زكرياي رازي كيست؟
از او چه مي دانيد؟
چرا از او مي ترسيدند؟
چرا آثار او از بين برده اند؟
امروزه، چرا هیچوقت شرحی از زندگینامه زکریای رازی بازگو نمیشود؟
زکریای رازی، فيلسوف، پزشک و شیمیدان برجسته ایرانی که آثار ماندگاری از او در زمینهی پزشکی و شیمی و فلسفه به یادگار مانده است.
او را در دنیا بهعنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد( اسید سولفوریک) میشناسند.
زکریای رازی در خانواده ای سنی مذهب متولد شد، گرچه در ابتدا مسلمانی باورمند بود؛ اما به تدریج با گذر زمان مطالعات و دانشی که بدست آورد، با شناخت عقلاني و تجربي خود به حقیقتی رسید که مهر ابطال بر عقاید و سنت های فكري ما ايراني هاي مسلمان در جامعه اش زد.
رازی به دلیل برگشت از دين و تفكر اسلامی، از سوی روحانیون زمان خود ملحد و کافر خطاب شد، و مورد اذیت و آزار قرار گرفت.
به گونه ای که بر اثر آنکه کتابها و مکتوباتش را بر سرش می کوبیدند بینایی خود را از دست داد.
شوربختانه امروز مکان دقیقی از محل دفن وی وجود ندارد.
رازي به وحی و نبوت باور نداشت و خرافات و دروغ میدانست.
او دو کتاب " نقض الادیان " و " مخارق الانبیاء " که به ترتیب به معنی نفی دین ها و فریبکاری های پیامبران است را به رشته تحریر در آورد که از آنها به عنوان کفریات رازی یاد می کنند.
دو کتاب نام برده امروز دیگر وجود ندارند و توسط مذهبی ها و متعصبین نابود شده اند.
اما ابوریحان بیرونی در کتاب " فهرست جامع " خود از این دو کتاب به عنوان تالیفات رازی نام می برد.
ابوریحان درباره #اندیشه رازی پیرامون پیامبران میگوید: رازی معتقد بود، همه انسان با قدرت عقل، خرد و قواي ادراك شناختي و تجربي خود توانایی رسیدن به معرفت و دانایی را دارند و با یکدیگر مساوی اند.
اگر خدا قومی را به نبوت اختصاص دهد به این معناست که آنها را بر دیگر انسانها برتری داده و این برتری باعث جنگ و دشمنی و در نهایت هلاکت انسانها می شود که این با حکمت و رحمت الهی سازگاری ندارد.
از نظر رازی ادیان سبب جنگ و اختلافات بشر هستند. او پیامبران را در بدترین احتمال فریبکار می خواند و در بهترین احتمال کسانی بوده اند که تعادل روانی نداشته اند.
از نظر رازی ادعای معجزه از نظر منطقی غلط است زیرا بر هم زدن قوانین طبيعت به خاطر اثبات حقانیت یک نفر غیر قابل قبول است.
#پاول_کراوس، شرق شناس مشهور اروپایی درباره رازی میگوید:
مکتب فکری رازی بی تردید در برگیرنده حادترین جدل فلسفی است که در قرون وسطی علیه مذهب صورت گرفته است.!!
به گفته بیرونی رازی نه تنها اسلام که تمامی مذاهب را تقبیح کرد. او تمامی کسانی که از ابتدا ادعای پیغمبری کردند را شیادانی میدانست که در بهترین حالت بیماری روانی داشتند.
وی همچنین قرآن را مجموعهای از افسانههای سراسر تناقض میخواند که هیچ اطلاعات مفید و بدرد بخوری ندارد.
«از تعلیمات او این بود که همهٔ آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح دربارهٔ مطالب عملی و نظری بهدست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند؛
درحقیقت دین زیانآور است و مسبب کینه و جنگ است.
نسبت به همهٔ مقامات همهٔ سرزمینها شک داشت».
رازی دربارهٔ قرآن میگوید:
تو ادعا میکنی که معجزهای که [نبوت محمد را اثبات میکند] حاضر و در دسترس است، یعنی قرآن.
تو میگویی که هر کس انکارش میکند یکی مشابه اش را بیاورد.
در واقع ما میتوانیم هزاران مشابه اش را بیاوریم از آثار لفاظان، فصیح گویان و شاعران که بسیار بهتر از قرآن جملهبندی شدند و مفاهیم را موجزتر میرسانند. آنها معانی را بهتر میرسانند و وزن شعری بهتری دارند. به خدا که آنچه تو میگویی ما را شگفت زده میکند.
تو دربارهٔ کتابی سخن میگویی که [مشتی] افسانهٔ باستانی ساير اديان را بازگویی میکند و در عین حال سراسر تناقض است و هیچ اطلاعات یا توضیح مفید و بدردبخوری براي انسان ندارد و آنگاه تو میگویی چیزی شبیه آن بیاور؟
رازی مردی محقق، پژوهشگر و در تحصیل کوشا و خوش خو بود.
وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آنها برنمیداشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود.
رازی، برخلاف بسیاری از پزشکان، که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امرا و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشتهاست.
ابنالندیم در کتاب الفهرست خود میگوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، بهویژه فقرا و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان میرفت و مقرریهای کلانی برای آنها گذاشتهبود.» رازی، در کتابی به نام صفات پزشك و بیمارستان، این عقیده را ابراز میدارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصههای ویژهای باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر