چهارشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۹۵

نسخه هفتم لطیفه های مربوط به جمهوری کثافت المنش اسلامی


نسخه هفتم لطیفه های مربوط به جمهوری کثافت المنش اسلامی
این نسخه مجموعه لطیفه ها بمرور زمان بروز میشود
برای نسخه های دیگر به پست های قبل مراجعه کنید







 ﺷﻴﺨﻰ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪ
ﺍﻃﺒﺎ ﺷﺮﺍﺑﺶ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﻓﺎﯾﺪﻩ نکرد
ﺣﺠﺎﻣﺖ ﺍﻓﺎﻗﻪ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﺷﯿﺎﻑ ﺑﯽ ﺍﺛﺮ ﻣﺎﻧﺪ.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﯾﺎ ﺷﯿﺦ، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﯼ؟
ﮔﻔﺖ : ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﺳﺎﻝ ﻋﺒﺎﺩﺕ، ﺣﺎﻻ
ﻣﺴﺖ ﻭ ﺯﺧﻤﯽ ﻭ کـ ونی ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺣﻖ
ﻣﯿﺮﻭﻡ




گویند که هردرد و بلایی به جهان است
تقصیر نمایان شدن موی زنان است

چون شال زنان رفته عقب توی خیابان
وضعیت اقلیم چنین درنوسان است

کولاک به پا گشته به ایلام و سنندج
در حاشیه لوت ببین سیل روان است

عریان شده گیسوی زنی بر لب یک رود
این جرم و گنه موجب خشکیدن آن است

از لرزش اندام زنی بوده به یک رقص
گر زلزله در جهرم و رشت و همدان است

افتاده اگر آتش قهری به پلاسکو

چون موی زنان در ملاء عام عیان است

یا جام شرابی شده نوشیده به یک بزم
طوفان شن و ماسه به اهواز وزان است

یک خواب بدی دیده بزرگی که ز ساپورت
آتش ز دماوند به حال فَوَران است

گویی که خداوند فقط داخل ایران

آنهم فقط از پوشش زنها نگران است..!!







طرف میره جهنم اونجا بهش میگن:
483/53 رکعت نماز بدهکاری!!!!
میگه : اون 483 رکعتش قبول اما اون ممیز 53 دیگه چیه آخه؟؟؟


میگن: اون بخاطر تانژانت زاویه انحراف از قبله است که داشتی





ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ با لهجه شیرین ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ😍


ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺷﺪﺱ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ بوﮔﻮﯼ :
ﯾﺎ ﺍﯾﻬﺎ ﺍﻟﺬﯾﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ، ﭘﻮﻟﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺨﯿﻦ؟
ﻧﻴﻤﻴﺨﻴﻦ؟
ﻫﻤﺶ ﺗﻬﺪﯾﺪ،همش استرس! ﻫﻤﺶ ﻗﻴﺮی ﺩﺍﻍ !
ﻫﻤﺶ آتیشی ﺟﻬﻨﻢ ! ﭼﺪﺱ ﻋﺎﻣﻮ...!؟!؟

وخی برو شیطونا نیگا چه پیشنهادای میده؟ بیبین کارادا؟




 
سگ و مسجد!



مولانا شرف الدین دامغانی از کنار مسجدی می گذشت.

خادم مسجد سگی را کتک می زد و در را بسته بود که سگ فرار نکند.
مولانا در مسجد را باز کرد و سگ گریخت.
خادم مسجد با مولانا دعوا کرد.
مولانا گفت: ای یار! سگ را ببخش چون عقل ندارد. از بی عقلی است که به مسجد در آمده وگرنه ما که عقل داریم ، آیا هرگز ما را در مسجد دیده ای؟!

"عبید زاکانی"




از قُلی میـپرسن :
چرا در اسلام بیشتر از چهارتا زن نمیشه گرفت...؟

قُلی میگه :
چون اگه پنج تا بشه...
 خمس بهش تعلق میگیره…!
اون وقت باید یکیشو بدیم به حاجی ...!!! 😂😂😂




‎‏با مامانم مشهد بودیم غذای نذری آوردن گفتم نخور شاید مسموم بشی. گفت امام رضا نمیذاره زائرش مسموم بشه ‎گفتم امام رضا خودش مسموم شد😐


‎زد تو گوشم😂😂😂



بیداری

خری به درختی بسته بود.
شیطان خر را باز کرد.
خر وارد مزرعه همسایه شد و تر و خشک را با هم خورد.
زن همسایه وقتی خر را در حال خوردن سبزیجات دید ؛تفنگ را برداشت و یک گلوله خرج خر نمود و کشتش.
صاحب خر وقتی صحنه را دید؛ عصبانی شد و زن صاحب مزرعه را کشت.
صاحب مزرعه وقتی با جسد خونین همسرش روبرو شد
صاحب خر را از پای دراورد.
به شیطان گفتند چکار کردی؟!!!
گفت من فقط یک خر را رها کردم.
نتیجه: هرگاه میخواهی یک شهر را خراب کنی خران را ازاد کن.


تنبل ترين آدم دنيا ، لباسش دكمه نداره 
شلوارش زيپ نداره 
كفشش بند نداره 
كار مشخصى هم نداره ! 
ھمہ ی امیدشم فقط بہ خداست







 من اگه خدا بودم


من اگه خدا بودم، وقتی شیطان در برابر انسان سجده نکرد ، خشتکش رو در می آوردم و از بارگاه بیرونش می کردم !
چه معنای داره شیطان به حرف خدا گوش نکنه !
وقتی می خواستم پیغمبر خلق کنم، از ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر، ۶۲۰۰۰ نفرش رو از زنان منسوب می کردم تا عدالت رعایت بشه !
کمی سلیقه به خرج می دادم و بجای اینکه خونه خودم رو در صحرای خشک و بی آب و علف عربستان بنا کنم، در سواحل جزایر هاوایی یه خونه شیک و مدرن بنا می کردم با سوییت های مجهز و مجانی برای زواری که برای زیارت میومدن !


هیچوقت خونه خودم رو در انحصار مسلمون ها قرار نمی دادم و همه حق داشتن بیان خونه ام …
حتی بی خدا ها! قدمشون سر چشم! زوار بجای اینکه تو صحرای عرفه بدو بدو کنن، کنار ساحل بدو بدو کنن حالشو ببرن و بجای لباس احرام هم ما..... دو تیکه بپوشن !
اصلا نمی ذاشتم آدما صبح و ظهر و شب هی نماز بخونن و سجده کنن و حرفای تکراری بزنن! کمبود که ندارم هی بخوام طفلکی ها رو اذیت کنم که !
همه مسجد ها رو هم جمع می کردم به جاش کافی شاپ و کتابخونه و سینما درست می کردم !
یه چند تاش رو هم قهوه خونه سنتی درست می کردم که محسن نامجو توش سه تار بزنه و بخونه !


هر کسی هم که من رو صدا می زد و می گفت اِی خدا، زود بهش می گفتم جانم …عزیز دلم …نه اینکه محل سگ هم نذارم! بنده آفریدم باید سرویس بدم دیگه … گوسفند که نیستن ول کنم تو بیابون !
قشری به نام روحانیت رو اصلا خلق نمی کردم ! به بنده هام همه یه جو عقل می دادم تا بتونن بد رو از خوب تشخیص بدن و نیازی به فتوا و این مزخرفات نباشه !
عزراییل رو هم می فرستادم اونجا که عرب نی انداخت بره غاز بچرونه! به جای عزراییل یه حوری خوش هیکل سفید و بلوری می فرستادم تا جون مرد ها رو بگیره و یک جوون رعنای خوش هیکل رو هم می فرستادم تا جون خانمها رو بگیره! (اینجوری دیگه نه تنها کسی از مرگ نمی ترسید، بلکه این پیرزن پیرمردها هی از خدا مرگ میخواستن نصفه شبی) !
جون بچه ها رو هم اصلا نمی گرفتم! اصلا اجازه نمی دادم انسان ناقص و معلول به دنیا بیاد … ریشه جنگ رو هم خشک می کردم، بجاش عشق و عطوفت و مهربونی می کاشتم !
سعی می کردم حضورم اینقدر در زندگی مردم ملموس باشه که دیگه هیچ کس نگه خدای چی! کشک چی! ….. خدا کیلو چند؟ ….. کدوم خدا؟


آخ که اگه خدا بودم یه بهشت توی یکی از سیاره ها خلق می کردم اخرین مدل! نه اینجوری که توی جوب هاش شیر و عسل بیاد! شیر و عسلی که توی جوب باشه، به درد همون اعراب هزار و چهار صد سال پیش می خوره! 


اونایی که بنده صالح بودن می فرستادم توی این بهشت و اونایی هم که خطا کار بودن و بنده های درست درمونی نبودن، بجای جهنم می فرستادم توی عربستان زندگی کنن تا قدر عافیت رو بدونن !
از خدا بخاطر این همه اختلاف سلیقه 
عذر خواهی می کنم ...😔
🦋🌹🦋



حاکمی در مشهد رسم بنهاد تا هر که از زائرین دزدی کند آن شخص را سوار بر الاغ به مدت یک هفته در شهر بگردانند.

این گذشت تا که شخصی از دیگری حلوا بدزدید و بخورد.
 به جرم دزدی به محکمه اش بردند و چون محکوم شد طبق حکمِ حاکم سوار بر الاغی او را در شهر بچرخانیدند و مردم در کوچه و بازار با دیدن آن حالت بسیار هیاهو بکردند.
 هنگام چرخاندن نگهبان از دزد پرسید :
 بسیار سخت میگذرد ؟ 
دزد گفت نه ! حلوا را که خوردم الاغ را هم که سوارم ، مردم هم که شادی میکنند و شادنند ، از این بهتر چه بود !!!!؟



حکایتی است شیرین از احوال مملکت !


بیت المال را که میخورند ، بنز را هم سوارند ، ملت نیز خوشحال به راهپیمائیها و مرگ بر این و ان ...



🦋🌹🦋





دعای ایرانیان :



خدایا:  کشور ما را از شر فقر ... بیکاری ... تورم ... خرافات .‌‌..

فساد ... اعتیاد ... طلاق ... جهل و تعصب بیجا ..‌. تبعیض ... اختلاف طبقاتی ... امواج پارازیت ... پراید ... روغن پالم ... نمایندگان بی تفاوت ... وعده های سرکاری مسئولین ... برادران قاچاقچی ... مشروبات تقلبی ... سریالهای تکراری صدا و سیما ... اینترنت مخابرات ... مزاحمتهای ایرانسل ... آقازاده های اختلاس کننده ... بنزین آلوده ... ترافیک ... آلودگی هوا ... گشت ارشاد ... آلودگی آب ... گرانی ... خشکسالی ... و سایر بستگان در پناه خودت مصون بدار. 



... الهی آمین

.
.
.

میگن ملائکه هنگ کردن. آخه تو جهنمم اینقدر عذاب وجود نداره😂😂



اشتباه نکنید.✋️✋️.. 
این نه یک صخره و اثار باستانی است 
و نه یک مومیایی. 
این تصویر یکی از هم وطنان  لر است 

در مراسم عزاداری عاشورا😂😂😂😂



از وقتی زنم فهمیده تو بهشت حوری و پری زیاده
حتی نمیذاره نماز بخونم 
ﻫﺮﺷﺐ ﻭاﺳﻢ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﻴﺎﺭﻩ
میگه : تو باید بری جهنم !!!
.
  .   
.
.
.


بيچاره نميدونه جنيفر لوپز اونجاست 



طرف میره کتابخونه زندون اوین‌ به کتابدارش میگه "این کتاب رو داری؟"

کتابداره میگه "نه ولی نویسنده‌اش رو داریم"


اندرحکایت_ایران_امروز

دو خلبان نابینا که هر دو عینک‌های تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپيما امدند،

زمانی که خلبان‌ها وارد هواپیما شدند
زمزمه‌های توام با ترس وخنده درمیان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام كند دوربین مخفی بوده است.
 اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت. هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می‌شد چرا که می‌دیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، می‌رود.
هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه می‌داد و چرخ‌های آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند.
در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد.
 یکی از خلبانا به دیگری گفت:« میترسم یکی ازهمین روزا مسافرها چندثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن ‌کنند و ما نفهمیم کی باید از زمین بلند شیم، اونوقت کارهمه‌مون تمومه !»

شما اکنون و پس از خواندن این داستان کوتاه،
 با شیوه مدیریت دولتی در ایران آشنا شدید...

شاد کام باشید ولی جیغ رو بزنید!













روزی عربی نزد قاضی رفت 
و گله کرد که مردی پارسی ، کفش او را در مسجد دزدیده است

قاضی سخن او را شنید و گفت
پرونده بسته شود!
حاضران شگفت زده از قاضی پرسیدند چرا این گونه حکم کردی؟!

قاضی گفت : نه عرب کفش می پوشد 
و نه مرد پارسی به مسجد رود!

👤 عبید زاکانی



روانکاو : خب قشنگ برام توضیح بده. دقیقا از کجا شروع شد؟ 
اینشتین: تو صف نذری بودم. تا نوبتم شد غذا تموم شد. با قابلمه هم زدن تو سرم. دیگه اون آدم سابق نشدم..




شمر در حال ریکاوری!






_نظرتون درباره اوضاع مملکت چیه؟؟
+الان شاش دارم برو کنار



♨️ مورچه های مسلمان

یادم می‌آید زمانی مرحوم دستغیب روی منبر گفت:
مورچه‌ها روز عاشورا و تاسوعا هرچه دانه در کنار لانه آنها بگذارید هم بر نمی‌دارند؛ زیرا مشغول عزاداری برای امام حسین هستند.
من آن‌موقع ۸ ساله بودم؛ کلاس دوم ابتدایی. از پای منبر که بیرون رفتم، مستقیم به صحرا رفته و مقداری گندم و پرسبزی خشک دور لانه مورچه ریختم. مدتی نگذشت که آمدند و دانه‌ها را بردند. سوسک له شده‌ای هم آنجا بود و صف طویلی از مورچه‌ها مشغول بردن قطعات بدن سوسک جمع‌ شده‌بودند.
فردا پای منبر آقای دستغیب پرسیدم: آزمایش من خلاف نظر شما را ثابت کرد. و موضوع را توضیح دادم.
او گفت این مورچه‌ها کافر بوده‌اند. برو روی مورچه‌های مسلمان این آزمایش را انجام بده تا صحت ادعای مرا ببینی...

دکترصالحی 




*خبر واقعی؛خنده دار و از طرفی مایه شرم و تاسف:*
خبر فوری و ناراحت کننده برای مردم ایذه؛دفتر امام جمعه ایذه ضمن عذر خواهی از مردم ایذه اعلام کرد که *تا اطلاع ثانوی امامزاده امیرالمومنین که در ورودی شهر ایذه قرار دارد تعطیل میباشد!!!*
✍️شخصی که اصالت ایشان ایذه ای است ولی از کودکی ساکن آمریکا بوده با در دست داشتن سند رسمی مربوط به محل فعلی امامزاده امیرالمومنین به سازمان اوقاف و اماکن مذهبی مراجعه و ثابت کرده که محل مذکور *مقبره پدربزرگ ایشان میباشد و امام زاده ای در کار نیست!!!در حال حاضر تمام تابلوها و بنرهایی که در سطح شهر و خود مکان؛محل امامزاده را نشان میداده جمع آوری شده!!!!
*پی نوشت:*
1-واقعا خیلی خنده دار و تاسف آوره تا حالا ملت قبر چه کسی را زیارت میکردند؟!؟!
2-آیا فکر نمیکنید مابقی این امامزاده ها که اکثریت آنها با اسامی عجیب و غریب هم شناخته میشوند؛شبیه همین امامزاده امیرالمومنین باشد؟؟؟؟
*شما را بخدا التماس تفکر*


به نيت ١٢۴,٠٠٠ پيامبر تو قيمه نذری لپه میريزن ، اما به نيت پنج تَن گوشت









شاید اصلا باورتون نشه!!

ولی ایشون خانم افسرالملوک یاسان ، رئیس اتحادیهٔ صنف آرایشگران و سالن های زیبایی و مُد در کلان شهر تهران هستند!




شهر هرت کجاست؟

- شهر هرت جایی است که رنگهای رنگین کمان مکروهند و رنگ سیاه مستحب.
- شهر هرت جایی است که اول ازدواج می کنند بعد همدیگر  رو می شناسن.

- شهر هرت جایی است که بهشتش زیر پای مادرانی است که حقی از زندگی و فرزند و همسر ندارند..

- شهر هرت جایی است که درختها علل اصلی ترافیک اند و بریده می شوند تا ماشینها راحت تر برانند.

- شهر هرت جایی است که کودکان زاده می شوند تا عقده های پدرها و مادرهاشان را درمان کنند.

- شهر هرت جایی است که شوهر ها انگشتر الماس برای زنانشان می خرند اما حوصله 5 دقیقه قدم زدن را با همسران ندارند.

- شهر هرت جایی است که با میلیاردها پول بعد از ماهها فقط می توان برای مردم مصیبت دیده، چند چادر برپا کرد.

- شهر هرت جایی است که خنده نشان از جلف بودن را دارد.

- شهر هرت جایی است که مردم سوار تاکسی می شن زود برسن سر کار تا کار کنن وپول تاکسیشونو در بیارن.

- شهر هرت جاییه که نصف مردمش زیر خط فقرن اما سریال های تلویزیونی رو توی کاخها می سازن.
- شهر هرت جایی است که گریه محترم و خنده محکومه.

- شهر هرت جایی است که هرگز آنچه را بلدی نباید به دیگری بیاموزی.

- شهر هرت جایی است که وقتی می ری مدرسه کیفتو می گردن مبادا آینه داشته باشی.

- شهر هرت جایی است که دوست داشتن و دوست داشته شدن احمقانه، ابلهانه و ... است.

- شهر هرت جایی است که توی فرودگاه برادر و پدرتو می تونی ببوسی اما همسرتو نه ....

- شهر هرت جایی است که وقتی از دختر می پرسن می خوای با این آقا زندگی کنی می گه: نمی دونم هر چی بابام بگه.

- شهر هرت جایی است که وقتی می خوای ازدواج کنی 500 نفر رو دعوت می کنی و شام میدی تا برن و از بدی و زشتی و نفهمی و بی کلاسی تو کلی حرف بزنن..

- شهر هرت جایی است که مردمش پولشان را توی صندوق میریزن و دعا میکنن که خدا آنها را از فقر نجات بده...
- شهر هرت جایی است که به بعضی از بیسوادها میگن پروفسور.

- شهر هرت جایی است که در آن دلال و دزد به مهندس و دکتر فخر میفروشند.

- شهر هرت جایی است که مردگان مقدسند و از زنده ها محترمترند.

- شهر هرت جایی است که اگر از یک نفر دزدی کنی مجازاتت میکنند 
اگر از 80َ میلیون نفر بدزدی آزادی 

شهر هرت جایی است که پدر و مادرت وقتی که زنده اند روی گوشت ندیده اند اما بعد از مرگش به 800 نفر بختیاری میدی تا آبروی پدرت نره
شهر هرت جایی است که تا کربلا پیاده میروی . حاضر نیستی دو قدم از عابر پل بگذری.

شهر هرت جایی است که تاجرت در چین غذا نمیخورد که ذبح شرعی نشده و در مورد خرید میخواهد که بجای مارک چین مارک آمریکایی  بزنند.

شهر هرت جایی است که همسایه ات از نداشتن پول دارو میمیرد و تو هرسال حج میروی
شهر هرت جایی است که شهر تو بیمارستان ندارد تو برای ساختن ضریح هزاران کیلو طلا به بلاد عرب میفرستی 
شهر هرت جایی است که در کشورت بیکاری بیداد میکند تو در ونزوئلا برای جوانانش شغل ایجاد میکنی.

شهرهرت جایی است که با قسم دروغ گرانفروشی میکنی تا پول جمع کنی و به زیارت بروی.

شهر هرت کجاست؟








تو ايران مهمه كه ﻃﺮﻑ ، 

ﻋﺮﻭﺳﻴﺶ حتما بايد مختلط ﺑﺎﺷﻪ
قبل از شام ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺳﺮﻭ ﺑﺸﻪ 
ﺩﻱ ﺟﻲ ﻫﻢ داشته ﺑﺎﺷﻪ
ﻟﺒﺎﺱ ﻣﻬﻤﻮﻧﺎ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺯﺗﺮ ﺑﻬﺘﺮ...

اما 

ﺑﺎﻳﺪ تاريخ ﻋﺮﻭسي حتماً ﺗﻮ ﻧﻴﻤﻪ ﺷﻌﺒﺎﻥ ﻳﺎ ﻭﻻﺩﺕ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺎ ﺑﺎﺷﻪ😐

خدایا این ایمانو از ملت ما نگیر😁😁







ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ:

ﻧﻈﺎﻓﺖ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﮐﻨﯿﺪ

ﺷﺎﺧﻪ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺸﮑﻨﯿﺪ

ﺣﻮﺭﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻮﺭ ﻧﮑﻨﯿﺪ

ﺑﺎ ﺍﯾﻮﺏ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺻﺒﺮﺵ ﺣﺪﯼ ﺩﺍﺭﻩ😠

ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ ﻣﯿﻮﻩ ﻭ ﺣﻮﺭﯼ ﻗﺎﭼﺎﻕ ﻧﮑﻨﯿﺪ

ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺷﮑﺎﺭ ﻧﮑﻨﯿﺪ🐮

ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺍﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﻧﺰﻧﯿﺪ😐

به ماموران جهنم رشوه ندهید💵

ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﻬﺮ ﺷﺮﺍﺏ ﻫﺴﺖ ﻟﻄﻔﺄ ﻭﺩﮐﺎ ﻭ ﻭﯾﺴﮑﯽ ﻗﺎﭼﺎﻗﯽ
ﻧﯿﺎﺭﯾﺪ🍷

ﺑﺎ ﻋﺼﺎﯼ ﻣﻮﺳﯽ ﻭﺭ ﻧﺮﻭﯾﺪ😡

ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﺼﺮﻑ ﻗﻠﯿﺎﻥ  ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ😒

قاليچه سليمان ظرفيتش ١ نفر است، ١٢ نفري سوار نشید

  😂😂😂😂




انگور اگه آزاد بمونه و خشک بشه میشه کشمش و کسی زیاد دوس نداره ،  

اما اگه بریزین تو ظرف بسته میشه شراب و همه دنبالشن... 

حجاب هم دقیقا همینجوره 

پس خواهرم حجابتو رعایت کن 😐







جهان سوم جاییه که یه زن مطلقه یه جفت کفش مردونه میزاره پشت در آپارتمانش تا بتونه زندگی کنه!!

سید روح الله علوی




یارو  جاى پارک ماشين گیرش نمیومد سرش رو به آسمان کرد وگفت:

اى خدا اگه يه جای‌ پارک واسم بجوری؛ هم نماز ميخونم و هم روزه ميگیرم!💬



سرش آورد پايين یدفعه يه جاى پارک دید گفت: 

خدا دست درد نکنه خودم یکی پیدا کردم!!😐😂😂











اي کاش بجاي 8 سال جنگ با عراق 10 سال با ترکيه ميجنگيديم 
بعد فکر کن کاروان راهيان نور بجاي اينکه بره شلمچه...؟؟؟؟
 ميرفت انتاليا منکه هر سال پاي برهنه میرفتم😂


«بخشی از سخنرانی دکتر احمد دشتمرد استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در انجمن جامعه شناسی ایران»


اگر ما ميگوييم زمانی كه پارس ها تمدن و دين داشتند، اعراب دختران خود را زنده به گور ميكردند،
قطعا صد سال ديگر اعراب ميگويند زمانيكه ما ميزبان جام جهانی بوديم ايرانيها دخترانشان را به استاديوم راه نمي دادند..!! گفتیم : اقتصاد؟
گفتند : باید اسلامی شود.
گفتیم : فرهنگ؟
گفتند : باید اسلامی شود.
گفتیم : اخلاق؟
گفتند : مگر اخلاق غیر اسلامی هم داریم؟!
گفتیم : علوم انسانی؟
گفتند : انسانی چیست؟ بگو اسلامی!
گفتیم : روابط زن و مرد؟
گفتند : ای بابا..! چه معنی دارد این روابط؟!؟
گفتیم : وجدان؟
گفتند : اسلام!
گفتیم : ...؟؟!؟؟
گفتند : اسلام... اسلام... 

گذشت...
 و 
گذشت...
چیزی نگفتیم!
فقط رفتیم مغازه مرغ بخریم، دیدیم نمیتوانیم،
گفتند : چه ربطی دارد به اسلام..؟!؟

رفتیم روزنامه خریدیم و مشغول خواندن خبرهای رانت خواری و اختلاس بودیم که به ناگاه آمدند و روزنامه را از دستمان گرفتند و گفتند : به اسلام چه مربوط..؟!؟

نگاهی به دور و برمان انداختیم، روانهای پریشان دیدیم و مردهای چشم چران!

گفتند : اینها تهاجم فرهنگی ست؛
و ما از خودمان پرسیدیم : پس این تهاجم فرهنگی کنندگان چرا خودشان اینقدر چشم چران نیستند؟!؟

خواستیم ویزای عربستان بگیریم، برویم آنجا از خود خدا بپرسیم، گفتند : عربستان ضد اسلامی، دیگر به ما اسلامی ها ویزا نمیدهد!
خلاصه کمی سرمان گیج رفت و یک لحظه فکر کردیم دچار هپروت اسلامی شده ایم، دوباره به خود آمدیم و دیوان حافظ را گشودیم دیدیم گفته:

« گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگر از پس امروز بود فردايی »
.
.
اگر بدانید کرایه هرالاغ در امامزاده داوود ساعتی 20 هزار تومان،

وحق التدریس یک استادیار دانشگاه ساعتی 10 هزار تومان، و یارانه هر ایرانی در یک ماه برابر کرایه 2 ساعت یک الاغ است..! 
خودتان پیدا کنید که الاغ واقعی کیست..؟!؟

كمي بيانديشيم..

١- يک رئيس جمهور (آمريكا) به وزير امور خارجه كشورمان احترام گذاشته و با او دست داده است
٢- يک وزير امورخارجه (عربستان) با بي شرمی به رئيس جمهوری كشورمان اهانت كرده است.
عده ای اين دومی را ول كرده اند و به اولی معترضند..!!

مسخ و حماقت حد و مرز ندارد ...!!!

فستیوال آبجوخوری در آلمان هفت میلیون مست بودن هیچکی زیر دست و پا له نشد..!
در جمهوری اسلامی با اوباما نميشه دست داد! اما مادر چاوز رو ميشه بغل كرد!
ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻣﺨﺘﺼﺮ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﻋﺮﺍﺏ
۱ - ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺳﺮ ﺣﺴﯿﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﻧﺰﺩ
ﻋﺒﯿﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﯾﺎﺩ
۲ - ﺳﭙﺲ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺳﺮ ﻋﺒﯿﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﺁﻥ
ﻧﺰﺩ ﻣﺨﺘﺎﺭ ﺛﻘﻔﯽ
۳ - ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺳﺮ ﻣﺨﺘﺎﺭ ﺛﻘﻔﯽ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﻧﺰﺩ
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﺑﯿﺮ
۴ - ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺳﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﺑﯿﺮ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﺁﻥ
ﻧﺰﺩ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻠﮏ ﻣﺮﻭﺍﻥ
ﺗﻮﺿﯿﺢ : ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻪ ﺭﮊﯾﻢ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﯽ ﻭﺟﻮﺩ
ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺍﻋﺶ!

آیا میدانید در حال حاضر کم ارزش ترین پول دنیا را کدام کشور دارد ؟

کشوری که دومین منابع گاز و نفت جهان را دارد.
کشوری که یک ششم از ذخایر سنگهای قیمتی جهان را دارد.
کشوری که بهترین فرش جهان را دارد.
کشوری که بهترین خاویار جهان را صادر میکند.
کشوری که بهترین پسته جهان را دارد.
کشوری که یکی از بهترین تولید کنندگان زعفران است.
کشوری که ۱۰ درصد از آثار باستانی و تاریخی ثبت شده در یونسکو را دارد.

کشوری که تنوع طبیعی بی نظیرش باعث شده با یکساعت پرواز از مناطق سرد با 20 درجه زیر صفر (شرایط اسکی روی برف) به مناطق گرم با دمای 35 درجه (شرایط اسکی روی آب) دسترسی داشته باشد.

کشوری که درآمد زیادی از اماکن دینی دارد.
کشوری که یکی از مرغوبترین برنج های جهان دارد.
کشوری که یکی از بهترین چای های دنیا را دارد.
کشوری که به دلیل تنوع ذخایر معدنی به بهشت معدن شناسان مشهور است.
و مهمتر از تمام اینها... همان کشوری که سالانه 150 تا 180 هزار نفر تحصیلکرده از آن به خارج فرار میکنند
این کشور صاحب کم ارزش ترین پول دنیا است..!

چه کشور آشنایی..(ایران)


🌴

دعوت مردم از مسولین به دفاع از حرم:

" اکنون که تعداد زیادی از بهترین جوانان کشور ما در این راه شهید شده اند، از مسولین صدیق ایران و مراحع عظام تقلید، وزرا ، وکلای مردم (مجلس)  قوه قَضائیه مدیران ارشد و غیر ارشد نظام  و مسولین محترم صدا و سیما و مداحان دلسوخته اهل بیت نظیر حاج حدادیان ، حاج محمود کریمی ، حاج منصور ارضی و ...  که برای مردم "تعیین کننده راه" هستند توقع داریم آنها هم خودشان در این راه قدم بگذارند، و اگر خودشان پیر و ناتوان هستند فرزندان عزیزشان را به  دفاع از حرم و مقابله با فتنه های صهیونیستی-سعودی بفرستند.
 ما ملت ایران فرزندان مسولین نامبرده بالا را به دفاع از حرم دعوت می کنیم حتی اگر این دردانه ها، چاق و فربه هستند، یا اگر مادرزادی مدیر و رییس هستند یا اگر کارخانه دار و شرکت دار  و صادر کنده و وارد کننده هستند  و یا اگر تجارت می کنتد و حتی اگر در دانشگاه های اروپا و آمریکا مشغول اخذ مدرک هستند و یا حتی اگر در در حوزه های علمیه درس اخلاق و فقه برای مردم می خوانند را دعوت می کنیم در دفاع از حرم در سوریه شرکت کنند. اکنون که باب بهشت باز است حیف است این آقایان که در این کشور از امکانات مادی در حد وفور برخوردارند و دغدغه ای به جز دین مردم ندارند از بهشت موعود بی نصیب باشند.





‎گردو و چنار

‎می گویند منبر را از چوب درخت گردو می سازند چون که چوب آن بسیار محکم است و البته سایه و میوه خوبی هم دارد. 
‎اما درخت چنار میوه ندارد، سایه آنچنانی هم ندارد و از آن چوبه دار میسازند. استاد شهریار ویژگی این دو درخت را در شعری این چنین سروده است:

‎گفت با طعنه منبری به چنار 
‎سرفرازی چه میکنی؟ بی بار

‎نه مگر ننگ هر درختی تو؟
‎کز شما ساختند چوبه دار

‎پس بر آشفت آن درخت دلیر،
‎رو به منبر چنین نمود اخطار

‎گفت گر منبر تو فایده داشت 
‎کـار مردم نمی کشید به دار!!!









حاج طوسی بعد از فرمان اتش به اختیار 





حکایت نموده اند که در روزگاران قدیم، الاغهای ده، از پالان دوزشان بسیار ناراضی بودند. 
  
زیرا پالانی که برایشان میدوخت پشت شان را زخمی میکرد. در نهایت تصمیم گرفتند که جایی جمع شوند و دعایی بکنند تا شاید پالان دوز دیگری به ده شان بیاید.
از آنجا که دل صاف و ساده ای داشتند، دعاهایشان قبول درگاه آمد و پالان دوزی جدید وارد دهشان گشت... اما چه فایده که این پالان دوز هم لنگه همان پالان دوز سابق... نه تنها پالان راحتی بر تن خر ها نمیدوخت، بلکه از مواد اولیه پالانها نیز کم میگذا...شت و اینبار نه تنها پشتشان زخمی میشد، بلکه به جای دیگرشان نیز فشار می آمد. بازهم تصمیم گرفتند که جمع شوند و برای آمدن پالان دوز جدید دعایی بکنند.
این دفعه نیز به لطف دل پاک و بی غل و غششان، دعایشان مقبول گردید و پالان دوز جدید هم آمد، اما صد افسوس، و چه فایده.... این یکی به غیر از دوخت بد و دزدی از مواد اولیه ی پالانها، از صاحبان خرها خواسته بود که خرها را در گرسنگی نگهدارد تا شاید پالانها به تنشان اندازه شود... و اینبار نه تنها پالان شان راحت نبود و پشتشان همچنان زخمی، بلکه دلسوخته و از کرده پشیمان، که چرا قدر همان پالان دوز اولی را ندانسته و ناشکری کرده بودند... خلاصه .... هی جمع شدند و هی دعا کردند و این پالاندوز آمد و آن پالاندوز رفت
اما زخم پشتشان خوب نشد که هیچ بدتر هم شد.
تا اینکه تصمیم گرفتند جمع شوند و این بار نه برای رهایی از پالان دوز بلکه برای رهایی از خریت خود دعایی بکنند!!














گویند روزی ملا نصرالدین از محلی میگذشت؛ دید فردی را شلاق میزدند علت را جویا شد، گفتند: شراب خورده. ملا گفت خوب بخورد مگر چه میشود؟ گفتند شراب حرام است. ملا پرسید: برای چه حرامست؟ گفتند: چون به بدن ضرر میرساند و در قرآن آمده هرچه به بدن ضرر زند حرام است. ملا گفت خدا را هزار مرتبه شکر که شلاق نه به بدن ضرر میزند و نه به آبرو...





بعد از حملات تروریستی دیروز در حرم امام

در پیامی امام خمینی به رفسنجانی فرمود :35 ساله اینجا خوابیدم بادکنک هم نترکیده اگه میخوای دردسر درست کنی پاشو برو






‏شور انتخاباتی فرانسه  vs
شور انتخاباتی ما


ﺷﻴﺨﻰ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪ
ﺍﻃﺒﺎ ﺷﺮﺍﺑﺶ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﮑﺮﺩ؛ ﺣﺠﺎﻣﺖ
ﺍﻓﺎﻗﻪ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﺷﯿﺎﻑ ﺑﯽ ﺍﺛﺮ ﻣﺎﻧﺪ.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﯾﺎ ﺷﯿﺦ، ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﯼ؟




ﮔﻔﺖ : ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﺸﺘﺎﺩ ﺳﺎﻝ ﻋﺒﺎﺩﺕ، ﺣﺎﻻ
ﻣﺴﺖ ﻭ ﺯﺧﻤﯽ ﻭکونی ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺣﻖ
ﻣﯿﺮﻭﻡ.....😂
 



 ‏لایحه تنوع ازدواج با قيد دو فوريت به منظور افزايش جمعيت به مجلس رفت: 👇👇


* ازدواج مسلم:
ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است.

* ازدواج مفرح:
مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری بگیرد.

* ازدواج موجه:
مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، موجه است که در این هنگام هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اقدام کند.

* ازدواج متمم:
مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد. بعد زنی بگیرد که آن صفت ها را داشته باشد.

* ازدواج مثلث:
مرد تقوی پیشه کرده و به سه زن قناعت نماید.

* ازدواج مربع:
مرد تمام چهار زنی را که شرع به او اجازه می دهد بگیرد.

* ازدواج ملوّن:
مرد چهار زن بگیرد: سفید پوست، سرخ پوست، سیاه پوست و زرد پوست.

* ازدواج منظم : 
مرد هر شش ماه یک بار زن بگیرد.

* ازدواج میسر : 
مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد.

* ازدواج مشبک: 
مرد یک شبکه هرمی ازدواج راه بیندازد. به این معنی که هر زنی گرفت ، آن زن ، دو زن دیگر را هم براي ازدواج به او معرفی کند.

* ازدواج مکرر : 
مرد آن قدر زن بگیرد تا بميرد ...ايشالا به حق همين ماه عزیز...!!!!

😂😂😂




حاج آقا ﺑﺎﻻى ﻣﻨﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﻣﻴﺰﺩ :
ﻣﺎ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺭﻭ ﻣﻴﮕﻴﺮﻳﻢ ،
ﺍﺳﺮﺍﻳﻴﻞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﻴﮕﻴﺮﻳﻢ ،
ﺑﻪ ﻳﺎﺭى ﺧﺪﺍ ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ، ﻳﻪ ﺩﻓﻌﻪ یکی  ﺍﺯ ﺗﻮى ﺟﻤﻊ ﺩﺍﺩ ﻣﻴﺰﻧﻪ :




ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﺍگر روی ﺩﻳﺶ یه قیچی اضافه کنی ،
ترکیه رو ﻫﻢ میﺗﻮنى ﺑﮕﻴﺮی




ایران تنها کشوریه که پشت کامیوناش یاعلی و یا ابوالفضل مینویسن ،
  

 داخل کامیون عکس هایده و حمیرا میزنن ، بار کامیون هم تریاکه




عزراییل خطاب به دوستانش:

 جبرییل...شما سر کوچه بایست.
اسرافیل ...شما هم آخر کوچه را مواظب باش.
جرمیل شما هم با رافائیل وسط کوچه بایستید و چهارچشمی نگاهتان به جلو خونه باشه

من و میکاییل هم از پشت بام وارد خونه میشیم. الهی به امید تو...

"طرح ضربتی عزراییل برای به دام انداختن جنتی " 😂😂😂




🔴 #چند_خطے_هاے_با_تامل 

قولها..  "بی اعتبار"
حرفها.. "ناخالص" 
عشقها.. "پوشالی" 
محبتها.. "قلابی" 
خوبیها.. "تظاهر" 
دیدارها.. "تفاخر" 
صورتها.. "پر رنگ" 
سیرتها.. "بی رنگ" 
شعارها.. "بدون عمل" 
قضاوتها.. "بدون عدل" 
و....

در کدامین نقطه از انسانیت 
ایستاده ایم ؟؟؟  
یادش بخیر ، 

روزهایی که دروغگو دشمن خدابود…!




#حکایت

 شیخی ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺍﺯ ﺩِﻫﯽ ﺑﻪ ﺩﻫﯽ ﺩﯾﮕﺮ سفر میکرد. ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺟﻮﺍن ﻣﺴﺖ ﺭﺍﻩ ﺑﺮ ﺍﻭ بستند. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺎﻣﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻌﺎﺭﻑ کرد. 
وشیخ ﺍﺳﺘﻐﻔﺮﺍﻟﻠﻪ گفت و ﺳﺮ ﺑﺎﺯ ﺯﺩ ﻭﻟﯽ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ. ﺑالاخرﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺷﺮﺍﺏ ﺗﻌﺎﺭﻓﯽ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩ ﮐﺸﺘﻪ می شود. شیخ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺟﺎﻥ ﺭﺍﺿﯽ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﮐﺮﺍﻩ ﺟﺎﻡ ﮔﺮفت ﻭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ:

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺗﻮ  خود ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺟﺎﻧﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺍﺏ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ.
ﭼﻮﻥ ﺟﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﺐ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﮐﺮﺩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺧﺮﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﺮش ﺑﻪ ﺟﺎﻡ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ.
شیخ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺷﺮﺍﺑﯽ ﺣﻼﻝ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ که ﺍﯾﻦ ﺳﺮ ﺧﺮ نگذﺍﺷﺖ..

✍️ﻋﺒﯿﺪ زاکانی

ﺷﺒﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺴﺘﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ !
ﺩﺭ ﺁﻥ ﯾﮏ ﭼﻨﺪﺳﺎﻋﺖ ﻣﻦ ﻋﺠﺎﯾﺐ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻡ !
ﮐﻌﺒﻪ ﺭﺍﺑﺴﺘﻢ ...
ﻧﻤﺎﺯ ﻭﺭﻭﺯﻩ ﺭﺍ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﮐﺮﺩﻡ ..
ﺟﻬﺎﻥ ﮐﻮﺑﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺳﺎﺧﺘﻢ ﮔﯿﺘﯽ! 
ﺑﻪ ﻟﯿﻠﯽ ﺣﮑﻢ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﺋﻤﯽ ﺩﺍﺩﻡ !
ﺑﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺣﻖ ﺧﻮﺏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺍﺩﻡ!
ﺑﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺁﺗﺸﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺩﻡ ﺩﺍﺩﻡ!
ﺑﻪ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺍﻫﺮﻣﯽ ﮐﻮﻫﺎﻥ ﺷﮑﻦ ﺩﺍﺩﻡ !
ﻧﯿﺂﻭﺭﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻭ ﻣﺮﺷﺪ ﻭ ﺭﻣﺎﻝ !
ﻧﻪ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻫﺮﺯﻩ ﻭ ﻻﺕ ﻭ ﮔﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ !
ﻧﺪﺍﺩﻡ ﻓﺮﺻﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻓﺮﯾﺒﯽ ﺑﺮ ﻋﺒﺎ ﭘﻮﺷﺎﻥ!
ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﮔﻔﺖ ﺁﻧﮑﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻫﻞ ﺭﯾﺎ ﮐﺮﺩﻡ !
ﻫﺮ ﺁﻧﮑﺲ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﺪ !
ﻧﮑﺮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﺗﻬﯽ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻔﺎ ﮐﺮﺩﻡ !
ﻧﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﺣَــــــــــﺪ ﺑﺪﺍﺩﻡ ﺛﺮﻭﺕ ﻭ ﻣﮑﻨﺖ !
ﻧﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﻧﻮﺍﯾﯽ ﻣﺒﺘﻼ ﮐﺮﺩﻡ !
ﻧﮑﺮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺭﺍ ﻋﺠﺐ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩﻡ !!....
ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻮﺩﺗﺎ ﮐﺮﺩﻡ ...
ﺳﺤﺮ ﭼﻮﻥ ﮔﺸﺖ ﺍﺯ ﻣﺴﺘﯽ ..
ﺷﺪﻡ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭ !
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﺭ ﭘﻨﺎﻩ ﻣِﯽ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺑﺮ ﺧــــــــــﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ
ﺷﺪﻡ ﺑﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﯾﮏ ﺑَﻨﺪﻩ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺍﻭ!
ﺑﮕﻔﺘﻢ ﮎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ﺧَــــــــــﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ ...
ﺧَــــــــــﻄﺎ ﮐﺮﺩﻡ!!!






حسن ۱ 😄
حسن ۲ 😄
حسن دنده به دنده 😄
حسن بشقاب پرنده 😄
حسن به ریش ملت 😄
ببین چطور میخنده 😄

🕊
😄😄😄😄😄😄😄😄


حسن ۳ حسن ۴ 😧
حسن وعده بسیار 😧
حسن ناله ز اغیار 😧
حسن دولت بیمار 😧
حسن خلق گرفتار 😧


حسن ۵ حسن ۶ 😜
حسن دولت نرمش 😜
حسن شیب ملایم 😜
بشد ۵ و ۱ شش 


😄😄😄😄😄😄😄😄


حسن وارث محمود 😝
حسن دولت کمبود 😝
حسن در همه جا گیر 😝
حسن دولت تدبیر 😝


حسن بنزین آزاد 😱
حسن مردم غمباد 😱
حسن در دل تحریم 😱
حسن دولت تصمیم 😱
حسن نان بر قدار 😱
حسن قاتل بازار 😱

حسن ... 


الا یا ایها المحمود کجایی ؟ 
بیا بنگر که نان ها شد هزاری
تو را من فحش میدادم زمانی 🙊
ولی امروز غلط کردم حسابی 😰
حسن گفتش که من امید دارم 😎
برای مشکلات کلید دارم 🔑


حسن آمد با آن شیب ملایم … 
همه نامردمی ها گشت قایم … 
ولی دیدم همه چرت و دروغ است 
به خود که آمدم دیدم که دوغ است
بیا محمود بیا دورت بگردم
بیا تا دست خالی بر نگردم



یا حجت ابن الحسن ..! 

کلیدو بگیر از حسن..


با شناختی که بنده از ملاها پیدا کردم,
بهشت اگر واقعا وجود داشت ,

هیچ آخوندی امکان نداشت لو بده چنین
جایی وجود داره ,

چه برسه بخواد ملت رو به زور ببره !


مراسم سینه زنی در مجلس ترحیم رفسنجانی با حضور سید علی!
روی دگمه کلیک کنید.

ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻮﺳﯽ ﮐﺎﻇﻢ 37 ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ . ﺩﺭﺗﻤﺎﻡ ﻣﺪﺕ ﻋﻤﺮﺵ 24 ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺍﺯ ﺍﻭ 18 ﭘﺴﺮ ﻭﻭ19 ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪ.
ﻫﺮ ﮔﻮﺷﻪ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻭ ﺗﭙﻪ ﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻧﻮﺍﺩﮔﺎﻧﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ
فکر کنم ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ بند زنان ﺣﺒﺲ ﺑﻮﺩﻩ !!




حج راه نمی دهند می گویند مسلمان نیستید... آمریکا راه نمی دهند می گویند مسلمان هستید. خلاصه وضعیت مسخره ای شده


فوری  ❗️
اگر درحادثه‌ای مثل پلاسکو گیر کردین ، ضمن حفظ خونسردی خودتون به هیچ وجه برای نجات جونتون در خواست کمک نکنید فقط باصدای بلندبگین : 

        "یا حسین ، میرحسین ! "

سپس کمی صبر کنید نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی و اطلاعاتی و قضایی و بسیجی و دلواپس و لباس شخصی و ذوب شده و ذوب نشده و نیمه ذوب، کمتر از ۱۰ دقیقه  با پیشرفته ترین هلیکوپتر و آب پاش و جرثقیل و......  

سر میرسن و با پس گردنی از مرگ نجاتتون میدن..



ﺍﺯ دكتر ﻣﺼﺪﻕ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
ﻓﺮﻕ ﺑﻴﻦ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ فاسد ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ 
ﻭ ﻳﻚ ﻣﺪﯾﺮ فاسد  ﻏﺮﺑﻰ ﭼﻴﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺍﺳﺖ!
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﻣﻨﻈﻮﺭتان ﭼﻴﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻰ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻛﻨﻰ 
ﺑﺎﯾﺪ ﻓﻘﻂ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﻴﺞ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻰ ،
ﻭﻟﻰ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻰ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻰ ﺑﺎﻳﺪ 
ﻛﻞ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﻰ ﻭ ﻛﺎﺷﻰ ﻭ ﺳﺮﺍﻣﯿﮏ ﻫﺎﻯ 
ﺩﻭﺭ ﻭ ﻭﺭ ﺁﻧﺮﺍ ﺑشکنی ﻭ ﺳﻴﻤﺎﻥ ﺯﻳﺮ ﺁﻧﺮﺍ ﻫﻢ ﺧﺮﺩ ﻛﻨﻰ 
و بوى گندى را تحمل کنی،
ﺗﺎ آنگاه ﺑﺘﻮﺍﻧﻰ ﺁﻧﺮﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻰ..!
#کانال_دموکراسی





دركلیسا،
 جك از دوستش ماكس می پرسد: «فكر می كنی میشه هنگام دعا كردن سیگار كشید؟»
ماكس میگه: «چرا از كشیش نمی پرسی؟»
جك نزد كشیش می رود و می پرسد: «می توانم وقتی در حال دعا كردن هستم، سیگار بكشم.»
كشیش پاسخ می دهد: «نه، پسرم، نمیشه. این بی ادبی  است.»
جك نتیجه را برای دوستش ماكس بازگو می كند.
ماكس میگه: «تعجبی نداره. تو سئوالت رو درست مطرح نكردی. بگذار من بپرسم.»
ماكس نزد كشیش میره و می پرسه « وقتی در حال سیگار كشیدنم می تونم دعا كنم؟»
كشیش مشتاقانه پاسخ می ده: «مطمئناً، پسرم. 
مطمئناََ‌
...
حالا امروزی تر:
کسی که  نماز میخونه و روزه ميگيره ، میتونه اختلاس و دزدی کنه؟ نه!

کسی که اختلاس و دزدی میکنه،  میتونه نماز بخونه؟ بله مطمئناً! 


پس باید سوال رو درست پرسید! 😂😂



 ای کسانی كه انقلاب کردین، 
لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید.🤔

1- تفاوت "حضرت والا" و "حضرت آقا" را توضیح دهید!🤔

2- دو کلمه "مقام عظمای ولایت" و "شاهنشاه آریا مهر" را تعریف کنید!🤔

3- معنی عبارت‌های " جانم فدای رهبر" و " جان نثار" را به طور خلاصه شرح دهید!🤔

4-دو کلمهء "بيت" و "کاخ" چه تفاوت‌هايي دارند؟! 🤔

5- تفاوت دو گروه "عاشق ولايت" و "فدوي" را در چند سطر توضيح دهيد! 🤔

6- "بنياد پهلوي" و "بنياد علوي" چه تفاوتي دارند؟🤔

 7- جمله "‌سلطنت عطيه‌اي است الهي‌" چه رابطه اي با عبارت "مقام عظماي ولايت جانشين امام زمان" دارد ؟ 🤔

8- تفاوت "راي ملوکانه " با "حکم حکومتي" کدام است؟ 🤔

9-فرق "شاهرود" با "امامرود" را بيان کنيد. 🤔

10- "بندر امام" با "بندر شاه" چه تفاوتي دارد؟🤔

( هر سوال ۲نمره)




تو اتوبان قم ترافیک شده بود ، یکی از راننده ها از یه عابر پیاده می پرسه : چه خبر شده ؟

عابر میگه : یه اتوبوس آخوند رو گروگان گرفتن، گفتن یا 3 میلیارد میدید یا بنزین میریزیم روشون همه شونو آتیش میزنیم ! 

راننده میگه : خب تاحالا چقدر کمک شده؟ 

عابر میگه : دیگه هرکس به وسع خودش کمک کرده 1 لیتر ، 2 لیتر ، 10 لیتر .....  بعضیا هم کارت سوخت دادن😂😂😂 


سرزمینی که«پخمِگانش»شاغل باشند و «نخبگانش» بیکار!

صادراتش «متفکر» باشد و وارداتش«مخدر»!

«قبرهایش» خریده شوند و «مغزهایش»فروخته!

گورستان تاریخ ست،نه سرزمین زندگان...!!


















برنامه روزانه بهشت:

- ساعت ٣ صبح نماز شب
- ساعت ٤ صبح نماز صبح
- ساعت ٥ صبح دعاى بعد از نماز
- ساعت ٦ صبحانه كنار رود عسل با نان داغ و شير و سرشير و ...
- ساعت ٧ صبح گوش فرا دادن به سخنان گهربار پيامبر دويست و چهل و يكم در باب عدم هيزى كردن به حورى همسايه😳
- ساعت ١٠ صبح مداحى حاج كريم در طبقه سوم قصر ايشان
- ساعت ١١:٣٠ نماز ظهر و عصر
- ساعت ١٢ دعاى بعد نماز
- ساعت ١٣، ناهار كباب زعفرونى با مخلفات كامل
- بعد از ناهار تا اذان مغرب و عشا در اختيار خود، (وول خوردن در ميان حوريان)


برنامه روزانه جهنميان:

- ساعت ٧ صبح: كنسرت متاليكا
- ساعت ١٠ صبح: رقص زومبا
- ساعت ١٢: كنسرت هايده
- ساعت ١٣ : كنسرت جنيفر لوپز
- ساعت ١٤: كنسرت مدونا
ساعت ١٥: كنسرت مدرن تاكينگ
ساعت ١٦: كنسرت گوگوش
ساعت ١٧: كنفرانس اديسون در باب تكنولوژى هاى آينده جهنم
ساعت ١٨: همايش انيشتين در باب دستاوردهاى روز فيزيك كوانتوم
ساعت ١٩: كنگره استيو جابز درباره ميكرو كامپيوترها
ساعت ٢٠ مشاعره شكسپير با عبيد زاكانى!
ساعت٢١ حسن ختام برنامه هاى روزانه
رقص جميله ومحمد خرداديان😂
زمان خوردن و خوابیدن اختيارى!

حالا خود دانیددیگه





اینکه مرقد یازده تا از اماما خارج از ایرانه...
ولی ۹۸% امامزاده ها تو ایران!!!!
این نشون میده قدیما اماما بچه هاشونو واسه ادامه تحصیل میفرستادن ایران!!!

 (روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی


اصول دین را نام ببرید :

1- توحید.                 

2 - معاد

3 - نبوت

4 - عدل

5 - امامت

6 - اختلاس



ما اشتباه کردیم...!

باکمی دقت، متوجه میشوید همانطوری که مینویسیم "عیسی" و میخوانیم "عیسا"!
و یا مینویسیم "موسی" و میخونیم "موسا"!

پس در واقع : وقتی که می نوشتيم 
"تولید ملی و ثروت ملی" در اصل میشد
"تولید ملا و ثروت ملا"!
ما اشتباه میخواندیم و این بندگان خدا اختلاس نکردن مال خودشان بوده...!

بارالها، ما را ببخش!

تهمت زديم و زود قضاوت کردیم...!


ﺍﮔﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻗﻤﺮﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ، خب ﻣﺎ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﯽ ﻫﺎﺷﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯾﻢ❗️

ﺍﮔﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﯼ ﻋﻈﯿﻢ ﺩﺍﺭﺩ، خب ﻣﺎ ﺷﺎﺑﺪاﻟﻌﻈﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯾﻢ❗️

ﺍﮔﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻓﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ، خب ﻣﺎ ﻫﺮ چه ﺩلتان ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ بسیجی مشنگ داریم❗️



سعیدطوسی برای اربعین رفته کربلا



میگن دوطفلان مسلم شبانه باموتور فرار کردن ترکیه 😅😄😄







ترامپ گفته که هیلاری کلینتون آلرژی داره و ذات الریه و.... و نمیتونه رئیس جمهوری آمریکا بشه

این سوسول بازیا مال آمریکایی‌هاست، ما یه نفر داشتیم شیزوفرنی فوق حاد داشت، 8 سال هم راحت رئیس جمهور بود!! تازه يه نفر داشتيم درحالت كما رييس خبرگان بود...

وحتی یه نفرم داریم پوشک میبنده رییس شورای نگهبانه وهمون طوریم میره نماز جمعه برگزار میکنه!😄

………………………………………………………………



ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺭﺟﯽ .ﺍﺻﻼ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﻦ

ﭼﻮﻥ ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺸﺘﺶ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنه...

ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ🚕 ﻫﻤﺶ به یاﺩ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﯽ؛

ﺧﺪﺍ ﮐﻨﻪ ﺁﺗﯿﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ.

ﺧﺪﺍ ﮐﻨﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﺶ ﻧﺘﺮﮐﻪ

ﺧﺪﺍ ﮐﻨﻪ ﭼﭗ ﻧﮑﻨﻢ

ﺧﺪﺍ ﮐﻨﻪ ﺗﺮﻣﺰﺵ ﺑﮕﯿﺮﻩ.

ﺧﺪﺍ ﮐﻨﻪ ﻧﺰﻧﻢ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺣﯿﻮﻭﻥ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﺑﺸﻪ

کلا فضاش معنویه ! 😄

پراید که دیگه انگار تو حرمی! دم به دیقه صلوات

پسر همسایه مون پنج سال فروشنده مواد مخدر بود،سه ماه پیش گرفتنش، امروز اعدامش کردن 
اشرف خانم زن همسایمون میگه خوش بحالش تو  محرم و صفر مردن سعادت میخواد!!!

ﺍﺯ غضنفر مـیپرسن:
ﺍﮔﻪ ﺗﻮﯼ ﺟﻨﮕل ﺩﺭﺣﺎﻝ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺑﺎشيم ......
ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﺷﯿﺮ ﺟﻠﻮمون ﺳﺒﺰ ﺑﺸﻪ .....
نمازو بايد بشكنيم ﻭ ﻓﺮﺍﺭ كنيم ﯾﺎ به ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﻧﺪنمون ادامه بديم ؟؟؟
ميگه : اگه وضومون باطل نشده باشه به نمازمون ادامه ميديم !!!!


شیخک به چرت بود که زبیده اش وارد شد به تعجیل, بگفتا; شیخکا چه نشستی که آش شله قلمکار دهند اندر هیئت ابوالفضلی!

پس شیخک به عبا و عمامه شد و دیگ, سمت دروازه, پیش گرفت.

چون رسید کوی هیئت را, خیل خلق بدید در آشوب و هیاهو! در اندیشه شد که نوبتش نیاید و اشکم در حسرت بماند!
ره ز میان صف گشوده, بالای دیگ برسید. دیگ آش, نیمه یافت. پس آشپز را بگفت; دست نگاهدار, که نذری را اشکالی ست شرعی!

آشپز بگفت; از چه روی ای شیخک؟
خلق نیز به گوش شدند.

شیخک بگفت; قصاب بدیدم به بازار که گوسپند, تازه ذبح بکرده, سر به کناری نهاده بود. چون ز سر بگذشتم, حیوان به ناله و اشک شد که قصاب, آب نداده, هلاکم نمود..., هم از این روی, حرام باشد آن گوشت و این شله!

مردم را ولوله افتاد و آشپز را پرسش که; حال که کار ز کار بگذشته, چه باید کرد شیخکا؟

شیخک بخاراند ریش را و بگفتا; خمس آش به امام دهید, حلال شود!
پس خلق بگفتند آشپز را که; خمس دهی, حلال شود, به ز آنست که کل آن حرام شود!

پس آشپز, دیگ ز شیخک بستاند و آش اندر بکرد!
خلق, شادمان شده, شیخک را درود گفته, صلوات بفرستادند.

خشتمال, که ترش روی, حکایت بدید و بشنید, شیخک را جلو گرفته, بگفتا; این چه داستان بود که کردی؟ چه کس دیده که گوسپند سر بریده سخن گوید, ای فریبکار؟
شیخک بگفت; مهم شله است, که به دیگ شد! الباقی, نه گناه من است, که خلق را اگر میل به خریت است, همه کس را حلال باشد به سواری!





اندر احوالات راوی گری ... :)
حاج آقا رو منبر داشت در مورد حلال و حرام صحبت میکرد که چنین گفت:

روزی سه تا دزد به خونه یک تاجر دینداری زدند و کلی پول و سکه رو روی خر صاحبخونه گذاشتن و زدن بیرون!
تو مسیر دوتاشون دسیسه چیدن که سومی رو بکشن تا سهمشون بیشتر بشه و همین کارو هم کردن!
بعدش آب و غذایی خوردن و باز راه افتادن که یه دفعه یکیشون خنجر کشید و رفیق دومیش رو هم کشت!
شب که شد دزد باقی مانده دلدرد شدیدی گرفت و بر اثر سمی که شریک قبلیش تو غذاش ریخته بود مُرد و الاغ هم که تنها بود، راه صاحبخونه رو گرفت و بهمراه مال به خونه تاجر دیندار برگشت...
همه در مسجد صلوات فرستادن که یهو معتاده پرید گفت: حاج آقا! دزدا که سه تاشون مردن؛ پس جریان رو کی واستون تعریف کرد؟ خره؟!








قم میری وسایلتو میدزدن

مشهد میری جیبت رو میزنن 

کربلا میری میکشنت

حج میری میمالنت

کلاس قرآن میری میکننت

بخدا هیجا تایلند نمیشه
میری میکنی میای


امام جمعه تهران: این حجاب زن های ما حتی با چادر هم زیاد کامل نیست!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
به نظر منم راست می گه
حتی با چادر هم مشخصه که دست و پا دارن، بهتره به جای چادر از کارتن یخچال استفاده بشه، اینطوری خیلی بهتره ثوابشم بیشتره 😂😂😂




چرا در ژاپن کسي "مرگ بر آمريکا" نميگويد؟
از يکي از مقامات ژاپن پرسيدند: شما تنها کشوري بوديد که آمريکا عليه تان از بمب اتم استفاده کرد؛ قاعدتاً شما بايد بزرگ ترين دشمن آمريکا باشيد، پس چرا هيچوقت شعار "مرگ بر آمريکا" سر نميدهيد؟
او پاسخ داد: شعار دادن کار کسانيست که در عمل نميتوانند کاري انجام دهند! همين که روي ميز رئيس جمهور آمريکا تلفن پاناسونيک ما نشسته، يعني اينکه ما پيروز شديم!
.
.
.
بيايد ما هم کاري کنيم 
که رئيس جمهور آمريکا " پرايد" سوار شه ﻭ ﺭﻭ ﻣﯿﺰﺵ ﭘﺸﻤﮏ ﺣﺎﺝ ﻋﺒﺪﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷﻪ 😃






😳😳
متن لو رفته ی دعای ایرانیان

خدایا: کشور ما را از شر فقر، بیکاری، تورم، اختلاس، خرافات، فساد، اعتیاد، طلاق، جهل و تعصب بیجا، تبعیض، اختلاف طبقاتی،‌ امواج پارازیت،‌ پراید، روغن پالم، نمایندگان بی تفاوت، وعده های سرکاری مسئولین، برادران قاچاقچی، سریالهای تکراری، اینترنت مخابرات، مزاحمتهای ایرانسل، بنزین آلوده، ترافیک، آلودگی هوا، آلودگی آب،‌ گرانی، خشکسالی، گردو خاک و ریز گردها، طوفان و سیل یهویی، زمین خواری، حقوق های نجومی، املاک نجومی، مدیران همه چیزخوار ، داعش و سایر بستگان و وابستگان در پناه خود مصون بدار!!


  میگن ملائکه هنگ کردن، آخه تو خود جهنم اینهمه عذاب نیست!!!







خدایی آخره کلامه!!!!!!!!

یه آجرُ وردار بپیچ تو کیسه نایلون سیاه ، بذار بالای یخچال، به بقیه هم بگو
بش دست نزنن و سراغش نرن. تا خود صبح همه انگولکش می‌کنن ببینن توش چیه!
.
.
.
(.نظریه یک راننده تاکسی در مورد حجاب





لره ازآخونده ميپرسه: اول وآخر ماکيه؟
آخونده ميگه : اولتون منم كه توگوشتون اذان ميگم
آخرتون هم منم كه براتون نمازميت ميخونم ..... مشكلي داري؟

میگه : نه حاج آقا يکی بما گفت: ریدم تواول و آخرت ....ماهم ملتفت نبوديم ، پرسيديم







ﺧﻮﺭﺟﻴﻦ ﺷﺨﺼﻰ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺍﻭ ﻛﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺭﺟﻴﻦ ﺑﻮﺩ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﺭﻓﺖ .
ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺑﮕﻔﺘﻨﺪ : ﺳﻮﺭﻩ ﻳﺎﺳﻴﻦ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺁﻥ ﻣﺎﻝ ﭘﻴﺪﺍ ﺑﺸﻮﺩ !
ﻣﺎﻝ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺑﮕﻔﺖ : ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻪ ﻳﻜﺠﺎ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺭﺟﻴﻨﻢ ﺑﻮﺩ ....
...
ﻋﺒﻴﺪ ﺯﺍﻛﺎﻧﻰ









ﻳﺎﺩ ﻗﺪﻳﻤﺎﺍﺍﺍ ﺑﺨﻴﺮ ...
ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﻴﻮﻣﺪ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﻗﺒﻠﻪ ﻛﺪﻭﻡ ﻃﺮﻓﻪ؟

😅😅😅😅😅

ﺍﻻﻥ ﻧﻴﻮﻣﺪﻩ ﻣﻴﮕﻪ ﺭﻣﺰ wifi ﭼﻨﺪﻩ



ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺑﺪﻡ ﮔﻔﺘﻢ:
.
.
..
تو ﺍﻻﻥ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺍﻭﻧﻮﺭ پیش حوری هاست
.
.
ﺯﻧﺶ ﭘﺮﺗﻢ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ😂😂😂
مردم يزره شعور ندارن...



مراسم افتتاح پل روگذر جهرم بعد از 7سال بهره برادری امروز توسط وزیر راه و ترابری 😐
همه روبیخیال فقط جناب سرهنگ روبچسپ


بازدید وزیر دادگستری از کارخانه دارو سازی فقط جنبه داشته باشین نخندین😁


شعر مش فرج و شب اول قبر :


 چند قدم پایین تر از نهر کرج
زیر ماشین رفت و له شد مش فرج

زد از این دنیای پر زحمت به چاک
غسل دادند و سپردندش به خاک

طبق معمول آمد آنجا دو مَلَک
با مداد و کاغذ و چوب و فلک

گفت با آن بینوا از روی خشم
هر چه میگویم بگو ... گفتا بچشم

گفت شغلت چیست؟ گفتا کارمند
ساکن تهران ولی اهل مرند

گفت برگو تا چه داری سور و سات
از نماز و روزه و خمس و زکات

یک به یک نام همه پیغمبران
بی غلط بشمر که باشی در امان

حج واجب گر بجا آورده ای
پول آن را از کجا آورده ای ؟

نامه ی اعمال گر باشد سیاه
می کنم من روزگارت را تباه

مش فرج از جا کمی جنبید و گفت
کم به گوش من فرو کن حرف مفت

من کجا وقت عبادت داشتم؟
کی مجال قرب و طاعت داشتم؟

نصف عمرم در اداره شد تلف
نصف آنهم شد تلف در توی صف

از برای روغن و صابون و نفت
آبرویم در میان خلق رفت !

دایما آنجا من شوریده بخت
می زدم در زیر کفشم نیم تخت

در اطاقی خیس منزل داشتم
فکر صاحبخانه در دل داشتم

روزه گر سی روز بوده برقرار
من تمام عمر بودم روزه دار

این مرا برنامه ی هر روزه بود
کی دگر وقت نماز و روزه بود

مرحمت فرما بیا روی زمین
چند روزی همچو ما شو خوش نشین

تا فراموشت شود لطف خدا
می شوی اهل جهنم مثل ما

گر تو می بودی به جای این حقیر
کفر می گفتی دمادم ای نکیر

مش فرج زین حرفها بسیار گفت
گفت و گفت و گفت و گفت و گفت 

نامه ای داد و فرستادش بهشت
در میان نامه این مطلب نوشت

حامل این نامه قبل از مرگ خویش
سوخته در بین آتش پیش پیش


شعر طنز  فيش      .........


اي جهانْ ، تحسين گوىِ مَشيِ چون درويش تان !
كشوري با مردمش را مي خرد يك فيش تان 


مي توان وامي براي ساختِ برجي گرفت
با ضمانتنامه ي يك تارِ موي ريش تان 


مُهر داغِ دين به پيشاني زديد از خوفِ دوست
اي كه شيطان دكترايش را گرفته پيش تان 


نور مي بارد از آن سيماي جذابِ شما
صدهزاران مثل من قربانِ يك ته ريش تان 


در "قسَم به حضرت عباس" تان ، شك نارواست
گرچه بيرون آمده : دُمِ خروسِ فيش تان


درد وجدان چيست!؟ ول كُن ! باز سر بالا بگير !
زور بازويِ خود است و رنجِ كم يا بيش تان ! 


يك كمي ما از كسورات شما دلخور شديم !!
عذر مي خواهيم اگر گاهي قلم زد  نيش تان ! 


بَره اند اين ملت و اصلاً نمي فهمند كيست
دوست يا دشمن در اين اوضاع گرگ و ميش تان !


با نوايِ كاروان، بستيد بار و راهيِ
جبهه هاي حق عليه باطلِ در "كيش" تان


صد درِ جنت در آن سو !! روي خود وا كرده ايد !
اي شمايان : يَعمُرونَ حالِ قوم و خويش تان !!


مي توان بَستش !؟ نه ، هرگز ! وا  شده زخمي عميق 
بر درخت باورِ مردم ، به ضرب تيشِه تان !


در رِسيورهايتان كانالِ دين : نواان سیگنال

گوئيا يك ذره چرخانده ست شيطان ! ديش تان


بخشنامه اى که ديروز در مجلس تصویب شد😜

در راستای اعلان بخشنامه‌ای‌ به بوتیک‌ها با مضمون: نمایش عمومی کروات و پاپیون ممنوع است. مانکن‌ها باید بدون سر باشند و برجستگی‌های بدنشان معلوم نباشد، به نظر مى رسد به زودى بخشنامه هاى زير نيز صادر خواهند شد:

*بخش‌نامه به میوه‌فروشی‌ها*
• نمایش عمومی هویج و بادمجان ممنوع است.
• آویختن موز در مقابل مغازه ممنوع است و روی لیموهای درشت و آبدار، حتما باید با پارچه ضخیم و گشاد پوشانده شود.
• خیار تنها با ارائه‌ی سند ازدواج و پس از استعلام فروخته شود.
• خیره شدن به هلو مطلقا ممنوع است.
• در پایان برنامه 5 ساله دوم میوه فروشی ها باید زنانه و مردانه شوند و خیار، بادمجان، موز و بطور كلى تمام ميوه هاى دراز، فقط به آقایان فروخته شود. کیوی نیز استثنائا فقط به آقایان عرضه خواهد شد. لیمو، طالبی، هلو (لعنة الله) و دیگر گردالی ها فقط به بانوان فروخته میشود.
• مبارزه با کاشت، داشت، برداشت و توزیع مخفیانه خیار چنبر(نعوذ بالله) به عهده ستاد مبارزه با مواد مخدر است.

*بخش‌نامه به دوچرخه‌سازی‌ها*
• باد کردن لاستیک با تلمبه ممنوع است.
• باد کردن توپ با دهان توسط زنان از اهم جرایم محسوب می شود.

*بخش‌نامه به راه آهن*
• ورود و خروج قطار به تونل ممنوع است.
• تبصره: در صورت لزوم، قطار فقط تا انتهای واگن اول به تونل وارد شود آنهم فقط یکبار. در صورت تکرار لکوموتیو ران به 60 ضربه شلاق محکوم می شود

*بخش‌نامه به فرودگاه‌ها*
• در لحظه‌ی شروع پرواز نباید نوک هواپیما بلند شود.

*بخش‌نامه لوله کشی*
• استفاده از اتصالات نری و مادگی در کنار هم ممنوع است، حتی الامکان فقط از اتصالات نری استفاده شود، در صورت لزوم به استفاده از اتصالات مادگی، پوشاندن اتصال با دولایه قیر و گونی الزامی است.
• استفاده از اتصال پستانک و اتصالات ممه ای در هیچ صورت مجاز نبوده و با متخلفین برخورد جدی خواهد شد.
• در حمام و دستشویی ها، بجای شیر مخلوط، از دو شیر مجزا با فاصله حداقل 30 سانت از هم استفاده گردد.
• در کلیه عملیات تاسیساتی از آچار شلاقی بجای آچار فرانسه استفاده شود.

*بخش‌نامه به دامداری ها*
• نگهداری دام های نر و ماده در یک طویله ممنوع است.
• دوشیدن گاو ها فقط باید توسط کارگران زن صورت پذیرد.
• هیچ ماده گاوی حق شیر دادن به گوساله های نر بالای 17 ماه را ندارد.
• خرید، فروش، تولید و نگهداری قاطر تخلف محسوب و با متخلفین برخورد خواهد شد، در صورت تولد قاطر، تحویل قاطر به همراه اسب و الاغ متخلف به مقامات ذیربط الزامی است.

بخشنامه به الكتريكي ها :
- هيچ برقكار مردي حق لخت كردن سيم را ندارد مگر قبل از كار محرم شود و حين كار در اتاق در بسته باشد.
- لخت كردن 2 سيم هم زمان مصداق توهين به شريعت است و اشد مجازات را در پى خواهد داشت.
- فرو كردن 2 شاخه در پريز ممنوع است حتي براي اقوام آقاى اديسون (لعنت الله عليه)
- استفاد از چسب برق با رنگهاي جيق و رنگ هايى كه جلب نظر نمايد مخصوصا قرمز ممنوع است.
- كما فى السابق برق + و – بايد از هم جدا باشند و حتي المقدور با دو رشته سيم جدا با فاصله حداقل 30 سانتيمتري مورد استفاده قرار گيرند. گزارش هر نوع اتصالى مبنى بر برخورد برق + با برق – حداكثر ظرف يكساعت به گشت ارشاد گزارش شود.

- چنانچه كسى را برق بگيرد حق لرزيدن و بندرى زدن ندارد!

https://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEgGRUIFkooxcKKce9xvt0Mxgq-XW6nU6EtO1pWNVgOnKoq7JDrYzN1gbDkKgA64aHXcsZIjT5ptbeJRs6DHLcei6YlpRG-sadQQEptTy5bs1n87vztunIZPCFPw=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEijjMp7rzUCxCFcKXzxczm9QcP6DLPCVVGXDfL4XQVIncl7W0EqCkkkRch4ByybU9oMHWm3iH9BdjR_jSXORRDt1dpb_lkX_NZ6I2pEkiZ-Q-qjBgJEUsmdhyphenhyphenq8=s0-d-e1-fthttps://blogger.googleusercontent.com/img/proxy/AVvXsEgGRUIFkooxcKKce9xvt0Mxgq-XW6nU6EtO1pWNVgOnKoq7JDrYzN1gbDkKgA64aHXcsZIjT5ptbeJRs6DHLcei6YlpRG-sadQQEptTy5bs1n87vztunIZPCFPw=s0-d-e1-ft


چقدر "بز" در مملکت زیاد شده است!
همه بدبختی ما ازاین "بزها "و"بززاده ها" است !
با آنکه کارشناسان کشاورزی و سازمان مراتع و متخصصان حفظ و احیای مراتع بارها و بارها وجود "بز🐐 "را خطر بزرگی برای مراتع و آب و خاک کشور دانسته اند، معهذا مشاهده میشود هر روز بر تعداد بزهای کشور اضافه میگردد و"بز" گر هم در میان این همه بز دیده میشود !
بزها که علامت مشخصه آنها ریش بلندشان است 🐐 و این ریش بلند آنها را در میان گله گوسفندان متمایز میسازد.
١. دارای پنجه های تیزی هستند و با پنجه های تیز خود بر روی منابع با ارزش دست اندازی میکنند.آنها روی دو پای عقب خود می ایستند و به تنه درختان پنجه میکشند و باعث نابودی درختان میشوند سرشاخه های درختان را هم میخورند و باعث خشک شدن درخت میشوند.
٢. با پنجه های تیز خود پای ریشه درختان، گیاهان را شخم میزنند و باعث تخریب خاک میشوند و گیاهان خودروی مراتع را از بیخ و بن میخورند و به این ترتیب هرجا که بز چرا کند پس از مدتی عاری از هرنوع گیاه و رستنی میگردد.
٣. بز حیوان ناسازگاری است و مرتبا درمیان گله گوسفندان به دنبال قدرت طلبی و خود نمایی و زیر پا گذاشتن حقوق گله گوسفندان میباشد و در این رهگذر بعضا با استفاده از رانت شاخ خود به چشم و چارگوسفندان بینوا میکوبد و با اعمال خشونت و سرکوب گوسفندان را مرعوب کرده ، خفقان سیاسی راه می اندازد و آزادی بع بع گوسفندان(بهترین آزادی در عالم) را سلب میکند.بز ها معمولا تعدادی بزغاله هم دارند و این بز زاده ها که معمولا درسایه پدران خود حرکت میکنند و چمن ها وعلف های مرغوب صحرا را تصاحب کرده و قسمت های مرغوب زمین و امکانات طبیعی و خدادادی را غارت می نمایند ! اکنون که مضرات بز و بز زاده ها یا بزغاله ها بر همگان روشن است جا دارد گوسفند داران محترم و حشم داران و مرتع داران عزیز اوپوزیسیون فعالی برای مبارزه قاطع با بز ها تاسیس و پنجه بز ها را از این آب و خاک کوتاه کنند به هر حال به نظر میرسد بخش اعظم بدبختی ما ناشی از بز بیاری باشد و خدا لعنت کند کسی را که پای بز را به این مملکت باز کرد.....؟؟
🐐🐐روایت است كه بز بومی ایران نبوده و بعد از حمله اعراب برای نابودی طبیعت به عمد وارد دامداریهای ایران شد🐐🐐

هفته نامه طبرستان که به خاطر این مقاله توقیف شد

شنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۹۵

ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻯ ﭘﺪﺭ ؟



ﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﻯ یک ﭘﺴﺮ
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻯ ﭘﺪﺭ ؟

ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﯿﭻ ﻛﺎﺭ
ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ .

ﭼﻮﻧﻜﻪ آوردیم ﻫﺮ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﯾﺪ
ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﯾﺪ ...

ﻛﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺪ
ﺟﻨﮕﻬﺎﻯ ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪ ...

ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ
ﺑارﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﻦ ،،،

ﻧﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﻧﻪ ﺗﺮﺳﺎ ﻧﻪ ﺟﻬﻮﺩ
ﺳﺮ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﻋﻘﻞ ﻣﻰ ﺁﺭﻡ ﻓﺮﻭﺩ

ﻋﻘﻞ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻋﯿﺶ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ
ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﻰ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ !

ﺩﯾﻦ ﻭﻟﻰ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ
ﮔﺮ ﺑﺮﯾﺰﻯ ﺍﺟﺮ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ !!!

ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮ ﺁﺩﻣﻨﺪ
ﺩﯾﻦ ﭼﺮﺍ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻣﻬﺪﻭﺭ ﺍﻟﺪﻡ ﺍﻧﺪ؟

ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻛﯿﺶ
ﺗﺎ ﻧﺮﯾﺰﻡ ﺧﻮﻥ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻥ ﺧﻮﯾﺶ ،،،

ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ "ﺧﺮﺩ"
ﭘﯿﺮﻭﻯ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺖ ﺑﺮﺩ ...

ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ
ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻛﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺍین


پنجشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۹۵

''ابن خلدون''








پیروی کورکورانه از عقاید و رسم و رسومات گذشتگان این معنی را تداعی نخواهد کرد که آنها زنده اند! بلکه بدان معناست که زنده های آن جامعه در واقع مرده اند!!

''ابن خلدون''

چهارشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۹۵

اندیشیدن چیست؟ نقد چیست؟

اندیشیدن چیست؟
اندیشیدن به معنای پرسش گری، جستجو، کنکاش، کنج کاوی دائم و نبود هر گونه تابعیت، اطاعت و قبول اندیشه ی دیگری است. اندیشیدن هم چنین شک کردن، داشتن استقلال فکری و استقلال پرسش گری و عدم پیروی و ثابت کردن چیزی است که مورد اطاعت و تابعیت دیگران می باشد.
اطاعت و فرمانبرداری، پیروی مستقیم از گفته های گذشته، با اندیشیدن در تضاد است، اندیشیدن به چالش کشیدن و نقد بی رحمانه ی هر گونه افکار دنبال روانه، پیشین و اندیشه های اطاعت گونه است. اندیشیدن رابطه مستقیم با امور دارد ومفسر هیچ گونه فکری نیست.
متوسل شدن به مراجع برای پرسیدن و آوردن نقل قول از آنها برای تقویت و پشتیبانی اندیشه و سعی و کوشش برای ثابت کردن انها به معنای اندیشیدن نیست، زیرا اندیشیدن به معنای تکرار و اطاعت و قبول گذشته نیست، بلکه اندیشیدن به معنای بیرون شدن از میدان نفوذ گذشته و حاضر و آماده کنونی است.
اندیشیدن آزادی اندیشیدن از هر گونه قید و بند، و نقد و به چالش کشیدن هر اندیشه ای بدون هر گونه محدویتی می باشد. 

دازاین



نقد چیست؟
نقد همان ارزیابی ، زیر و رو کردن ، عیب­ ها را نمایاندن و پنهان­ ها را رو کردن ، منحل کردن و درعین حال تعالی دادن است و اساسا کنشی ساخت شکن و درعین حال فرا برنده است که متن یا اثر را واکاوی و داوری می کند نه مولف را ! نقد نیازمند زبانی صریح و شفاف و بدور از پرده پوشی همراه با شفقت و مهربانی است. صراحت تنها ، نشانه صداقت نيست که اگر بود ، آشویتس قبله گاه راستی و داعش و داعش مسلکان صادق ترین انسانهای روی زمین بودند. شفقت و دلسوزی در نقد به معنی وادادگی و هم آوایی با متن یا مولف نیست بلکه شهامت ایستادگی و دفاع از فردیت وعقاید خویش است که مشابهت را از بین ببرد نه فرد شبیه را تا منتهی به "تمایز" و نه "حذف" گردد. صراحت بدون دلسوزی صداقت نیست ، بلکه تئوریزه کردن خشونت است. نمی توان به نام نقد یا واکاوی متن ، حریم شخصی مولف را به اسم صراحت ، با هاری خشونت درید. زبان خشونت تصاعد خشونت می کند آنگاه که به نام صراحت مجوز نفی یا حذف دیگری را صادرمی کند و جنایت را غسل تعمید می دهد.


سه‌شنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۹۵

«نقد و تحلیل جباریت»


جباریت، محصول توده‌های جبار

دوستان سلام. این نوروز توفیق یافتم تا خواندن کتاب «نقد و تحلیل جباریت» نوشته «مانس اشپربر» را تمام کنم. این روانشناس آلمانی این کتاب را در سن ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی (۷۰ سال پیش) یعنی پیش از آن که هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. وقتی این کتاب منتشر شد نویسنده‌اش نه تنها مجبور شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد بلکه حتی کمونیست‌های پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند و پیروان‌شان حتی از دست زدن به این کتاب هم پرهیز می‌کردند.

این کتاب توسط کریم قصیم به زبان فارسی ترجمه و در سال ۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است. به علت استقبال از کتاب، ظرف یک سال به چاپ سوم رسید و پس از چاپ سوم همین کتاب در سال ۱۳۶۴ بود که پس از سه سال فعالیت، انتشارات دماوند تعطیل شد.

 اشپربر در این کتاب، که متنی بسیار روان و جذاب دارد، با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار جباران نشان می‌دهد که جباران به خودی خود جبار نمی‌شوند بلکه آنها محصول رفتار توده‌هایی هستند که خلق‌وخوی جباریت بخشی از وجود آنهاست. برای آن که جباریت و دیکتاتوری برای همیشه از جامعه‌ای رخت بربندد باید روحیه جباریت توده‌ها از بین برود (یادمان نرود که ما ایرانی‌ها رابطه خوبی با موجودات ضعیف تر از خودمان نداریم. ببینید بچه هایمان خیلی راحت به سوی گربه‌ها و سگ‌ها سنگ می‌اندازند، سوارها به پیاده‌ها رحم نمی‌کنند، همه‌مان در موضع شغلی خودمان حکومت می‌کنیم. بقال حاکم است نانوا حاکم است رانند تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همه‌‌وهمه در موضع شغلی خود می‌خواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را می‌گیریم به جای آن که تحویل پلیس‌‌اش بدهیم اول به او کتک مفصلی می‌زنیم، پلیس‌مان وقتی خطاکاری را دستگیر می‌کند اول او را می‌زند و این مثالها الی‌ماشاء‌الله وجود دارد. این‌ها همه نشانه‌های جباریت نهفته‌ای است که در همه ما وجود دارد).
اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول می‌یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می‌کند به‌گونه‌ای که جبار به تدریج دچار سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) می‌شود. در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماری‌شان در هیاهوی توده‌ها، برای خودشان و برای دیگران مخفی می‌ماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آنها ستانده می‌شود.

اشپربر با دسته بندی انواع ترس نشان می‌دهد که جباران دچار «ترس تهاجمی» هستند و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده «دشمن انگاری هر کس با ما نیست» از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است. او از قول افلاطون می‌نویسد «هر کس می‌تواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار». و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان می‌دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می‌دهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت می‌شود. و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ....) نمود دارد. اما وقتی احاد توده های شخصیتاً جبار در عالم واقع با یکی از جباران همراهی می‌کنند و او را حمایت می‌کنند، از او یک حاکم به تمام معنی دیکتاتور می‌سازند.
اشپربر نشان می‌دهد که چگونه ترس در طول زمان به نفرت تبدیل می‌شود و آنگاه توده‌ها برای ارضای حس نفرتشان از عده‌ای، جباری را یاری می‌کنند تا آنان را نابود کند. و بعد دوباره زمانی می‌رسد که توده‌‌ها به علت نفرت از همین جبار، او را به کمک جبار دیگری به چوبه‌دار می‌سپارند.

او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه جباران با ساده کرده مسائل پیچیده زندگی، راه ‌‌حل‌های عامه پسند ــ اما غیر قابل اجرا ــ می‌دهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده‌های خود نیستند چرا که آموخته اند وقتی راه حل‌شان به نتیجه نرسید به‌راحتی می‌توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی ‌به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنان‌شان چقدر قدرتمند‌اند و نمی‌گذارند تا آنها به اهدافشان برسند.

اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند اما برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (استالین و هیتلر) می‌آورد. بااین‌حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر  و استالین را حذف می‌کنیم و نام هر دیکتاتور دیگری را می‌گذاریم می‌بینیم چقدر تحلیل تازه است، گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است. (..... )
محسن رنانی - ۸ فروردین ۱۳۸۹

فایل کتاب:  👈
http://goo.gl/hjb81X
.

جباریت محصول توده‌های جبار   ..........   (معرفی کتاب «جباریت» نوشته مانس اشپربر)
محسن رنانی، رنانی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اقتصاد، جراحی اقتصادی ، اقتصادی

اخلاق اجتماعی ایرانیان

دکتر مقصود فراستخواه (جامعه‌شناس)ا


یک پیمایش آزمایشی در سطح ملی،که پرسش‌هایی درباره ی اخلاق اجتماعی ایرانیان به شکل الکترونیکی از بین اعضای هیات علمی دانشگاه های سراسر کشور انجام داده است و یکی از پرسش های آن پیمایش این بود که؛

اگر روحیات و خلقیات ایرانی بحث انگیز است، بیشتر به کدام مؤلفه‌ها از خلقیات ایرانی مربوط می‌شود؟

نتایج برحسب رتبه، به شرح زیراست :

  بالاترین جوابی که در بحث انگیز بودن خلقیات ایرانی داده بودند، «ضعف فرهنگ کار جمعی و فعالیت مشترک گروهی» بود

  در رتبه بعد «انتقاد پذیری» را بحث‌انگیز دیدند. این که ایرانیان از انتقاد آزرده و ناراحت می‌شوند و وقتی کسی از آن ها انتقاد کند، به دل می‌گیرند

  در رتبۀ سوّم به رودربایستی زیاد، تعریف و تمجید در حضور یکدیگر و قضاوت‌های منفی در غیاب یکدیگر اشاره کردند. گفتند، تعارف ایرانیان در حد واقعیت و رفتارشان نیست

 در رتبۀ چهارم گفتند، ایرانیان معمولا ً پنهان‌کاری می‌کنند و غالباً شفاف نیستند

 در رتبۀ پنجم گفتند، ایرانی‌ها خودمدارند؛ بیشتر خواسته‌های خود را مبنا قرار می‌دهند. بیش از این که به خواسته‌های جمعی و گروه و منافع عمومی فکر کنند، می‌خواهند خود را نجات دهند.

 در رتبۀ ششم معتقد بودند، احساسات در ایران بیشتر بر خردورزی چیره می‌شود.

 در رتبۀ هفتم گفتند، «دروغ» بین ایرانیان رواج دارد.

سرانجام معتقد بودند ایرانی‌ها به سختی می‌توانند گفت‌و‌گو و توافق پایداری انجام دهند.

" این هشت مؤلفه بالاترین فراوانی را در پاسخ‌های پاسخگویان داشت. "

کثیفتر از آخوندها


مسیح علی نژاد در باره پدر و مادرش صحبت میکند

دوشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۹۵

هر روز در عجبم که این چه سری است که نامسلمانان بی نماز چقدر انسانند


نامه ذیل در کانال حجت السلام حاج آقا  ناصر نقويان که در كپنهاك پايتخت دانمارك بستری است؛ منتشر شده. چنین  متن واندیشه ای از یک روحانـی و واعظی بنام برایم جالب بود.....ا 


مهراب عزیز. هنوز در بیمارستانم

هر روز در عجبم که این چه سری است که نامسلمانان بی نماز چقدر انسانند و بیشتر در عجبم که چقدر مسلمانان سینه زن و روزه دار در تعریف بی خدایان میگنجند! امروز روز چهارم است بستریم. از بدو ورود چهره های خندان دیدم که گویا خدمت به همنوع را وظیفه غایی خود میدانند. این بیمارستان دولتی است با حقوق و دستمزد دولتی. امروز هوا گرمتر از روزهای دیگر بود. سه پرستار حوری صفت در سه ساعت متفاوت و بدون هماهنگی با دو حوله و یک دست لباس چون برف به اتاقم آمدند و گفتند یک دوش شاید تر و تازه ات کند!  و اما دکتر. دیروز باید سی تی اسکن مغزی میشدم. دکتر خودش آمد و همراه با یک نفر از پورترهای بیمارستان تا اتاق اسکن آمد. بعد موقعی که داروی کنتراست وارد رگها میشد دست من را فشرد و آنجا ماند تا اسکن تمام شد و گفت که بعدا همراه با جواب اسکن بدیدارم خواهد آمد. تا آخر وقت صبر کردم اما نیامد. حدود ساعت ۱۱ و نیم شب که فشار خون میگرفتند بیدار شدم و دیدم دکتر در حال معاینه است و کلی هم معذرت خواست که بعلت یک بیمار اورژانسی نتوانسته زودتر بقولش وفا کرده و برای صحبت در مورد جواب اسکن بدیدارم بیاید. این دکتر فوق تخصص بزرگوار، شش ماهه باردار است و علیرغم مرخصی با حقوق و مزایا که برای زائمان دارد، به مرخصی نرفته است. گفت جواب اسکن هیچ معضلی در مغز نشان نداده. من هم با خوشحالی پرسیدم که آیا میتوانم فردا مرخص شوم؟ اجازه نداد و گفت تا سلامت کامل باید بمانم. اینجا تلوزیون بزرگ نصب است و من از دیدن مسابقات فوتبال جام اروپا محروم نیستم. از پنجره اتاق که در طبقه پنجم است بیرون را نگاه میکنم، تا چشم کار میکند سبزی و طراوت و آرامش میبینم. بیمارستان از تمیزی برق میزند و حتی میشود پا برهنه از سرویس دستشویی استفاده کرد. امید، شادی، زندگی، عشق به همنوع از در و دیوار بیمارستان میبارد. دیشب نخ آلارم بالای سرم را کشیدم که بلافاصله پرستار جوانی که اصلیتا نروژیست، بالای سرم پدیدار شد. معذرت خواستم که نمیتوانم مسواکم را پیدا کنم و خواهش کردم کمکم کند (برای من کمی سخت بود که با وجود الکترودهایی که به سینه و شکمم وصل بود خم و راست شوم) لبخندی زد و رفت. فکر کردم که از خواهشم رنجیده، اما باز خوشحال شدم از اینکه حداقل به من خارجی چیزی نگفت و رفت. اما چند دقیقه بعد با یک مسواک نو و یک خمیردندان برگشت و با لبخند آنها را روی میز من گذاشت. باز هم از فکر ناصوابم شرمنده شدم. گفت که حالا من از تو یک خواهش دارم. گفتم که: از تو به یک اشاره، از ما بسر دویدن، در خدمتم. خواهشش این بود که لطفا برای کاری که وظیفه اوست، از او معذرت خواهی نکنم!!

من شرمنده از مسلمانی، شدم آنجا به گوشه ای پنهان!ا

عجب! نه ادعایی، نه منتی، نه پزی!ا 

چهار روز است که دنبال پیدا کردن نقصی در بیمارستانم. به جان عزیزت قاصرم. بجای اينکه از اینهمه زیبایی و وظیفه شناسی لذت ببرم، چهار روز است که حرص میخورم. چرا ما که میراث داران خرد و تاریخی کهن به درازی تاریخ یونان و روم هستیم و همچنین مدعی مرحمت ائمه  اطهار و مفتخر به زیبندگی به گوهر شریف اسلام، اما در مسلمانی  به گرد این قوم غیر مسلمان نمیرسیم!!

بگویم که بی اختیار به یاد مرگ پدر عزیزم افتادم که روزهای آخر زندگیش را در بیمارستان رجایی کرج گذراند. پدر نازنینم در میان نکبت و کثافت بستری بود و بدلیل وضعیت وخیمش اجازه جابجاییش را نمیدادند. چهار ساعت در محوطه حیاط بیمارستان رجایی ایستادم. وقتی دکتر بیرون آمد، سلام دادم که اصلا جواب نداد. از حال پدرم پرسیدم، از کنارم بدون جواب گذشت و به سمت ساختمان اصلی بیمارستان تند قدم زد. مجبور شدم در حال سوال از او کنارش مثل یک پادو بدوم. گفت غروب بیا مطب در چهارراه طالقانی. گفتم چشم. غروب رفتم مطب دکتر و به منشی گفتم. گفت باید ویزیت بدهید که البته دادم و بعد هم زیر میزی به خود دکتر دادم، یعنی خودش خواست و آخر هم به علت سهل انگاری کادر پزشکی، پدر نازنینم  فوت شد و پزشکی قانونی هم آن را علیرغم شکایت من و اسناد انکار ناپذیر، نادیده گرفت.

مهراب عزیزم، در دوگانگی عجیبی مانده ام. آیا خدا اینجا نیست؟ آیا به واقع این قوم، برگزیدگان خدا نیستند؟ آیا ما واقعا اهل بهشتیم یا فقط اینچنین تصور میکنیم؟ آیا بعد از مرگ، ما را بلافاصله راهی دورخ نخواهند کرد و این قوم را راهی بهشت؟ اینجا هیچ زنی حجاب ندارد اما هیچ مردی هم به خود اجازه نمی دهد که نگاه چپ به یک زن بکند. مگر اینکه خود زن نیز بخواهد که رابطه ای ایجاد شود و بگویم که آنچه که من دیده ام، اینجا روابط جز بر پایه عشق نیست. آنچه که ما همیشه جسته ایم و نیافته ایم! https://telegram.me/NaserNaghavian

ناصر نقویان
تربیت و خانواده در اسلام