شنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۹۵

خودکشی کودکان درحکومت اسلامی - بخش پایانی

مسعود نقره کار٬ خودکشی کودکان درحکومت اسلامی (بخش پایانی)

 http://news.gooya.com/politics/archives/2016/03/210111.php


برگرفته شده از سایت گویا

بخش نخست این مقاله را در آدرس زیر میابید:
http://affune.blogspot.nl/2016/03/blog-post_16.html

هرچند ایران در ﺑﯿﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎی دﻧﯿﺎ در زﻣﯿﻨﻪ ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺧﻰ از ارائه دهندﮔﺎن آﻣﺎر رﺗﺒﻪ 48 و ﺑﺮﺧﻰ دﯾﮕﺮ رﺗﺒﻪ 58 را دارد، اﻣﺎ با توجه به وضعیت نظام آماری و ملاحظات سیاسی ومذهبی آمار اعلام شده دقیق نیست ، تعداداقدام کنندگان به خودکشی در برخی از بیمارستان ها و درمانگاه ها علت مراجعه شان خودکشی ذکر نمی شود.



یکی از مهم ترین عوامل خودکشی کودکان در حکومت اسلامی تربیت
پادگانی در خانواده، مدرسه و جامعه است. تربیت پادگانی همراه با
بدآموزی های ویرانگری همچون اجرای مجازات های سبعانۀ اسلامی
و اعدام در ملاعام در ذهن کودک خلاء زیانباری به وجود می آورد
که به مرور کودک را به سوی خودکشی سوق می دهد.


تراژدی ادامه خواهد داشت، تلاش و راهکار بنیادی برای یاری رساندن به کودکان و نوجوانانی که براثر فقر، بیکاری ، گرسنگی و ناهنجاری های اجتماعی وفرهنگی و روانی به فحشاء ، اعتیاد، بیگاری، بیخانمانی و سرانجام خودکشی کشانده می شوند، صورت نگرفته است. خودکشی کودکان و نوجوانان، حتی قربانیان شمارش شده ، که به مراتب کمتر از قربانیان شمارش نشده اند، نشان از عمق فاجعه دارد.

از زبان آمار

در سرزمینی که از هر 4 کودک و نوجوان ، یک نفر به خودکشی فکر می کند و احتمال اقدام به خودکشی در میان آن ها وجود دارد، خودکشی کودکان پدیده ای بی آمار مانده است. نخستین "آمار" در باره خودکشی کودکان در حکومت اسلامی در مهرماه سال 1394 توسط فاطمه دانشور -از اعضای شورای شهر تهران، آنهم با تاخیری یازده ساله، ارائه شد. دراین آمار، که در یک نشست خبری به مناسبت روز جهانی کودک اعلام شد، گفته شد از سال 81 تا 83 تعدادِ 111 کودک در ایران اقدام به خودکشی کردهاند. این کودکان بین 8 تا 13 ساله بودند و خودکشی آن ها به شیوه مسمومیت انجام شد. این آمار که بر اساس پژوهش موسسه ای به نام "مؤسسه رحمان به دست آمده است نشان می دهد خودکشی کنندگان 59 پسر و 52 دختر بودند" .

انعکاس وسیع خبرخودکشی " شوهان هاروی " کودک 10 ساله اهل اشنویه (آذربایجان غربی) و تصویر حلق آویز شده اش، بحث پیرامون مساله اجتماعیِ خودکشی کودکان را به یک ضرورت، و به زنگ خطری در جامعه بدل کرد. پدرو مادری خسته از کارگری و سیب چینی در باغهای سیب حومه شهر وقتی به خانه بر می گردند با پیکر بی جان فرزند شان روبرو می شوند. " اهالی محله تاجالدین که ظرف دو ماه شاهد دومین خودکشی کودکان بودهاند، درباره علت خودکشی شوان میگویند که پدر او در مراسم تشییع فرزندش گفته است: شوهان "صبح روز حادثه، به او و مادرش گفته بود که مدرسه برای خرید تجهیزات از همه دانشآموزان پول خواسته و اگر آنها این پول را ندهند، او خودش را خواهد کشت". مسئولان محل زندگی شوان، فرماندارو مدیرکل روابط عمومی آموزش و پرورش و نماینده مجلس استان آذربایجان غربی و اشنویه ماجرای خودکشی شوان رابه خاطر مشکلات مالی خانواده برای کمک به مدرسه، تکذیب کردند.

درتهران نیز خبر خودکشی پسربچه دبستانی دیگری که با حلقآویزکردن خود با روسری از میله بارفیکس، جان باخته بود، در کنار خبر خودکشی شوان قرار گرفت. این اتفاق که در محله خلیج فارس تهران رخ داد قربانی اش دانش آموز کلاس پنجم ابتدائی بود. زنجیرۀ این خودکشی ها در روستا ها و شهرستان ها و تهران ادامه یافته است: فرشادِ 14 ساله با طنابی متصل به پنکه سقفی اتا ق، خودش را حلق آویز کرد. کسی نمیداند این کودک مدرسهای چرا اینکار را کردهاست. تنها گمانها در مورد مرگ او در نامه مکتوبی قرار دارد که پس از مرگ در دستان او پیدا کردند و...."

خودکشی کودکان در همه جای دنیا وجود داشته و دارد. " طبق آمارسازمان بهداشت جهانی، سالانه بیش از پنج میلیون نفر در جهان اقدام به خودکشی می کنند که تقریبا پانصد هزار مورد آن منجر به مرگ می شود. بخشی از این قربانیان کودکان هستتند. ایران در میان 49 کشور، رتبه چهل و سوم را در مورد نرخ خودکشی به خود اختصاص داده بود، اما به دلیل افزایش میزان خودکشی موقعیت و رتبه ایران تغییر کرده است.":

" به طور متوسط سالانه 3216 نفر اقدام به خودکشی می کنند. به طور تقریبی در سال، از هر صد هزار نفر، شش نفر اقدام به خودکشی می کنند، و 62 درصد از کسانی که دست به چنین کاری می زنند می میرند".

" بر اساس یک گزارش سازمان پزشکی قانونی، از زمستان ۱۳۸۸ تا زمستان ۱۳۸۹ در ایران جسد ۳۵۱۳ نفر که گفته میشود خودکشی کردهاند برای بررسی به مراکز پزشکی قانونی ارجاع شده است (به طور متوسط روزانه ۱۰ نفر). " آمار پزشکی قانونی ایران نشان میدهد که بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱، بیش از ۳۰ هزار نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست دادهاند...سازمان پزشکی قانونی ایران سال ۱۳۹۲ اعلام کرد که شمار خودکشیها در این کشور طی ۹ ماهه ابتدای این سال نسبت به مدت مشابه سال پیش از آن ۱۴ درصد افزایش یافته است. رئیس سازمان پزشکی قانونی در اینباره گفت: "متأسفانه میزان خودکشی در کشور افزایش یافته و آمار مربوط در این زمینه بسیار نگران کننده است. در سال ۹۲ خودکشیهای منجر به مرگ به چهار هزار و ۵۵ نفر رسیده و این آمار نشان میدهد که سلامت روانی جامعه مطلوب نیست." " سال 92 هر روز بیش از 11 نفر در کشور مرگ مشکوک به خودکشی داشتهاند. بر اساس آمار اعلامشده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور ظرف 9 ماه سه هزار و 125 نفر خودکشی کردهاند. از میان این افراد 982 نفر زن و دو هزار و 143 نفر مرد بودهاند. بر همین اساس در مدت مشابه سال 91 نیز دو هزار و 740 نفر به علت آنچه پزشکی قانونی آن را خودکشی تشخیص داده بود، جان خود را از دست دادهاند."

" میزان اقدام به خودکشی از حدود سه در هر صدهزار نفر جمعیت در سال ۱۳۶۳ به شش در هر صد هزار نفر در سال ۱۳۸۳ و سپس به شش و نیم در صدهزار نفر جمعیت در سال ۱۳۸۶ رسید. به علاوه در برخی شهرهای کشور میزان خودکشی سالهاست از مرز هشدار گذشته و تا سرحد جوامعی با نرخ بالای خودکشی رسیده است.
بیشترین میزان افزایش تعداد خودکشی در جمعیت ۲۵ تا ۳۴ سال گزارش شده است."

" بنا به برخی تخمینها سالانه ۶۰ هزار نفر ایرانی اقدام به خودکشی میکنند. این تخمین با توجه به افزایش آمار افسردگیها و اختلالات روانی ، که به بیش از بیست میلیون نفررسیده، تخمین پایینی بوده و افزایش یافته است."

هرچند ایران در ﺑﯿﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎی دﻧﯿﺎ در زﻣﯿﻨﻪ ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺧﻰ از ارائهدهندﮔﺎن آﻣﺎر رﺗﺒﻪ 48 و ﺑﺮﺧﻰ دﯾﮕﺮ رﺗﺒﻪ 58 را دارد، اﻣﺎ با توجه به وضعیت نظام آماری و ملاحظات سیاسی ومذهبی آمار اعلام شده دقیق نیست ، تعداداقدام کنندگان به خودکشی در برخی از بیمارستان ها و درمانگاه ها علت مراجعه شان خودکشی ذکر نمی شود. بسیاری از خانوادهها به ویژه در روستاها و شهرهای کوچک نمیخواهند علت مرگ عزیزان شان خودکشی اعلام شود، چرا که بسیاری از خانوادها خودکشی افراد خانواده را نشانه بی آبرویی و مایه سر افکندگی دانسته و از اعلام نوع مرگ خودداری می کنند. "

در این آمارها خبری از خودکشی کودکان وجود ندارد. فقدان اطلاع رسانی و کتمان رخداد ها سبب شده اند تا میزان خودکشی کودکان نادیده انگاشته شود. آمار های تفکیکی نه فقط درباره خودکشی کودکان و نوجوانان، در مورداقلیتهای جنسیتی، قومی و مذهبی، زنان، کارگران، دانشجویان، و یا در میان روستائیان به طور دقیق وجود ندارد. بررسیهایی تفکیکی استانی از سوی برخی پژوهشگران و محافل غیر حکومتی صورت گرفته است اما کافی و کامل نیستند. برای نمونه ایلام را دارای بالاترین آمار خودکشی و استان سمنان را پایینترین شاخص خودکشی "موفق" اعلام کرده اند.

به گفته صاحب نظران آمار خودکشی در کودکان و نوجوانان و دانشجویان در ایران رو به افزایش است ،" در جهان آمار خودکشی زنان افزایش مییابد و در حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است. رتبههای اول و دوم را در زمینه روند افزایش تعداد خودکشی و پیشی گرفتن از دیگران کشورهای چین و هندوستان دارند و ایران در مقام سوم قرارگرفته است" ، " لیتوانی در رابطه با میزان خودکشی رتبه نخست را در جهان به خود اختصاص داده است " ...در کلیه کشورهای دنیا در برابر هر سه مرد که در اثر خودکشی میمیرند، یک زن از این طریق جان خود را از دست میدهد. زنان بیش از سه برابر مردان اقدام به از بینبردن خود میکنند، هرچند مرگ در اثر این اقدام در میان مردان بیشتر از زنان است، مردان کمتر از زنان دست به خودکشی میزنند، اما خودکشی منجر به مرگ بین آنان سه برابر زنان است."

علل خودکشی کودکان

در بروز خودکشی کودکان عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ، و بیماری های روانی و جسمانی نقش دارند، به همین خاطر سیاست گذاری ها و رفتاراجتماعی حکومت اسلامی را در بروز و افزایش میزان خودکشی نمی توان نادیده گرفت. افزایش میزان خودکشی کودکان درحکومت اسلامی برای این گروه سنی تهدیدآمیز.و نگران کننده است.

علل خودکشی کودکان کدامند و چرا افراد کمسن و سال که هنوز معنا و مفهوم مرگ را نمی دانند و پای به عرصه فعالیت ها و مسؤلیت های اجتماعی نگذاشته اند به خودکشی فکر می کنند و خودکشی را آخرین و تنها راه حل مسائل و مشکلات خود می دانند.؟ برخی از علت ها این ها هستند:

بحران های خانوادگی ( درگیری های میان والدین، از دست دادن والدین و طلاق) ، ابتلای والدین به اختلال های روانی و اعتیاد، آزارهای روانی ( تحقیر یا مسخره کردن )، آزارهای فیزیکی یا جسمی، آزار و سوء استفاده جنسی، خودکشی در میان اقوام و دوستان و افراد مورد علاقه کودکان ( ورزشکاران و هنرمندان )، مشکلات در محیط تحصیلی همچون بدرفتاری در مدارس و فرهنگ قلدرمنشی و آزارکم سالان و ضعیفان و زیردستان (bully )، عدم موفقیت در تحصیل، بیگانگی اجتماعی، بیماری هائی همچون افسردگی، اختلال دو قطبی ( افسردگی – شیدایی )، اسکیزوفرنی و.. استرس های ناشی از تغییرات جسمی و روانی در ارتباط با بلوغ جنسی و جهت گیری جنسی نامشخص به ویژه در ایران ( همچون دو جنس گرایی یا هم جنس گرایی ).

"شاهد خودکشی بودن" به ویژه شاهد خودکشی یکی از افراد خانواده بودن، مشاهده ی اعمال خشونت و اعدام در ملا عام ، و انتشار عکس ها و فیلم های مربوط به اعدام نقش بزرگی در افزایش خودکشی میان کودکان داشته است. رفتارخشونت آمیز و یا شاهد رفتارخشونت آمیز بودن زمینه خودتخریبی یا خودکشی را مهیا می کند. کودکانی که در جنگ حضور داشتند برای اقدام به خودکشی مستعد ترند.

اسعد خضری، فرماندار شهرستان اشنویه در باره خودکشی شوان اظهار داشت:... این کودک دو روز قبل از واقعه فیلمی میبیند که صحنه اعدام داشته و در طول دو روز این طنابی که خودش را سرانجام با آن حلقآویز میکند در دستانش بوده و این حرف را مادرش تأیید میکند..." . محمدپور مدیرکل روابط عمومی آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی میگوید: " این حادثه خارج از محدوده آموزش و پرورش و در خانه دانشآموز رخ داده است و هیچ ربطی به آموزش و پرورش ندارد. این کودک با دیدن یک فیلم دست به اقدامی هیجانیزده است" .

از دیگرعوامل خودکشی در حکومت اسلامی تربیت پادگانی درخانواده ها و مدارس و جامعه است : "خانواده ها و مدیران و معلمان در مدارس با تربیت پادگانی و ویران گر خود خلاء وحشتناکی در ذهن کودک و نوجوان به وجود می آورند و به مرور جامعه را به ورشکستگی روانی مبتلا می کنند تا به بحران برسد." . روش های انضباطی و "قانونی" در مدارس زمینه ساز ایجاد فکر خودکشی در میان دانش آموزان است ."مدارس به قدری در یک سری مسایل افراط می کنند که حس خطر و خستگی در بین بچهها تقویت می شود. یافته ها نشان می دهند نزدیک به ۷۰درصد بچهها هنگام حضور در مدرسه دلواپس هستند"، مدارسی که آموزشگاه خشونت در قالب تقدیس شهادت و جهاد و تنفر و تبعیض شده اند.

افسردگی یکی ازعلت های مهم بروز فکر و اقدام به خودکشی در کودکان است ، تنهایی وبریدگی و ازبین رفتن همبستگی با اطرافیان و کاهش شور و نشاط زمینه ساز خودکشی در کودکان و نوجوانان هستند. فضای مذهبی، پلیسی و پادگانی و خبر چینی در مدارس، فشار های روانی و ذهنی با تدریس درس هائی که با روحیه کودکانه همخوانی ندارد، ایجاد رقابت های تخریبی ، تهدید، تحقیر و تنبیه در سوق کودک به سوی اختلال های روانی و رفتاری نقش تسریع کننده و کمک کننده دارد. کودکی که در بین همکلاسیهای اش به طور مکرر تحقیر و تمسخر می شود به تدریج اعتماد به نفس خود را از دست میدهد. یأس و نومیدی در کنار اضطراب و احساس عدم امنیت همراه با حس تحقیر در نگاه قربانی مرگ اجتماعی جلوه می کند، و قربانی تفاوتی میان این نوع مرک و حذف فیزیکی خود نمی بیند.

خودکشی کودکان و جنایتِ اعدام در ملاعام

کودکان در حکومت اسلامی شاهدان اجرای حکم اعدام و به درآویختن محکومین بودهاند. برخی از این کودکان را خانوادههای مقتول و قاتل به صحنه اعدام آوردهاند و برخی دیگر به این دلیل که حکم در محلهای مسکونی انجام شده، شاهدان اجرای حکم اعدام بودهاند. تماشای مراسم اعدام آسیبهای جبران ناپذیر ذهنی (روانی) به کودکان خواهد زد و روحیه آنها را جریحه دارخواهد کرد. جان کندن بر طناب دار و نوع خشونتی که کودک برای نخستین بار میبیند، و نیز شور واشتیاق تماشای صحنه اعدام توسط بزرگسالان تصاویری ماندگار بر" لوح سفید " ذهن کودک نقش خواهند زد، بیش از آنکه و آنچه چرائی جرم و جنایت و عبرت آموزی دیدن صحنه مراسم اعدام نقش بنشانند.

".... کودکان نابالغ هنوز درک درستی از قانون و اجرای مجازات ندارند و ممکن است در آینده دست به رفتارهای خشونتآمیز بزنند. من خودم از نزدیک با کودکی آشنا شدهام که بعد از دیدن صحنه اعدام بارها عروسکهای خود را حلقآویز کرده و کابوسهای شبانه وحشتناکی دارد ". بسیاری ازکودکانی که شاهد صحنهٔ اعدام در محله خود بودند، ازمحله خود میترسند:

".... آنها دچار ترس و وحشت از محله خودشان شده بودند چراکه تا مدتها نتوانسته بودند صحنه مرگ آن مجرم را در محله خودشان فراموش کنند. ".." ترس و وحشت اعدام در ملاعام را به راحتی میتوان درذهن کودکان و افراد کم سن و سال حاضر در مراسم اعدام مشاهده کرد "..." این کودکان و جوانان شاید در ظاهر دچار آسیب روحی نشوند ولی این رویداد در ذهن آنان به جا میماند و آسیبهای روحی شدیدی در بلند مدت بر آنها وارد میشود. "

دیده شده است کودکانی که شاهد مراسم اعدام بودهاند و یا فیلم و تصویر صحنههای اعدام را دیدهاند فراتر از اعدام عروسکهای شان ، جان همبازی خود را نیز با" اعدام بازی " واقعی گرفتهاند:

"... مهران و چند نفر از همبازیهایش تصمیم میگیرند صحنه اعدامی را که چند روز قبل در شهر کوچکشان دیده بودند در عالم بازیهای کودکانه تکرار کنند؛ "بازی اعدام"، این بازی اما منجر به مرگ مهران هشت ساله میشود. وبسایت کردپا در توضیح بیشتر این خبر نوشته: مهران یوسفی و همبازیهایش اهل روستای کلاش لولم شهرستان جوانرود بوده و خواستەاند صحنە اعدام "رئوف مصطفایی"یکی از اهالی همان شهرستان را بازسازی کنند اما منجر به مرگ این کودک هشت ساله شده است... "

نشانه های هشدار دهنده

حدود 35 درصد از جمعیت فعلی کشور بین سنین ۱۵ تا ۲۰ سال هستند، و تعداد کودکان نیز درصد بالائی را تشکیل می دهند. مهاجرت از روستا نیز سبب شده است که حدود ۶۸ درصد از جمعیت کل کشور در شهرها زندگی کنند. افزایش مهاجرت، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، افزایش فقر وبیکاری و نابرابری، و ناهنجاری های گونه گون برمیزان خودکشی در میان کودکان و نوجوانان افزوده است .

شناخت نشانه های هشدار دهنده ی فکر و اقدام به خودکشی می توانند سبب پیشگیری از بروز بسیاری از خودکشی ها شوند، برخی از مهم ترین نشانه ها این ها هستند:

درباره خودکشی و مرگ حرف زدن، تهدید به انجام عملِ خودکشی، تمایل نشان دادن به مرگ ومُردن ، سخن گفتن در باره فرار از خانه، بازتاب نومیدی و افسردگی درنوشته ها و نقاشی ها، شاهد خودکشی و اعدام بودن، بی توجهی کودک به هر آنچه در اطراف اش می گذرد، بی توجهی به لباس و نظافت و ظاهر شخصی، بخشیدن پول و وسائل شخصی، دور نگه داشتن خود از خانواده و دوستان، سریع خشمگین شدن همراه با رفتارهای پرخاشگرانه و خصمانه، کاهش فعالیت و از دست دادن انگیزه در رابطه با دیدار افراد خانواده و دوستان، کاهش شور و شادی ، نوسانات در خُلق و خوی (mood) و تغییر از حالت شاد و پرتحرک به حالت اندوه و سکوت و سکون و کم حرفی ، خجالتی و گوشه گیری شدن، غمگین شدن ، از دست دادن تمرکز، تغییر در عادت خوردن ( بی اشتهایی یا پُر خوری) و خوابیدن ( کم خوابی و خوابیدن بیش از اندازه ) ، شکایت از احساس بیماری، سردرد ، دردی مبهم در نقاط مختلف بدن بدون علت فیزیکی وجسمی، احساس و اظهار گناه و تقصیر کردن . افزایش اضطراب ( ناخن خوردن، مکیدن انگشت ، شب ادراری و....)، علائم جسمی اضطراب ( تپش قلب، لرزش دست ، سرخی گونه ها و...) فرافکنی گفتار و رفتار خود به دیگران، خود را سرزنش کردن، رفتارهای خطرناک کردن همچون رانندگی بی ملاحظه و با سرعت ، رفتار مخرب و غیبت های مکرراز مدرسه و...

آموزش

به کودکان و نوجوانان می باید آموزش داده شود که مشکلات و احساسات خود را با والدین و دوستان نزدیک و معلمان خویش در میان بگذارند. برقراری رابطه دوستانه و صمیمانه از سوی والدین اعتماد کودکان را برای بازگوئی احساس و خواست های شان سبب می شود. پدر و مادرو سایر افراد خانواده و دوستان در صورت مشاهده نشانه های افکار و یا اقدام به خودکشی باید سریعاً با پزشک و کادرهای بهداشتی و درمانی و نهادهای اجتماعی و خدماتی تماس بگیرند. بسیاری از کودکان خودکشی را بهترین راه حل مشکلات شان با خانواده، دوستان و مدرسه می پندارند. کودکی که خودکشی می کند معنای مرگ را نمی داند اکثر کودکان تصورشان از مرگ نوعی بازی یا جا به جائیِ محل زندگی ست. این تفکر برای کودکان محدوده سنی تا 10 سال قابل تصور است. با افزایش سن مفهوم مرگ و تصور در مورد مرگ تغییر میکند.کودک هفت هشت ساله فکر میکند پس از خودکشی در محلی دیگر و به گونه ای دیگر به زندگی خود ادامه می دهد.

کودکان راههای مختلفی برای خودکشی انتخاب می کنند. روشن است چرا حلق آویز کردن در میهن اسلام زده شایع ترشده است. در کشورهای دیگر پریدن جلوی وسائل نقلیه یا پرت کردن خود از پنجره و ساختمان های بلند شایع است. دور نگه داشتن وسائل و ابزار خودکشی از دسترس کودکان مستعد خودکشی ( سلاح های گرم و سرد، مواد سمی و داروهای کشنده ) گاه در پیشگیری از بروز خودکشی نقش داشته است.

باید به خانواده ها و مسؤلان مدارس آموزش داده شود که می توان مانع بروز افکار خودکشی شد و خودکشی قابل پیشگیری ست. بهیچوجه کودکان و نوجوانان را به خاطر داشتن چنین افکاری سرزنش نکنند. علت بروز فکرخودکشی را باید یافت و آن را برطرف کرد.نهادهای مختلف آموزشی و پرورشی وظیفه دارند راهکارهائی برای شناخت کودکان و نوجوانان مستعد به خودکشی و کمک به آن ها پیشنهاد و در نظر بگیرند. موارد کودک آزاری روانی، جسمی و جنسی در خانه و محله و مدرسه وجامعه می باید سریعا گزارش شود. تنبیه فیزیکی کودکان می باید جرم تلقی شود.
مواد " پیمان نامه حقوق کودک – کنوانسیون جهانی حقوق کودک " می باید در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده شوند، و به عنوان برنامه آموزشی رسانه ها تلقی شوند و به والدین، و به ویژه به رهبران حکومت اسلامی و مسؤلان مملکتی تفهیم شوند، تفهیم به حکومت گرانی که حتی به " حق الولد و حق الصغیر" امام زین العابدین شان هم عمل نکرده اند!
****

منابع و زیر نویس:

1-گفت و گو با فاطمه دانشور روزنامه اعتماد/ تارنمای نظر، شبکه فعالان رسانه 8/8/ 1394/ روزنامه روزان، شماره روز شنبه 19 دی ماه سال 1394/ فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران، اعتماد، ۸ آبان ۱۳۹۴
2- در این مقاله از پژوهش ها و نظرات سعید معیدفر، محمدامین قانعیراد و مجید محمدی استفاده شده است
3- دکتر حسن عشایری، روانپزشک و عصب شناس ، خبر آنلاین، 4 اسفند 1388.
4- تراژدی خلاقيت، اهل قلم، بيماری های روانی و اعتياد به مواد مخدر، 10 اسفند 1385
5- رئیس انستیتو روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران امروز، ۲۰ مهر ۱۳۹۱
6- گزارش فرارو، 20 آبان ۱۳۹۴
7- رابطه اعدام در ملاءعام تا فرهنگ سازی اجتماعی/ مجید ابهری، افکارنیوز
8-- نیوشا صارمی/ مرگ یک کودک با تقلید از اعدام در ملاءعام، روز آنلاین / سپتامبر 2013

9- سعید پیوندی، تبعیض و عدم تحمل در کتاب های درسی ایران ، انتشارات خانه آزادی

هیچ نظری موجود نیست: