گفت آخوندی که ما نان آوریم
برق و خانه مفت و ارزان آوریم
کوی و برزن را چراغان میکنیم
مهر و آزادی فراوان میکنیم
گرگ را همسایه با بز میکنیم
دشت را پر از گل رز میکنیم
جسم و روح جملگی پر میدهیم
هرچه خواهی ما بر آن سر
میدهیم
خود رویم و خانه در قم
میکنیم
با عبادت نفس خود گم میکنیم
مردمان مسحور گفتارش شدند
سر به سر راهی به درگاهش
شدند
مدتی بگذشت و او رهبر بشد
لیک حال مردمان بدتر بشد
وعده هایش جملگی وارونه
گشت
شهر ها با جنگ او ویرانه
گشت
هرچه بودی شد گران اندر
گران
غیر خون مردم پیر و جوان
علم و دانش گوییا بازنده
شد
رسم تازی بار دیگر زنده
شد
زن دوباره زیر چادر شد
نهان
تیره شد در نزد او هفت آسمان
شد شتر معیار و مقیاس عمل
ملک و ملت دست ملای دغل
با ریا و تقیه و دوز و
کلک
گشت ملا هم امام و هم ملک
نوکران تازیان، افسر شدند
از همه ایرانیان برتر شدند
واژه ی میهن پرستی شد خطر
نخبگان صد جای دنیا در
بدر
درس تاریخی ما تغییر کرد
هرچه ملا خواست خود تحریر
کرد
دزدی و فحشا وطن را درگرفت
اعتیاد اینجا و آنجا را
گرفت
کشور خوشنام ما بد نام
شد
ضد ما هر دشمنی همگام شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر