اندیشیدن چیست؟
اندیشیدن به معنای
پرسش گری، جستجو، کنکاش، کنج کاوی دائم و نبود هر گونه تابعیت، اطاعت و قبول اندیشه
ی دیگری است. اندیشیدن هم چنین شک کردن، داشتن استقلال فکری و استقلال پرسش گری و عدم
پیروی و ثابت کردن چیزی است که مورد اطاعت و تابعیت دیگران می باشد.
اطاعت و فرمانبرداری،
پیروی مستقیم از گفته های گذشته، با اندیشیدن در تضاد است، اندیشیدن به چالش کشیدن
و نقد بی رحمانه ی هر گونه افکار دنبال روانه، پیشین و اندیشه های اطاعت گونه است.
اندیشیدن رابطه مستقیم با امور دارد ومفسر هیچ گونه فکری نیست.
متوسل شدن به مراجع
برای پرسیدن و آوردن نقل قول از آنها برای تقویت و پشتیبانی اندیشه و سعی و کوشش برای
ثابت کردن انها به معنای اندیشیدن نیست، زیرا اندیشیدن به معنای تکرار و اطاعت و قبول
گذشته نیست، بلکه اندیشیدن به معنای بیرون شدن از میدان نفوذ گذشته و حاضر و آماده
کنونی است.
اندیشیدن آزادی
اندیشیدن از هر گونه قید و بند، و نقد و به چالش کشیدن هر اندیشه ای بدون هر گونه محدویتی
می باشد.
دازاین
نقد چیست؟
نقد همان ارزیابی ، زیر و
رو کردن ، عیب ها را نمایاندن و پنهان ها را رو کردن ، منحل کردن و درعین حال تعالی دادن است و اساسا
کنشی ساخت شکن و درعین حال فرا برنده است که متن یا اثر را واکاوی و داوری می کند
نه مولف را ! نقد نیازمند زبانی صریح و شفاف و بدور از پرده پوشی همراه با شفقت و
مهربانی است. صراحت تنها ، نشانه صداقت نيست که اگر بود ، آشویتس قبله گاه راستی و
داعش و داعش مسلکان صادق ترین انسانهای روی زمین بودند. شفقت و دلسوزی در نقد به
معنی وادادگی و هم آوایی با متن یا مولف نیست بلکه شهامت ایستادگی و دفاع از فردیت وعقاید خویش است که
مشابهت را از بین ببرد نه فرد شبیه را تا منتهی به "تمایز" و نه
"حذف" گردد. صراحت بدون دلسوزی صداقت نیست ، بلکه تئوریزه کردن خشونت
است. نمی توان به نام نقد یا واکاوی متن ، حریم شخصی مولف را به اسم صراحت ، با هاری
خشونت درید. زبان خشونت تصاعد خشونت می کند آنگاه که به نام صراحت مجوز نفی یا حذف
دیگری را صادرمی کند و جنایت را غسل تعمید می دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر