وقتی ارنست چگوارا را در پناهگاهش با کمک چوپان
خبرچین دستگیر کردند یکی از چوپان پرسید : چرا خبرچینی کردی درحالی که چگوارا برای آزادی شماها مبارزه میکرد
!!؟
چوپان جواب داد که او با جنگهایش گوسفندان مرا
میترساند !
بعداز مقاومت محمد کریم درمقابل فرانسویها در
مصر و شکست او قرار براعدامش شد ، که ناپلئون او را فراخواند و گفت :
سخت است برایم کسی را اعدام کنم که برای آزادی وطنش مبارزه میکرد من به تو فرصتی
میدهم تا ده هزار سکه طلا بابت غرامت سربازهای کشته شده به من بدهی.
محمدکریم گفت : من الآن این پول را ندارم اما
صدهزارسکه از تاجران میخواهم میروم تهیه میکنم و باز میگردم .
محمدکریم به مدت چندروز در بازارها با زنجیر برای
تهیه پول گردانیده میشد اما هیچ تاجری حاضر به پراخت پولی جهت آزادی او نبود و حتی
بعضی طلبکارانه میگفتند که با جنگهایش وضعیت
اقتصادی را نابسامان کرد پس نزد ناپلئون برگشت .!!
ناپلئون به او گفت :
چاره ایی جز اعدام تو ندارم نه بخاطرکشتن سربازهایم
،بلکه بدلیل جنگیدن برای مردمی که پول را مقدم بر وطن خود میدانند .
محمد رشید میگوید :
آدم دانا
که برای جامعه ای نادان مجاهدت مى کند مانند کسی است که خودش را آتش میزند
تا روشنایی را برای آدم نابینا فراهم سازد !!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر