جلال آل احمد نویسنده و عضو سابق حزب توده
در خاطراتش مینویسد :
تا پیش از حکومت رضاشاه پدرم یک زندگی اشرافی داشت.
از صبح تا شب همه مردم از شهر و روستا با گوسفند
و کبک
مرغ و خروس و قرقاول برای دیدن پدرم و دستبوسی پدرم
میآمدند.
آخر پدر من یک آخوند بود و برای مردم دعا مینوشت
و آنها را به عقد و صیغه همدیگر در میآورد...
ولی زمانی که رضا شاه آمد و دستور داد
باید ازدواجها به صورت رسمی ثبت و ضبط گردد
و همینطور طلاقها و سندها و قولنامههای زمین
پدرم بیکار شد و تنها کارش شد همان مسجد رفتن
و پیش نمازی مسجدو روضه خوانی
دیگر خبری از مرغ و خروس و قرقاول و کبک و خیکهای
پنیر نبود!
پس از آن ما شروع کردیم به فحش دادن و دروغ بستن
به رضاشاه و خاندان پهلوی
❎گفتنی است قتل جهان پهلوان تختی به دستور شاه فقید
را جلال آل احمد شایع کرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر