد نسبت به سایر دردهای دیگر مثل واکسن‌هایی که بعداً به کودک تزریق می‌شود، واکنش شدیدتری نشان دهد.
بر اساس این یافته، انجمن اطفال آمریکا توصیه می‌کند که در حین انجام ختنه حتماً باید نوزاد بی‌حس شود. انواع داروهای بی‌حسی مورد استفاده در حین ختنه عبارتند از: بی حسی زیر پریوستی آلت تناسلی، بی حس کردن عصب پشت آلت و استفاده از پماد و اسپری های حاوی بی حسی موضعی است.
بیماری‌ها
عفونت‌های منتقله از راه جنسی و ایدز
یافته‌های متضادی در مورد تاثیر ختنه شدن بر عفونتهای منتقله از راه جنسی مطرح شده‌است؛ و نیاز به انجام مطالعات دقیق تر و به کارگیری متدولوژی علمی و به دور از احساس در مطالعات آینده حس می‌شود. در مطالعات انجام شده مشخص شده که ریسک ابتلا به سفلیس در مردان ختنه شده کمتر است. همچنین احتمال ابتلا به عفونت اچ آی وی در مردان ختنه شده نسبت به مردان ختنه نشده کاهش می‌یابد. با این حال عادات رفتاری در ابتلا به عفونت های آمیزشی فاکتورهای به مراتب قویتری هستند.
عفونت‌های مجاری ادراری
سن شیوع عفونتهای ادراری در مردان زیر یکسالگی می‌باشد بنابراین بیشتر مطالعات انجام شده بر این گروه سنی تمرکز کرده‌اند. در مطالعاتی که در مورد این مساله انجام شده به خوبی نشان داده شده که ریسک عفونتهای ادراری در پسران ختنه کرده به مقداری در حدود ۳ تا ۷ برابر کمتر از میزان شیوع این عفونتهای در پسران ختنه نکرده‌است. اینطور بیان شده که در میان هر هزار نوزاد ختنه نشده ۷-۱۴ مورد عفونت ادراری طی سال اول زندگی به وقوع می‌پیوندد که این میزان در صورت ختنه شدن به ۱-۲ می‌رسد.
گسترش جهانی ختنه
در حال حاضر حدود یک سوم مردان دنیا بنا به دلایل بهداشتی و فرامین مذهبی ختنه می‌کنند. در امریکا ختنه نوزادان به صورت امری سنتی درامده است. ختنه شایعترین عمل جراحی است که روی نوزادان پسر انجام می‌شود. در آمریکا سالانه ۱/۵ میلیون ختنه با هزینه‌ای بیش بر ۱۵۰ میلیون دلار انجام می‌شود. انجام دادن ختنه در آمریکای جنوبی و مرکزی، آسیا و بیشتر اروپا گسترهٔ پایینی دارد. در کانادا ۴۸ درصد مردان ختنه کرده‌اند. گروه‌های مذهبی همچون یهودیان و مسلمانان انجام ختنه را توصیه می‌کنند. در آمریکا آمار درستی در دست نیست؛ ولی در بسیاری از جاها بالای ۴۵ درصد مردان ختنه شده‌اند که این اندازه در میان سفید پوستان بالاتر بوده و در میان گروههایی همچون سیاهان و اسپانیایی تباران پایینتر است.
بهترین زمان ختنه
اگر ختنه بعد از تولد یا در ماههای اول تولد انجام گیرد، اولا احتیاج به بیهوشی عمومی کودک نیست و با بی‌حسی موضعی انجام می‌گیرد. ثانیا هزینه زیادی برای خانواده نخواهد داشت. مخصوصا اگر بهداشت و نظافت بعد از عمل رعایت شود، محل ختنه زودتر التیام می‌یابد. اگر ختنه در ماههای اول تولد انجام نشود، در این صورت علاوه بر اینکه کودک را باید بیهوش کرد و ختنه نمود، هزینه‌ای بر خانواده تحمیل می‌گردد و اثر بد روانی نیز بر کودک می‌گذارد. چون او در سنین کودکی (بویژه ۲ تا ۳ سالگی) نسبت به حفظ آلت تناسلی خود حساسیت دارد و چه بسا ختنه را تنبیه پدر و مادر در حق خود می‌پندارد و این تصور کودک را آزرده می‌کند. مشکلی که ممکن است ختنه کردن در ماههای اول تولد بوجود آورد عبارت است از زخم شدن نوک سوراخ آلت که باید از پیدایش آن جلوگیری کرد. زخم شدن نوک سوراخ آلت نتیجه قنداق کردن نامناسب کودک است که موجب می‌شود آمونیاک تولید شده از ادرار کودک با مجرای ادرار در تماس نزدیک باشد.

جنبه‌های بهداشتی
تحلیل‌های هزینه-فایدهٔ ختنه تغییر کرده‌اند. بعضی در مجموع فایدهٔ آن را بیشتر دیده‌اند. و بعضی هم ضایعات و عوارض آن را بیشتر یافته‌اند، و یکی هم نتیجه را این‌گونه یافته‌است که فواید و خطرات آن برابرند و پیشنهاد داده‌است که می‌توان برای ختنه‌کردن بر مبنای فاکتورهای غیر پزشکی و بهداشتی تصمیم گرفت.
در آخرین بررسی که در سال ۲۰۱۲ توسط آکادمی پزشکان کودکان آمریکا منتشر شد، فوائد ختنه بیشتر از زیان‌های ناشی از عمل جراحی (و نه سایر زیان‌های روانی، یا مربوط به عملکرد جنسی) تشخیص داده شد. در عین حال این آکادمی انتخاب نهایی را بر عهده پدر و مادر گذاشت.
موارد منع ختنه
اگر تنه آلت نوزاد در سطح پوست عانه قرار گرفته و درحقیقت آلت نوزاد در چربی عانه فرو رفته باشد.
اگر آلت نوزاد بسیار کوچک باشد، یعنی کمتر از ۲٫۵ سانتیمتر طول داشته باشد (آلت نوزاد سالم بین ۲٫۸ تا ۴ سانتیمتر می‌باشد).
اگر پیشابراه به جای نوک آلت در زیر سر یا تنه آلت قرار گرفته باشد (یک ناهنجاری مادرزادی آلت) و پوست ختنه کامل تشکیل نشده باشد (در اصطلاح عامیانه: نوزاد ختنه شده به دنیا آمده است). این وضع یک نوع نابهنجاری است و نوزاد به جای ادرار کردن به جلو به زیر ادرار می‌کند، در چنین موارد کودک را نباید ختنه کرد بلکه باید در ۱۸ ماهگی با عمل جراحی خاص آلت او را ترمیم نمود.
اگر نوزاد مبتلا به بیماری‌های خونریزی دهنده مثل هموفیلی باشد.
جنبه های اعتقادی ختنه
یهودیت
ختنه شدن در یهودیت بسیار مهم است. در هنگامی که خداوند در تورات با ابراهیم در سفر پیدایش فصل ۱۷ عهد می‌بندد به او می‌گوید که او و تمامی مردان در خانه او باید ختنه شوند. این ختنه شدن نشاندهنده عهد خداوند با ابراهیم و پیمان بین او و خداست. اهمیت ختنه در تورات به حدی است که خداوند به ابراهیم دستور می‌دهد افراد ختنه نشده را از بین خود طرد کند. غیریهودیان باید قبل از اینکه در عید پسح شرکت کنند ختنه شوند. ختنه نشدگان در تورات به عنوان افرادی که از نظر شرعی پاکیزه نیستند شناخته می‌شوند. ختنه شدن در چند جای تورات به صورت معنوی نیز به کار رفته است و در مورد ختنه شدن قلب و گوش صحبت شده است.
خود حضرت ابراهیم در کهولت به دستور خداوند و ابلاغ جبرئیل، با ضربه چکش خود را ختنه نمود.
« این عهد من است که تو نگهداری خواهی کرد بین من و بین نسل تو بعد از تو، هر مردی در بین شما باید ختنه شود؛ و این ختنه شدن در پوست آلت تناسلی خواهد بود و این نشاندهنده عهد بین من و تو است؛ و در روز هشتم تولد او ختنه خواهد شد، هر مردی در نسل تو، آنکه در خانه تو متولد شده است، و یا به وسیله پول از یک غریبه خریداری شده است و از نسل تو نیست. کسی که در خانه تو متولد شده است و یا با پول خریداری شده است باید ختنه شود؛ و عهد من در پوست تو عهدی دائمی خواهد بود؛ و مرد ختنه نشده که در پوست آلتش ختنه نیست آن روح باید از مردمش قطع شود زیرا او عهد مرا شکسته است. - عهد عتیق، پیدایش ۱۷:۱۰ -۱۴ »
« در روز هشتم پوست آلت تناسلی باید ختنه شود. - عهد عتیق، سفر لاویان ۱۲:۳ »
از این رو تمامی فرزندان مذکر یهودی بر اساس دستور خداوند در روز هشتم ختنه می‌شوند. این عمل توسط فردی به نام موهل انجام می‌شود و مراسم آن بریت میلاه نام دارد. بر اساس شرع یهودی غیریهودیان نیاز به ختنه شدن ندارند و تنها لازم است از قوانین هفت‌گانه نوح پیروی کنند.
مسیحیت
امروزه بیشتر مسیحیان نسبت به ختنه شدن بیتفاوت هستند و نه آن را توصیه کرده و نه ممنوع می‌کنند. در ابتدای مسیحیت بحث زیادی در مورد ختنه شدن وجود داشت. این بحث به این دلیل بودن که عیسی و حواریون او همه یهودی زاده بوده و ختنه شده بودند؛ ولیکن بعد از عیسی به تدریج دین او در بین غیر یهودیان گسترش یافت و سئوال این بود که آیا این غیریهودیان احتیاج به تبعیت از قوانین یهودی دارند تا مسیحی شوند یا خیر. در شورای اورشلیم در سال ۵۰ میلادی تصمیم گرفته شد که غیریهودیان نیازمند ختنه شدن و تبعیت از قوانین یهودی نیستند. شرح این ماجرا در کتاب اعمال رسولان آمده است. پولس حواری نقش مهمی در این تصمیم داشت. بعضی اعتقاد دارند تصمیم شورای اورشلیم بر اساس قوانین هفت‌گانه نوح بوده است.
در اسلام
در اسلام ریشه ختنه شدن به صورت کامل مشخص نیست. در قرآن هیچ مطلبی در مورد ختنه شدن بیان نشده است و تنها اشاره‌ها به آن در حدیث است. از این رو بعضی علما اعتقاد دارند ختنه شدن توصیه شده ولیکن اجباری نیست؛ ولیکن بعضی دیگر اعتقاد دارند که از آنجا که قرآن مسلمانان را وارث ابراهیم میداند ختنه شدن بر اساس عهد خداوند با او اجباری است. در اسلام معمولا ختنه شدن در سنین بالاتری نسبت به یهودیت که در آن ختنه شدن در روز هشتم انجام می‌شود صورت می‌گیرد. در ایران معمولا ختنه شدن در بین سنین ۵ و ۶ سالگی صورت گرفته و تا زمان بلوغ تمامی مردان مسلمان باید ختنه شوند.
در قدیم اصطلاحی بود به نام "سنت کردن" در معنای ختنه که ناظر به انجام آن عمل بنا به سنت پیامبر اسلام بود.
مقایسه ختنه در یهودیت و اسلام
مبنای این مقایسه اعتقادات یهودیان در باره ختنه ذکور و معتقدات مسلمانان در این باره‌است.
براساس دین یهود ختنه نوزادان پسر یک فرمان الهی است که در کتاب مقدس (کتاب پیدایش فصل ۱۷) تصریح شده‌است. براساس این بخش از کتاب مقدس خداوند به ابراهیم امر کرد خود و فرزندان ذکور او در همه اعصار ختنه شوند... ختنه برای همه پسرانی که در خانه یهودی متولد می‌شوند، فرزندان پسر بردگان آنها و همچنین هر پسری که توسط آنها خریداری شود الزامی است. خداوند بنا به روایت یهودیان در کتاب مقدس می‌فرماید: هرکس که ختنه نشود عهد مرا شکسته‌است و از مردم خود جدا شده‌است (منظور، احتمالاً، ضرورت طرد وی از جامعه یهودی است). در مقایسه قران کتاب مقدس مسلمانان هیچ اشاره‌ای به ختنه یا وجوب آن ننموده‌است. ختنه پسران سنت پیامبر اسلام محسوب می‌شود و احادیثی در تایید آن وجود دارد. براین اساس برخی علمای مسلمان آنرا واجب و برخی دیگر آنرا در حد یک توصیه می‌دانند.
همه نوزادان پسر، براساس آئین یهود، در روز هشتم تولد باید ختنه شوند. در اسلام زمان خاصی برای ختنه ذکر نشده‌است. اما ظاهراً ترجیح با ختنه در سنین کودکی است.
براساس آئین یهودیت هر مردی که به دین یهود درآید باید ختنه شود. در اسلام چنین شرطی برای تازه مسلمانان وجود ندارد؛ مگر اینکه نظرات شخصی اعمال گردد.
یهودیان ارتدکس معتقدند اگر مذکر یهودی از دنیا برود و ختنه نشده باشد. ابتدا باید جنازه وی ختنه شده و سپس به خاک سپرده شود..!
