شنبه، آذر ۲۴، ۱۴۰۳

تقلید در مذهب تشیع

 فلسفه تقلید در مذهب تشیع چیست؟


شخصی از آیت‌اله بروجردی پرسید : امام جعفر صادق از چه نظر در شیعه اهمیت دارد به جز امامت ایشان ؟


ایشان فرمودند : آن بزرگوار ، بنيانگذار فقه شيعه و از عالمترين امامان شيعه هستند .ا 


شخص پرسید : شکی نیست که ایشان عالم و امام بودند ، امّا آيا كتابی كه نگارش ايشان باشد و ميزان "علم" وی را آشكار سازد موجود است ؟

.آیت‌الله گفتند‌ : نه ، خودشان كتابی ننوشته‌اند ، ولی بيش از شش هزار دانشجو داشته اند ا 

شخص پرسید : پس چرا كتابی ننوشته اند ؟ زیرا از ارسطو كه بيش از دو هزار سال پيشتر می زيسته ، كتاب ارغنون ، و از افلاطون كتاب ١٢ جلدی جمهوريت به جا مانده كه ميزان علم آنها را آشكار می سازد . چطور در مورد ايشان اينگونه نيست ؟

آیت الله گفتند : خلفای ظالم هیچوقت اجازه ی نگارش به ايشان نمی داده اند .ا 

شخص پرسیدند : پس با اين جو اختناق ، چگونه شش هزار دانشجو داشته اند ؟

و خلفای ظالم جلوی ارتباط ایشان با مردم را نمیگرفتند ؟ 


آیت الله گفتند : من هم نمی دانم ! ولی از امام صادق احاديث بسياری به جا مانده است !ا 


شخص پرسید : در كجا مانده ؟ 

آیت الله جواب دادند : در كتاب بحارالانوار شیخ الاسلام علامه محمد باقر مجلسی رضوان الله تعالی و چند كتاب ديگر...ا 


شخص پرسید : علامه مجلسی در چه قرنی می زيسته ؟


آیت الله گفتند : حدودا ٤ قرن پيش(یعنی حدود ۹ قرن پس از امام جعفر صادق) !ا

 شخص پرسید : او از كجا به "علم"  امام رسيده ؟  در حالی که از ایشان هیچ نوشته ای به جای نمانده .ا

چگونه گفته هایش را جمع آوری کرده ؟ در حالی كه حدود ٩ قرن بينشان فاصله زمانی بوده و كتابی از امام هم در دسترس ایشان و دیگران نبوده ؟ 


یا مثلا نهج‌البلاغه که گفته میشود گفتار حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام (ع) است و نگارنده آن محمدبن حسین بن‌موسی معروف به سید رضی است ، درحالیکه ایشان چهارصد سال بعد از حضرت علی (ع) می‌زیسته ؟ 

بدون هیچ منبع صحیح و مکتوبی از کجا فرمایشات ایشان را جمع آوری کرده‌اند ؟ 

ایت الله گفتند : نمیدانم !ا


                        ***


+ خرافه پرستان ِ دین باور ، همیشه در اینگونه موارد پاسخی ندارند و فقط سفارش می‌کنند که زيادی كنجكاوی نكنید .ا

هرکسی هم‌ که زیاد سوال کند و بخواهد در این مورد حرف خلاف میل علما بزند بلافاصله تکفیر میشود . او را ملحد و کافر و زندیق اعلام‌ میکنند و مسلمین ساده دل را بجان او می اندازند و خونش را میریزند و ....ا


🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹


 در زمانه ای زندگی ‌می‌کنیم که در آنسوی زمین ؛ دانشمندان ناسا با استفاده از تلسکوپ جیمز وب در حال رصد پیدایش آفرینش در ۱۳ هزارمیلیارد سال قبل هستند .ا


اما در این سو ممد قلی و حسنعلی دارقوزآبادی از قم ؛ با انگشت شصت و تراز ِ بنّایی ماه را نمی بینند و تاریخ و تقویم را دگرگون می کنند ‌!ا


جهل همیشه هم قند در چای زدن برای حلال شدن آن ، یا اختراع غسل ترتیبی جایگزین غسل ارتماسی نیست !ا


بسته به رشد دانش انسان ها ؛ جهالت ایشان هم آپدیت می شود . چرا که نمیخواهند چیزی را که تمام عمر باور داشته اند کنار بگذارند .ا


فلسفه تقلید در مذهب صفوی، انگلیسی تشیع همین نپرسیدن و نادانی است.ا


تقلید یعنی مخ تعطیل . یعنی پیروی کورکورانه

حال تـــــوی خواننده درکدام طرف قصه هستی

تقلیدکورکورانه

یابکاربردن عقل

عزت زیاد

سه‌شنبه، آذر ۲۰، ۱۴۰۳

🔴. خلافت سفاكيان



   🔴.         خلافت سفاكيان 


 هر حمله‌ای که در دوران تاریخ طولانی ما 'ا

  به کشورمان شده در این نزدیک به 

 نیم قرن اخیر  به شکل دیگری ; ا

          تکرار شده و یا می‌شود. ا


                 در سال ۵۷ همه‌ی ما ،ا 

وقتی می‌گویم همه ما منظور

    من همه گروه‌ها از منتها الیه

        چپ  تا منتهی الیه راست 


 با هم ' چنان " متحد " شدیم که در تاریخ ما سابقه ندارد ;ا

     و به خودمان دومین حمله اعراب را 

                      آغاز کردیم !!! ا

  البته انصافاً باید یادآور شوم که ;ا

همه‌ی گروه‌ها " دنبال اسلام ناب محمدی نبودند " ' ا

ولی ساده‌‌لوحی سبب شد که ;ا

 عملاً در حمله‌ی دوم اعراب به ایران 

                     شرکت کنند. 

در این حمله ، اعراب اصلاً با ما کاری نداشتند و ما نیابتاً از طرف آن‌ها 

           به خودمان حمله کردیم 

 و بعداً فهمیدیم رهبرانی که دنبال‌شان افتاده بودیم از عرب‌ها، عرب‌ترند 

          و اصلا از بیخ عربند !!! 


انگار دل‌مان برای اسلام ناب محمدی که ;

               نمی‌دانستیم چیست 

                   تنگ شده بود ، 

مانند ارشمیدس از خزینه بیرون پریدیم و گفتیم یافتیم ، یافتیم. 


   خلاصه سعی کردیم پس ازخلافت امویان و عباسیان "خلافت علویان "را روی کار بیاوریم ' ولی به جایش 

                 "  خلافت سَفّاکیان " 

                  را روی کار آورد‌یم. ا


هنوز چند ماهی از خلافت خلیفه اول 

                 نگذشته بود که ;ا

             " تشیع سرخ علوی " 

 سرخی خود را در پشت‌بام مدرسه‌ی رفاه 

                      نشان داد 

       و در چهل و اندی سال گذشته نیز 

                  سرخی خود را 

 در زندان‌ها و خیابان‌ها به رخ مردم کشید. ا


  خلیفه اول را اولین بار در ماه دیدیم !!! ، بعداً او را از  زیر درخت سیب به ایران آوردیم و خیلی خیلی رمانتیک شدیم ، حتی جبهه ملی هم رمانتیک شد 


                       و با سرود ; ا

   "دیو چو بیرون رود فرشته درآید" 


به پیشواز خلیفه‌ی اول رفت و بیچاره مصدق از این قیاس به قول شاملو ;ا 

      در گور , گُرده تعویض کرد.!!!ا 


همه‌ی کسانی که روزشان بدون یک چتول عرق و دو  پر خیارشور نمی‌گذشت ' به ناگهان دهانشان را ' آب کشیدند و به جمع سپاهیان خلیفه‌ی اول پیوستند و برایش ;ا


 " از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا " 

 خواندند!!!.ا 


         خیلی‌ها با آفتابه، بر  سر خودشان 

                      " آب توبه " ریختند 

           و در صف نماز جمعه ایستادند.ا 


                   این جوک روسی 

   مصداق کامل حال روز ماست ؛

از بلشویک پیری پرسیدند 

        چرا لنین کفش می‌پوشید

             و استالین چکمه؟

 گفت ; برای اینکه در زمان لنین گندی که به مملکت زده بودند تا پاشنه پا بیشتر نبود و لزومی نداشت کسی چکمه بپوشد !!!ا 


     نتیجه‌ی اخلاقیِ این جوک روسی 

                   این است که ;ا 

           در دوران خلیفه دوم 

      همه باید چکمه‌پوش شویم.ا 


در کمال ناباوری در حالی که خلیفه‌ی دوم اعلام کرد روسیه‌ی مقتدر را دوست دارد و پوتین را سیاستمداری برجسته می‌داند و پوتین نیز متقابلاً در وجنات خلیفه دوم عیسی مسیح را دید!!! ،ا 

 روس‌ها ناجوانمردانه و بدون شلیک یک گلوله توپ ، دوباره ما را در دریای مازندران ترکمنچای کردند و ۴۰ درصد از سهم ما را مانند گوشت قربانی بین رفقای سابق کمونیست تقسیم کردند

 و وزیر خارجه‌شان دستور داد که هرچه زودتر جدا شدن رسمی بخش وسیعی از مملکت را درانقلابی‌ترین مجلس پس از انقلاب تصویب کنیم.ا 

  

خلیفه‌ی دوم گرفتار اندوه لبنان و فلسطین و بخصوص غم غَزه است و فرصت ندارد به جدا شدن دریایی که به قول آن شاه قجری آبش به درد قلیان هم نمی‌خورد واکنش نشان دهد.ا


   داستان در این جا تمام نشده است ،ا 

 عده‌ای از مجلس و دارالخلافه از روس‌ها خواهش می‌کنند که بیایید با ما قرارداد امضا کنید و " ما را زیر سایه حمایت‌تان قراردهید" 

 " و هرچقدر که می‌خواهید ما را ترکمانچای کنید." 

 مدت‌های مدید از  دارالخلافه برای چینی‌ها پیغام و پسغام می‌فرستادند که بیایید ;ا 


      " ما را دوستانه تاراج کنید " 

   و "حق‌البوق ما را بدهید.!!!  " 


 چینی‌ها که مشغول صدور کرونا به سرتاسر دنیا بودند فرصت جواب دادن  نداشتند . سرانجام امسال با کلی منت پذیرفتند که دست به یک غارت دوستانه بزنند و حمله‌ایا شبیه حمله مغول‌ها را البته بدون خونریزی شروع کنند ، مشروط بر آن که "میزان غارت مخفی بماند.!!!  "ا


 "تنها حمله‌‌ی مهمی" که هنوز اتفاق نیفتاده است "حمله اسکندر مقدونی است" که من مطمئن هستم ;ا

       در دارالخلافه‌ی خلیفه دوم

    " دنبال یک اسکندر  مناسب " 

 می‌گردند تا با  او  نیز  قرارداد امضا کنند.ا


 آری این چنین شد ای برادر ... ا


                     چاپنده جامگان 

              در لباس عمامه جامگان 

استفاده از روش‌های خشونت پرهیز در مبارزات

 

روی تصویر کلیک کنید

Rana Rahimpour


77,744 views Nov 3, 2024
https://www.youtube.com/watch?v=3isiX82VQi8



یکشنبه، آذر ۱۸، ۱۴۰۳

چرا عربستان متحول شد؟


چرا عربستان متحول شد؟!ا 
این مطلب را بادقت مطالعه کنید تامتوجه بسیاری از حقایق احادیث وفتواهای منادیان دین شوید .ا

یک گروه از نخبگان دینی در کشورهای عربی راجع به اصالت احادیث که رقم آن از دویست هزار فراتر است تحقیق کردند. ا
ایلال رشید نویسنده مغربی بدنبال قدیمی ترین نسخه کتابهای بجای مانده از صحیح بخاری بود.ا

او قدیمی ترین نسخه را پیدا کرد کتابی که فقط شصت صفحه بود و در پایان نوشته بود این تمام احادیثی بود که من جمع کردم. ا
او سالها تحقیق کرد متوجه شد بیش از یازده هزار حدیث در قرن های متمادی به نسخه های اولیه کتاب صحیح بخاری افزوده شده است.ا

کتابی نوشت بنام صحیح بخاری پایان اسطوره و مدعی شد نود درصد احادیث کتاب فعلی صحیح بخاری مخالف قرآن است و یا سند ضعیف دارد. ا
این کتاب در جهان عرب جنجالی شد. ا

محمد بن سلمان علمای سنی جهان اسلام را جمع کرد و گفت ظرف شش ماه باید جواب این کتاب را بدهید*. ا
نتیجه اجتماع علمای سنی این شد که ادعاهای ایلال رشید تقریبا درست است و هفتاد درصد احادیث صحیح بخاری با قرآن منافات دارد و نقل و زنجیره نقل احادیث به افراد غیر موثق می رسد. ا

از جمله نتایج این بود که طبق قرآن حجاب اجباری نیست، مشروب در اسلام فی نفسه مجازات ندارد و میگساری و دایم الخمر بودن، عملی شیطانی دانسته شده است اما خوردن کم آن حرام نیست*. *سنگسار زناکار را رد کردند و گفتند حکم قرآنی ندارد و چندین مورد دیگر را که تا حالا حرام دانسته میشد رد کردند و گفتند حرام ها و مجازات‌ها در قرآن از پنج مورد فراتر نرفته است. ا
و مجازات ها باید طبق قانون عرفی و مطابق عقل و عرف باشد. ا


اینگونه بود که دست بن سلمان را برای اصلاحات دینی در عربستان آزاد گذاشتند.ا


یک شعبه ای از دین اسلام وجود دارد بنام مسلمان قرآنی  شاخه قرآنی های جدید بطور کامل احادیث را رد می کنند و می گویند احادیث دویست سال بعد از پیامبر در دوره خلفای مستبد عباسیان نوشته شده و هیچ اعتباری ندارد مگر احادیثی که صد درصد مطابق آیه قرآن باشد.
آنها اعتقاد دارند نود درصد احادیث، جعلی است و حتی در تضاد آشکار با قرآن.ا 
مذهب قرآنی اعتقاد دارد تمام آیات قرآن اعتبار یکسان دارد اما بعضی صریح و شفاف و کامل تر است. ا
آنها آیات محکم را آیات گوهری و سنگ محک می دانند 
مثلا آیه لا اکراه فی الدین را یکی از آیات گوهری می دانند که هر آیه یا حدیثی باید بر مبنای  اکراه در دین  نیست سنجیده شود.ا 
آنها معتقدند حقه بزرگ درباریان و اسلام حکومتی  این هست که اصلی بنام ناسخ و منسوخ جعل کرده اند و می گویند بعضی آیه های مدنی آیه های مشابه مکی را باطل کرده است. ا


این حقه اسلام عباسی است برای بی اعتبار کردن ۲۷۰ آیه رحمانی قرآن.ا 

مثلا در قرآن، حکم زناکار هفتاد ضربه شلاق است اما آخوندهای عباسی خراسانی که بیشتر  مذهب برمکی بخاری داشتند با استناد به خرافه ای بنام حدیث بز می گویند حکم زنا کار سنگسار هست.ا 
آیه آن وجود داشته ولی طبق حدیث از عایشه این آیه را بز خورده است.ا 
مسلمانان قرآنی اینگونه احادیث را تمام ساختگی و توهین به قرآن می دانند و می گویند 
حلال و حرام در قرآن از هفت مورد بیشتر نیست و حتی نوشیدن شراب به اندازه کم حرام نیست.ا 
میسر معرب از میگساری است و نه اینکه میسر نام شراب باشد بلکه عمل افراط است و میگساری زشت و مکروه است. ا 

*مسلمانان قرآنی ترجمه و تفسیر بسیار متفاوتی از  قرآن ارایه می کنند که با حقوق بشر و حقوق مدنی امروزی سازگار است.ا 
آنها رجم را ترجمه کرده اند به اینکه دزد و یا زناکار را در قدیم در ایوان دادگاه یا در میدان، محاکمه می کردند اگر قاضی حکم رجم می داد یعنی اخراج و تبعید و شاکیان مجرم می توانستند با سنگ دنبال او کنند و او را از شهر بیرون کنند به این عمل رجم می گفتند.ا 
از نظر آنها بسیاری از واژگان قرآنی اشتباه ترجمه شده است مثلا بریدن دست چپ و پای راست، ترجمه غلط واژه من خلاف است.ا 
خلاف، واژه آرامی است به معنی شمشیر. نه به معنی برعکس. 
یعنی مجرم و قاتل را هنگام قصاص با شمشیر تیز (خلاف) بکشید نه با چوب و سنگ. ا 

احمد صبحی منصور و رشید ایلال مراکشی‌ معروف ترین مفسران و قرآنی ها هستند که  احادیث را مردود می دانند و  دین را از حکومتداری و دولت‌داری جدا می دانند.ا

برمکیان آیینی داشتند که مخلوطی از بودایی زرتشتی و مسیحیت بود.ا
ظاهراً بر مبنای همین دیدگاه و بازبینی احادیث، دست محمد بن سلمان برای هرگونه ایجاد تغییرات وسیع و تجدیدنظر در مبانی دینی و مذهبی در سطح کشور عربستان باز شد و با اقبال جوانان و نسل جدید روبرو شده است



چهارشنبه، آبان ۳۰، ۱۴۰۳

اگر قرآن ترجمه فارسی شده بود و ماس مالی نشده بود!


 اگر قرآن را بشکل یک کتاب کاملا فارسی چاپ کنند، مانند یک رمان با جلد معمولی و روی آن ننویسند قرآن ... و با صحافی و اعراب گذاری و ترجمه و تفسیر و نظرشخصی یا بهتر است بگوییم ماله کشی مترجم همراه نباشد و آنرا به شخص مسلمانی بدهند بگویند این کتاب را بخوان و نظرت را بگو از هر ۱۰ نفر حتما ۹ نفر آنرا کتابی بی سروته و بدونه محتوا و بار علمی یا تجربی می‌دانند ....ا

داستان سلیمان و خبرچینی هدهد و آوردن تخت ملکه صبا توسط جن و حرف زدن با مورچگان یا شتر صالح که از دل صخره‌ها بیرون آمد و باید نصف آب چشمه سهم شتر می‌شد و نصف آب برای بقیه مردم و این بی‌عدالتی باعث شد مردم شتر صالح را پی کنند و خدا آنان را دچار عذاب ساخت یا لوط که مردم شهر بر در خانه‌اش رفتند که این دو مرد مهمانت که فرشتگانی در لباس انسان بودند را باید بدهی ما با آنان لواط کنیم، لوط گفت من دو دختر باکره دارم دخترانم را می‌دهم با آنها جماع کنید ولی با مهمانان من لواط نکنید و خدا همه را سنگ کرد حتی زن لوط را ......ا


یا رفتن ذوالقرنین در مغرب زمین به غروبگاه خورشید و فهمیدن اینکه خورشید شب هنگام در چشمه‌ی آب تیره‌ای فرو می‌رود و در مشرق از جایی بیرون می‌آید که مردمانش پوششی ندارند و ساختن سد آهنی که یاجوج و ماجوج پشت آن مانده‌اند و الله وعده داده تا قیامت پابرجاست .....ا

و یا خبرچینی بین زنان محمد، تهدید زنان محمد، و اینکه محمد می‌تواند نوبت همخوابگی زنانش را جابجا کند و بر او گناهی نیست و اینکه محمد هر زنی و به هر تعدادی که خواست می‌تواند بگیرد و یا اینکه پشت خانه محمد بلند حرف نزنند و محمد را با صدای بلند نخوانند ... بهتر است صبر کنند محمد خود بیرون بیاید، بدون دعوت خانه محمد نروند و اگر برای صرف غذا دعوت شدند زودتر از وقت غذا نروند و بعد از غذا خوردن به صحبت مشغول نشوند یا با زنان محمد پشت پرده سخن بگویند و بعد از محمد با زنانش ازدواج نکنند و .....ا


اینها چیست که حرف خالق بینهایت کهکشان و سیاهچاله‌ها و ستارگان باشد، به چه درد زندگی امروز بشر حتی بشر ۱۴۰۰ سال پیش بخورد ...ا

لوط، یونس، یوسف، هود، صالح، یعقوب، موسی و ... اینها به چه دردی می‌خورند. ا

در جایی دیگر میگوید ما اسب و شتر و الاغ را آفریدیم تا وسیله زینت شما باشند و بارهای سنگین خود را که جز با سختی و مشقت نتوانید ببرید برای شما جابجا کنند، این آیه به چه درد بشر امروز می‌خورد ... ؟؟!!  عرب ۱۴۰۰ سال پیش الله هم نمی‌گفت می‌دانست با شتر و الاغ می‌تواند بار ببرد و امروزه هم که کسی با شتر و الاغ کسی بار نمی‌برد ....ا

چند تا شتر و الاغ می‌توانند یک بار ترافیکی یا محموله نفتکش چند صد هزار تنی را و یا هواپیمای ۱۰۰ تنی را حمل کنند .... ؟؟!!

داستان اصحاب کهف به چه درد ما می‌خورد؟؟

چطور الله جلوی خراب شدن مکه توسط قرامطه را نتوانست بگیرد ؟؟

چرا جلوی ویروس کرونا را نگرفت که خانه‌اش را تعطیل کرد؟

چرا هم اکنون که همجنسگرایان رسما ازدواج می‌کنند هیچ همجنسگرایی سنگ نشد یا شهرهای همجنسگرایان ویران نشدند؟؟


اینکه یونس در شکم ماهی زندگی کرد به چه درد ما می‌خورد؟؟

   

اگر کسی قرآن را یکبار بطور کامل به فارسی خواند و باز هم مسلمان ماند حتما سود و منفعتی در این کتاب و این دین دارد و یا نمی‌خواهد حقیقت را بپذیرد ....ا

 می گن؛ یک روز صبح که حیوانات ساکن در کشتی  نوح بیدار شدند؛ گرگ رو کرد به گوسفند و گفت: پدر سوخته! امروز خیلی گرد و خاک می کنی!ا

میخوام بخورمت!ا

گوسفند گفت: عمو! انگار وسط آبیم ها!ا

همه جا خیسه؛ گرد و خاک کجا بود؟

میخوای بخوری، بیا بخورم!ا

چرا بهانه ی الکی می گیری؟

حسین قدیانی: هایده؛ حتی شهدای مظلوم مدافع وطن عاشق صدایش بودند

  حسین قدیانی فرزند شهید اکبر قدیانی است و در بین محافل حزب اللهی هواداران زیادی دارد. قدیانی اخیرا به منتقد حکومت تبدیل شده و فساد و رانتخواری و استبداد مقامات نظام را مورد حمله قرار می دهد


حسین قدیانی - هایده متولد بیست و یک فروردین بیست و یک همین اندازه موزون بود صدایش. اهل بهار بود و خانه در پاییز داشت و بیش‌تر هم دوست داشت راوی برگ‌های نارنجی باشد. غم غربت نازک‌نارنجی‌ش کرده بود.

ترانه‌ی تن نمی‌خواند؛ روضه‌ی وطن می‌خواند و حسابی از چشم‌ها اشک می‌گرفت. قریب بیست سال خواند و دویست آهنگ غریبه‌وار داد بیرون که یکی از یکی به‌تر دل‌بری می‌کرد از دل‌ها. او که خود با شنیدن صدای دل‌کش از رادیو دل‌دلی شدی بود، اینک داشت با صدا بر قلب‌های بی‌صدا حکومت می‌کرد. شده بود ملکه‌ی آواز ایران؛ نمی‌شد نشنیدش. احکام شرعی جلودار لطافت حنجره‌ش نبود و زور فتواها به قدرت صدایش نمی‌رسید. کسی می‌تواند ادعا کند هایده گوش نکرده؟ کدام مستی حلال‌تر از شنیدن صدای خواهر بزرگ‌تر مهستی؟ حرام هم اگر باشد؛ تا باشد از این حرام‌ها!

یک اذان خوانده؛ هنوز هم هیچ مؤذنی به گرد الله‌اکبر هایده نرسیده. با آن اذان خدا حتی نماز شیطان را هم قبول می‌کند. گیر سه‌پیچ داده بودند بهش که بیا و از علی بخوان. می‌دانستند بانو چقدر عاشق امیرالمؤمنین است. از مسجدهای ته‌ران تا دیسکوهای سان‌فرانسیسکو همه می‌دانستند که این زن دل‌باخته‌ی ابوتراب است. گفت امشب نمی‌خوانم، مشروب خورده‌ام! گذاشت برای فرداشب تا با شکسته‌ترین دل ممکن از همای رحمت بپرسد تو چه آیتی خدا را؟ هایده بود دیگر! کاری نداشت بهش می‌خورد یا نمی‌خورد؛ به علی به چشم بهشت نگاه می‌کرد.

نه آخوند بود و نه خانوم‌جلسه‌ای و نه فاطی‌کماندو و نه مجاهد تبیین و نه آمر به معروف و نه ناهی از منکر اما وقتی از اهل بیت می‌خواند، آدم را درست همان جور اهلی می‌کرد که اگزوپری در شازده‌کوچولو آرزو داشت. اپرای دوستی بود زیر و بم صدایش. فروغ اگر می‌خواست خواننده شود یا پروین اگر می‌خواست صدایش را به سماوات سنجاق کند یا مریم میرزاخانی اگر می‌خواست ریاضی را به نفع عشق بپیچاند یا اصلاً حافظ و سعدی و مولانا و فردوسی اگر می‌خواستند جنسیت خود را تغییر دهند، همه هایده می‌شدند و در شب عشق حکم می‌دادند که بزن تار! آخ که چه ناز سلام می‌داد به یار قدیمی: منم همون هوادار قدیمی، هنوز همون خراباتی و مستم، ولی بی‌تو سبوی می شکستم...
▪️
داغ بود و مالک مطلق تب. تشنه‌لب بود و گرفتار روشن‌ترین ستاره‌های شب. نه اشتباه نکنید. هایده دنبال لب نمی‌گشت؛ دنبال ساقی می‌گشت. لابد یک چیزی بود که حتی شهدای مظلوم مدافع وطن هم آن‌جور ناجور عاشق صدایش بودند. بچه‌مثبت‌های‌شان یواشکی و امثال پدرم هم رک و روراست: همه به جرم مستی، سر دار ملامت، می‌میریم و می‌خونیم، سر ساقی سلامت...

جمعه، آبان ۲۵، ۱۴۰۳

به صرف نارضایتی مردم از حکومت، سقوط دولت ها موجب نخواهد شد

نارضایتی و خوف حاکمان...


برگرفته از  کتاب :  «  ماه خورشید فلک »  (صفحه ۲۵۴ )


نویسنده :  « استاد باستانی پاریزی » 


‍ لنین گفته است :

به صرف نارضایتی مردم از حکومت، سقوط دولت ها موجب نخواهد شد و این امر دو شرط اساسی لازم دارد:

۱- اعتراضات مردم 

۲- خودباختگی حکومت..

و این آخرین را می توان به «خوف حکومت» تعبیر کرد...


تا وقتی حکومتها خوف نداشته باشند، نارضایتی مردم کاری نخواهد کرد...،


صد سال مردم از قاجار ناراضی بودند و اغلب معترضان یا پوست کنده شدند و یا قهوه قجری خوردند و آب از آب تکان نخورد...


تنها روزی این اعتراضات نتیجه داد که مظفرالدین شاه خود را باخت.

او در سفر اروپا متوجه شد که آن کاری که او در ایران به نام سلطنت می کند سلطنت نیست..


علاوه بر آن چون آدم مذهبی بود در برابر روحانیون کوتاه آمد و خود را باخت و بعد از آنهمه مقاوت بلاخره برید...


وقتی در زمان مظفرالدین شاه یک طلبه سید مشروطه خواه در مسجد کشته شد و مظفرالدین شاه که تا آن حد به سادات معتقد بود که گمان می کرد سید صحیح النسب را هیچ وقت صاعقه نمی زند.

طبق گفته دکتر «اعلم الدوله» ، چندین شب تا صبح راحت نخوابیده ، و چندین بار از خواب جسته و می گفت :


«..  در روز قیامت جواب جدش را چه بدهم ؟ و نمیدانم چه وقت ممکن است من از زیر بار این مسئولیت ها بیرون بروم ...»


آنگاه‌ «اعلم الدوله» گفت :

«  وقتی آسوده خواهید شد که مجلس ملی و مشروطیت بر قرار گردد...»


بنابراین میتوان تشخیص داد که در صدور فرمان مشروطه این خود باختگی تا چه حد موثر بوده است.

.

همچنین؛ انقلاب ۵۷ ایران هم آن روزی پیروز شد که شاه و اطرافیانش به وحشت افتادند و این وحشت را اعتصاب کارگران نفت به اوج رساند و درین مورد شاه حتی بر سعید نائب رئیس مجلس خشم گرفت که چرا مساله سفر شاه و رای اعتماد به دولت را به جای اینکه در یکشنبه مطرح کند دو روز به تاخیر انداخته در سه شنبه مطرح کرده است...


شاه آنچنان خود را باخته بود که به فرودگاه رفت و منتظر ماند تا بختیار با هلیکوپتر رسید و قضیه موافقت مجلس و رای اعتماد را گفت...


حرف لنین در مورد انقلابات درست است و می شود آن را به کیفیت انفجار یک بمب شیمیایی تشبیه کرد..

بدین معنی که بمب شیمیایی وقتی منفجر می شود که دو قسمت بی خطر بمب، یک فعل و انفعال شیمیائی انجام دهند وگرنه بمب بی خطر است...


در جوامع هم باید اعتراضات مردم با خودباختگی حکومت ترکیب شود تا انقلاب پدید آید وگرنه حاصلی جز اختناق بیشتر و یا سروری لمپن ها درپی نخواهد داشت....

.

منبع:

(  استاد باستانی پاریزی کتاب ماه خورشید فلک صفحه ۲۵۴. )


دوشنبه، آبان ۱۴، ۱۴۰۳

دکتر مصطفی مهرآیین: چرا خداوند امام حسین را نجات نداد؟



چرا خداوند امام حسین را نجات نداد؟

دکتر مصطفی مهرآیین در این باره میگوید برای پاسخ به پرسش‌ به دو نمونه سخن از دو اندیشمند اشاره می‌کنم؛ هگل و عابدالجابری. چکیده حرف این دو دانشمند این است که ایده خدا در همان زمان پیامبر، از بین رفته است. هگل درباره مسیح و جابری درباره محمد؛ و مرگ آن خدا در آن موقع، بعدها به عاشورا هم سرایت می‌کند. به این سوال‌ها دقت کنید. خود این سوال‌ها از پاسخ‌های آن مهم‌تر است:ا

هگل می‌پرسد چگونه مسیحیت نابود شد؟ ما هم می‌توانیم از خود بپرسیم چگونه در عاشورا، اسلام و خدا نابود شد؟ یا به این سوال مهم‌تر فکر کنیم که چه شد که روح جهان اسلام از بین رفت؟ هگل می‌گوید چه اتفاقی در جامعه افتاد که روح زمانه یعنی مسیح نابود شد و تقوا که مظهر زمان مسیح بود، به سرعت تبدیل به فرقه شد؟

چه شد که مسیح تبدیل به فرقه شد؟ ما هم میتوانیم بپرسیم که چرا روح اسلام، بی روح شد و خدا از زندگی ما رخت بربست؟ چه شد که روح وسیع جهان اسلام از بین رفت و به یک سری گزاره فقهی تبدیل شد؟

پاسخ‌های هگل به پرسش‌های فوق عجیب است؛ زیرا او پاسخ‌ها را به اتفاقات بیرونی برنمی‌گرداند بلکه به درون مذهب برمی‌گرداند. پاسخ اول این است که مسیح فرزند زمانه خویش بود و در یک قوم زندگی می‌کرد؛ مسیح مجبور بود با یهودیان گفتگو کند. حضرت محمد هم بین اعراب زندگی می‌کرد و این اعراب یک سری آیین‌ها و رسومات داشتند و حضرت محمد مجبور بود با اینها گفتگو کند؛ و گفتگو کردن تو با پیش از خود همان و تبدیل شدن ایمان به فقه همان. هگل می‌گوید همین که یک پیامبر مجبور می‌شود با مردم قبل از خود گفتگو کند، روح پیامبری‌اش را از دست میدهد.ا

ویدیو سخنان دکتر مصطفی مهرآئین

 

ویدیو سخنان دکتر مصطفی مهرآئین

 عشق و احساس



دوشنبه، آبان ۰۷، ۱۴۰۳

رهایی از این زنگوله خرافات

 



آقا محمد خان قاجار

که از ساعت ۴ صبح تا طلوع آفتاب نماز میخواند

کیلو کیلو چشم در می‌آورد … !!!ا

و برای سرگرمی هم

علاقه زیادی به شکار روباه داشت...ا

تمام روز را درپی یک روباه با اسبش می تاخت تا زمانیکه حیوان از فرط خستگی نقش بر زمین شود !ا

بعد روباه را میگرفت و بر گردنش زنگوله ای می بست و در نهایت رهایش می‌کرد...!!!ا


تا اینجای داستان مشکلی نیست!!ا


درست است ، روباه مسافت زیادی را دویده و وحشت کرده ولی حداقل هنوز زنده و سالم است 

و هم دُمش را دارد، هم سرش را و هم پوستش را نکنده اند.ا


فقط می‌ماند آن زنگوله


که ظاهراً مشکل بزرگی نیست !!ا

ولی از همین جای داستان است که مصیبت روباه شروع می‌شود.ا


هرجا که می‌رود یک زنگوله برگردنش صدا می‌کند..ا

و دیگر نمی‌تواند شکار کند ، چون مرغ و خروس ها و ...  با شنیدن صدای زنگوله فرار می‌کنند.ا


صدای زنگوله جفتش را هم می ترساند و فراری می‌دهد.ا


از همه اینها بدتر ، صدای زنگوله ، خودش را هم پریشان و عصبی و آرامشش را مختل می‌کند.ا


روباه بیچاره درنهایت حتی اگر به زنگوله اُخت بگیرد و به آن عادت کند ولی عاقبت کار ، گرسنه و تنها درگوشه ای می‌میرد…..!!!ا


خوب که دقت کنیم 

متأسفانه درمی یابیم این همان بلائیست

که بر سر ما مردم آمده است!ا


از چهارده قرن پیش ما در بُرهه ای از تاریخ پر فراز و نشیب مان ، به سختی شکست خوردیم و اسیر شدیم ...ا


صیاد (اعراب وحشی) فاتح جمعی را کُشت ،ا

جمعی را به بردگی بُرد و برگردن بازماندگان زنگوله ای از خرافات، توهمات، باورها و عقاید غلط خود را آویزان کرد ….!!ا


صیاد ما را رها کرد ولی قرنهاست که این زنگوله با ماست دیگر به وجود آن عادت کرده ایم 


با تک تک لحظات زندگی مان عجین شده و گاهاً به کیفیت آن نیز می‌بالیم و با افتخار هرجا که می‌رویم آنرا با خود می‌بریم…!!ا

فکر می کنیم آزادیم ، ولی نیستیم ، در بندیم ، در بند خرافات


خرافاتی که قرنهاست هیچ حاصلی نداشته ..!ا


برده افکار منفی و غلط خود شده ایم و آنها را به همراهمان اینطرف و آنطرف می بریم آنهم با چه سر و صدایی...ا


ما توی آسمون دنبال خدا می گردیم ،ا

درون چاه دنبال امام 

توی امام زاده دنبال شفا...!ا 


تمام مصیبت های این سرزمین دلیلش زنگوله ای است که نامش، خرافات است و همواره همراه و در افکار ماست و همانند ماده مخدر با خون ما عجین شده است……!!ا


برای رهایی از این زنگوله باید از  خرافات دل بکنیم و 

خرد و اندیشه و عقل را جایگزین آن کنیم 


در غیر اینصورت، در 

حصار جهل و نادانی

خواهیم مُرد ….ا


درود بر شما رهروان راه خِرَد و تفکر