روحانیون یهودی انواع جدید ختنه را که با کمک داروی بیهوشی و بدست پزشک متخصص انجام می‌شود جایز نمی‌دانند و معتقدند ختنه باید به روش سنتی و بدست موهلها که در جوامع یهودی اینکار بدانان سپرده شده انجام شود. دولت سوئد در سال ۲۰۰۱ ختنه را تنها هنگامیکه تحت نظارت یک پزشک و با استفاده از داروی بیهوشی انجام شود مجاز دانست. کنگره جهانی یهود به این تصمیم دولت سوئد اعتراض کرد و آنرا اولین محدودیت حقوقی برای انجام فرائض مذهبی یهودیان در اروپا از زمان نازیها دانست.
در دوران نازیها - و بطور کلی در تمام تاریخ یهودی ستیزی - بهترین روش تشخیص یهودی بودن شخص، این بوده که وی ختنه شده باشد.
--------
نگاهی به کامنت ها
- خانم همکار محترمی نظری ایمونولوژیک به شرح زیر داده اند که سپاسگزاریم:
« چون مقدار IgG در سرم بزرگسالان چون زنان باردار نسبت به IgM خیلی بیشتره، لذا نوزاد مثلاً یک ماهه نسبت به سه ماهه ایمنی قوی تری داره ( ایمنی هومورال )؛ چون IgG3 را از مادر گرفته و به مرور که آنتی بادی مادر در بدن نوزاد کم می شه نوزاد آرام آرام شروع به آنتی بادی سازی می کنه. به یاد داشته باشیم که بعضی از متخصصین این مسئله را در زمان ختنه در نظر می گیرند که یا خیلی زود انجام بشه یا بعد از شش ماهگی تا احتمال عفونت کمتر بشه. »
- تمام پنیس دارای سنسورهای مورد نیاز برای انزال نیست و تنها کله گی آلت تناسلی ( گلانس ) دارای این نوع گیرنده می‌باشد. در شخص ختنه نشده هم Foreskin ( غلفه - پیش پوست ) کنار رفته گلانس براحتی در تماس سکسوئل قرار می گیرد. البته یک هم نکته هست که در ختنه طول پنیس به تفاوت چندین سانتیمتر کم می شود و "چنانچه خللی در اینترکورس و ارگاسم هماهنگ هم ایجاد نکند، در Fertilisation (لقاح) مؤثر است و بنا به پاره ای پژوهش ها در نوع جنس جنین هم بی تأثیر نیست. بطوریکه هرچه اجاکولیش ( انزال ) عمیق تر باشد، احتمال پسر شدن جنین بیشتر است."
- دوست گرامی؛ تشخیص ضرورت انجام ختنه بهتر است بنا به نظر پزشک اطفال باشد. در فرض عدم ضرورت پزشکی یا علی السویه بودن آن، بعد اجتماعی و رفتار های آتی کودک حائز اهمیت و تعیین کننده است. تصمیم گیرنده چنانچه شما هستید باید سلامت رفتارهای جنسی کودکتان را در بزرگسالی تضمین کنید..!؟
*********************************
واژگان:
- سنت کردن: (مص مرکب ) ختنه کردن . ختان . بریدن . ختن : و طاهر را سنت کردند اندر سنه ٔ ست و سبعین و مأتین (تاریخ سیستان ) - برگرفته از لغتنامه دهخدا
- در قاموس کتاب مقدس آمده : ختنه، یکی از رسوم مشهور دین یهود می باشد و آن بریدن گوشت غلفه هر فرزند نرینه است که هشت روز از تولدش گذشته باشد و این مطلب نشانه عهدی است که خداوند در میانه ابراهیم و ذریّه او گذارده. و فوراً خود و همگی اهل بیتش ختنه شدند. (قاموس کتاب مقدس ) – برگرفته از لغتنامه دهخدا
نگاهی گذرا به ادبیات پارسی:
حکایت - ترسا بچه ای مسلمان شد. حاکم فرمود تا وی را ختنه کردند و تا صبح در وثاق خویش با وی به امر خیر مشغول شد. روز بعد پدر فرزند را بدید و پرسید: مسلمانی را چگونه یافتی ؟ پسر گفت: مسلمین قومی غریبند؛ روز ... آدم می برند و شب ... وی می درند.
"مولانا نظام الدین عبیدالله زاکانی – رساله دلگشا "
.........................................
قدیمی ترین نقاشی مربوط به ختنه در مصر باستان یافت شده‌است. نقاشی مربوط به ۲۰۰۰ تا ۲۳۵۰ سال قبل از میلاد می‌باشد.

پنجشنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۹۴

چگونه تمایلات روشنفکرانه پیدا کنیم: یک طرز برخورد عملگرایانه

چگونه تمایلات روشنفکرانه پیدا کنیم: یک طرز برخورد عملگرایانه
نسخه دوم (این نوشته تحت ویراستاری است)
 
 
روشنفکری مثل زیبائی میماند
صحیح نیست که بگویید که من روشنفکرم همانطور که نمیتواند بگویید که من زیبا هستم. به عبارت دیگه قضاوت روشنفکر بودن شخص به عهده دیگران است. روشنفکری همچنین استاتیک نیست یعنی چیز ثابت و داده شده نیست بلکه حالت ذهنی ای هست که در تغییر و طغیان و تحول است
 
در ویکی پیدیا اینطور آمده:
 
روشنفکری در منظر کلی شامل مجموعه خصلت‌هایی است:[۴]
  • روشنفکر سیاسی بیرون از سیاست است، و جهت هرچه بهتر دفاع کردن از آرمانها و شناساندن آنها، حتی نسبت به گروههای هم آرمان هم تعلق و وابستگی ندارد
  • دارای امید به آینده و حرکت در آن جهت و همزمان تردید در واقعیات و حرکت جهت اصلاح آنهاست.
  • مخالف هرگونه عقب ماندگی و جهل و خرافه‌است و در جهت رشد و نوسازی تلاش می‌کند.
  • منتقد است و تحول خواه
  • با سه گروه تعامل ندارد:
  1. اصحاب قدرت(دولت-حکومت)
  2. اصحاب دین(کلیسا-روحانیت)
  3. اصحاب ثروت (زمین داران-سرمایه داران)


در وضعیت نابسامان اجتماعی که ما در ایران فعلی داریم برای بخصوص جوانها آسان نیست که ذهن خود را سازمان دهند و مسائل را در یک پرسپکتیو وسیع و روشن ببینند. در نتیجه من فکر کردم که شاید برای بعضی ها کمکی باشد که نشانه هائی دهم که به آنان جهت دهد.

تعریف روشنفکری: روشنفکر کسی است که 1- بر پرسپکتیو های سیاسی و اجتماعی مهم زمان خود مسلط باشد 2- خود آگاهی داشته باشد بر پرسپکتیوی که او خود به آن تمایل دارد

 چطور تمایلات روشنفکری پیدا کنیم:
یک: دنبال کردن اقلا یک منبع خبری سیاسی/ اجتماعی/ اقتصادی
در کشورهای بالغ معمولا این منبع همان مطبوعات (روزنامه ها و مجلات) هستند. مثلا یک روزنامه یا مجله جا افتاده و نهادینه شده پوشش کاملی میدهد از وضعیت و اتفاقات دنیا. در آمریکا مثلا، نیویورک تایمز به عنوان یک روزنامه و مجله مادر جونز و یا آتلانتیک به عنوان مجلات نمونه خوبی از این نوع مطبوعات هستند. در انگلیس روزنامه های تایمز لندن و گاردین و مجله اقتصاد نمونه های خوبی هستند.
در ایران روزنامه هائی مانند اطلاعات و کیهان تا قبل از انقلاب تقریبا دارای چنین صفاتی بودن و هم اکنون همشهری تا حدی این وظیفه را انجام میدهد.
در زمان فعلی و با توجه به سانسورهای شدید دولتی اینترنت و ماهواره جایگزین مطبوعات چاپی شده است. کسانیکه قصد به روشنگری خود دارند میبایست تلاش کنند که لیستی از سایت های مربوط و روشنگر را برای خود انتخاب کنند که در مجموع تمام صفات لازم را برای روشنفکر شدن داشته باشد (ههم گیر باشد، از تمایلات عقیدتی (اقلا بصورت خام) دور باشد، فاکت های مهم را ارائه دهد همراه تحلیل 


دو: تلاش دائم درتسلط پیدا کردن به زبان مادری خود و یک زبان زنده دوم
در ایران ادبیات مهمترین ژانر هنری است و از آنجا که مستقیما به زبان مربوط میشود اهمیت تسلط بر زبان دوچندان میشود

سوم: خواندن چند ده و یا حتی چند صد کتاب های شناخته و مطرح شده. چندین موسسه فرهنگی معتبر هرساله لیست کتابهای مطرح ایران و جهان را منتشر میکند که منبع خوبی میتواند باشد برای انتخاب کتاب.

چهارم: دیدن فیلم های شناخته شده و مطرح

پنجم: آشنائی با هنر و دست اند کار آن بودن

ششم: آشنائی داشتن با علم نجوم و کائنات و فعالیت ها در تحقیقات مربوط به آن


این هم یک جوک در این مورد که زیاد هم بی ربط نیست!:
مراحل روشنفکری در اروپا:
1-تحصیلات عالیه
2-مدارک معتبر
3-مطالعات گسترده
4-اطلاعات عمومی بسیار بالا
5-جامعه شناسی
6-نوشتن کتاب
7-نوشتن مقاله
8-نظریه های تایید شده
9-سفر به نقاط مختلف دنیا
10-شخصیت و انسانیت بالا
11- احترام به تمامی مذاهب و عقاید
و..
.
.
مراحل روشنفکری در ایران:
.
1- کشیدن سیگار و خوردن قهوه
2-مخالفت با دین و مذهب
3-خواندن جملاتی چند از نیچه و..
4-طلاق گرفتن
5- موزیک خارجی گوش کردن
6-سفرهای مكرر به تایلند
7-نگهداری از سگ یا گربه و آن را به اندازه فرزنده نداشته عزیز شمردن



 

ابراهيم نبوی: زبان جهنم و زبان بهشت



زبان جهنم و زبان بهشت 
ابراهيم نبوی


آقای سیدمرتضی خاتمی خوانساری مدتها قبل گفته که " زبان اهل بهشت عربی است و زبان اهل جهنم زبان عجمی یا غیرعربی است ." من واقعا از این موضوع خوشحالم . البته من که اطلاعات کافی درباره بهشت ندارم، مثل انشتین و دکتر حسابی و دکتر نیری هم آنقدر اطلاعات دقیقی درباره خدا هست یا نیست، یعنی اگر باشد یا نباشید خیلی برایم فرق نمی‌کند . ترجیح می‌دهم که بهشت و جهنمی باشد، که لااقل بعدا که مردیم و رفتیم جهنم حالش را ببریم . خیلی هم تحقیق کردم و تقریبا برایم مسجل شده که زبان اهل بهشت عربی است . حتما می‌پرسید چرا .
>>
بخاطر اینکه تمام مسیحیان، یهودیان، بهائیان، یودائیان، هندوها، کفار و کلا هر کسی جز مسلمان‌ها می‌روند به جهنم . این خودش می‌شود شش میلیارد آدم حداقل، از مسلمانان هم بقول علمای اعلام شیعه کسی که حق حضرت زهرا و امام حسین را خورده باشد، پرتش می‌کنند توی جهنم، این هم شد یک میلیارد و دویست میلیون نفر اهل سنت که می روند جهنم . بقیه شیعیان هم که الحمدالله رب العالمین، نود درصدشان بی دین هستند . انتظار که ندارید مثلا صادق هدایت و شاملو و استاد زرین کوب و بیضایی بروند بهشت؟ یا مثلا شهرام شب پره و لیلافروهر و گوگوش را ببرند بهشت آنجا هم کنسرت بدهند؟ بالاخره اینها هم شیعه‌اند .
 
تا جایی که من شنیدم و حدس می‌زنم، از ایرانی‌هایی که شیعه هستند، حداقل ۸۰ درصدشان نماز نمی‌خوانند . اینها که حتما می‌روند جهنم . بعید می‌دانم که تعداد کسانی که به ولایت اعتقاد دارند، از طرفداران سعید جلیلی یعنی چهار میلیون نفر بیشتر باشند، یعنی کلا چهار میلیون نفر احتمالا به بهشت می‌روند . ولی باز هم به این سادگی نیست .
چند گروه براساس گفته‌های علما به بهشت نمی‌روند، یکی آنهایی که " روی گشاده " ندارند، مثلا کل بسیجی‌ها و احمد خاتمی و مهدی کوچک زاده، اغلب روحانیون، همه مداحان، حزب اللهی‌ها که با یک من عسل هم نمی‌شود کوفت‌شان کرد، همه می‌روند جهنم . یعنی بیش از پنجاه درصد این جمعیت چهار میلیونی هم به دلیل بداخلاقی می‌آیند جهنم، به گفته همین علمای اعلام کسانی که " زبان نرم " ندارند، بهشت نمی‌روند . یعنی کل ائمه جمعه، رهبر، قاضیان، نمایندگان مجلس که عربده می‌کشند و فرت و فرت حرف‌های بد می‌زنند همه می‌روند جهنم، یعنی کلا شانس بیاورند، حداکثر یک میلیون نفر ممکن است بهشت بروند . البته در میان آنها هم کسانی که " دل مهربان " و " دست بخشنده " ندارند، می‌روند جهنم . با این حساب فوق فوقش پانصد ششصد هزار نفر ممکن است بهشت بروند .
 
البته در روایت هست که چهار گروه حتما به جهنم می‌روند؛ کسانی که مال مردم را می‌خورند، کسانی که فحش می‌دهند و تهمت می‌زنند، کسانی که پشت سر مردم حرف می‌زنند و کسانی که سرپا جیش می‌کنند . اگر همه اینها را در نظر بگیریم، نهایتا ممکن است دو سه هزار نفر بروند بهشت، آن هم حضرت محمد و امام حسین و پانصد ششصد نفر از اطرافیان آنها . آنها هم که همه‌شان عربی حرف می‌زدند . در واقع می‌خواستم خیال‌تان را راحت کنم، با این مطالعه‌ای که من کردم، همه‌مان می‌رویم به جهنم، آنجا هم که کلا گوگل ترانسلیتور هست و راحت با هم حرف می‌زنیم و حالش را می‌بریم . فقط تعجب می‌کنیم خداوند هم مثل میلیاردرهایی که یک خانه صد هکتاری ویلایی را برای یک زن و شوهر و دو تا بچه می‌خرد، چرا بخاطر هزار نفر آدم بهشت را درست کرده؟ این همه هم در موردش حرف زده، شما که نمی‌خواهی کسی را راه بدهی، برای چی اینهمه شلوغش می‌کنی؟ آقای قادر متعال