سه‌شنبه، آبان ۰۵، ۱۳۸۸

اعمال و نه اتفاق انقلاب در ایران


حماقت شما قدرت آنان است: خود را دانا کنید

در سال 1357 انتقال رژیم از این دست به آن دست بصورت نسبی بسیار صلح آمیز انجام شد. به این معنی که عنصر هائی که یک "انقلاب" را تعریف میکنند غایب بودند. به عبارت دیگر ساختار عوض نشد. مردم همه سر جای خود نشسته بودند. بحران قبل از تغیر رژیم و در حین تغیر رژیم با هیچ معیار تاریخی انقلابی نبود
بعد از به سر انجام رسیدن تغیر رهبری، انقلاب از بالا اعمال شد. اول از همه اعدام ها شروع شد که در داخل نشان دهد که انقلابی انجام شده. سپس سفارت آمریکا اشغال شد که به خارج نشان دهد که انقلاب شده است.
انقلاب به خواسته یک شخص اعمال شد. مردم در پشت میدویدند و حمایت میکردند.

مقایسه فرایند انقلاب در ایران و مثلا در روسیه در 1914 تفاوت عمده ای را نشان میدهد. در روسیه ناهنجاری اجتماعی کامل وجود داشت و از همان اول تمام ساختار سیاسی، اجتماعی، و سیاسی فرو ریخت در حالیکه در ایران بسیاری از ساختار ها حتی استفاده شد مانند پلیس، ارتش و بوروکراسی


Rational arguments don't usually work on religious people. Otherwise, there wouldn't be religious people.
- Doris Egan
مشاجره مستدلانه معمولا روی آدمهای مذهبی موثر نیست. در غیر این صورت آدمهای مذهبی وجود نداشتند

یکشنبه، آبان ۰۳، ۱۳۸۸

اماما !

اماما !

اماما ! من بر آن سيمای همچون عَنترت ريدم

بر آن ريش و سبيل و صورت بد منظرت ريدم

گرچه دورم با تاسف از حضور انورت لیکن،

من مخلص غياباً بر حضور عَن وَرت ريدم

امامی، رهبری، اما بقدر خر نميفهمی

به ريشت ، بر آن فهمِ هم از خر كمترت ريدم

به توضيح المسائل ، آن اراجيفی كه بنوشتی

به تاليفات بی ارج و بهای ديگرت ريدم

به تسبيح و عَبا و جامه ی تقوی كه پوشيدی

بر آن عمامه ی پيچيده بر دور سرت ريدم

شنيدم گفته ای مسجد بُوَد از بهر ما سنگر

به سرتاپای آن مسجد كه باشد سنگرت ريدم

ز حزب اللّهيان تشكيل نيرو دادی و لشكر

به نيرويت، به حزبت، بر تمام لشكرت ! ريدم

نه تنها بر خودت بل بر طرفــدارانت ای خائن

که بر فرق پسر، دختر، برادر، خواهرت ريدم

نداری چون پدر، من از پدر چيزی نمی گويم

ولی ای بی حيا رهبر به روح مادرت ريدم

عيال مهربانت وقت ريدن شد فراموشم

كنون (با عذرخواهی) بر دهان همسرت ريدم

تو ريدی بر تمــام مملکت منهم پی جبران

ز انگشتان پا بگرفته تا فرق سرت ريدم

تو آن جغدی که بال و پر ترا بخشيد آن کوسه

روا باشــد اگـر گـويـم که بر بال و پرت ريدم

بُوَد گوش تو كر، فرياد ملت بی اثر، ای خر

کنون من ای خر مُظطَر، بر آن گوش كرت ريدم

اگر اسلام اهریمن برایت بوده است آیین

بر الله ت، به قرآنت، بر آن دین سراسر نکبتت ریدم

اگراينست ترا دين وَ گر اينست پِيغمبَر،

به آئينت، به دينت، بر سر پيغمبرت ريدم

هادی خرسندی

پنجشنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۸

خدا نامه


شبی آمد خدا در خواب نازم /نشسته با من سر راز و نیازم
شرابی بود و نان سنگکی و نیازم/نشستیم گوشه-ی دنج ته باغ
دو پیمانه و سازی و آواز/به مستی شد خدا گوینده راز
به من گفت از شما من دردمندم /بگو من با شما آخر چه کردم؟
چرا باید ز خود آیین در آرید/به نام من کتاب دین بیارید؟
اگر خواهم به دنیا من نگاهم /بدان موسا و عیسا نخواهم
چرا تیغ محمد را بجویم/اگر خواهم کسی آید بسویم
نه انجیل و اوستا ؛نه تورات و نه قرآن /نبوده دفتر من ناشر آن
همه کار ریاکاران و رندان/به هر دوران ظهور این رسولان
اگر خواب زمان در دست آنان/ستون جاهلان هم پشت آنان

گهی بر من نهادند نام الله/شدیم غارتگر و یاغی صحرا
گهی هم ما شدیم بابای عیسا/بشد مریم به عقد و صیغه-ی ما
گهی در مصر به همراهی موسا /در آوردیم پدر از پیر و برنا
محمد را شدیم زن باره-ی او/رییس درب روسپی خانه او
به هر جا یک زنی را زیر سرکرد/به نام بنده هم یک آیه در کرد
اگر او عاشق 9 ساله ها شد/چرا عقدش به نام من روا شد؟
چرا باید به نام من بجنگید/دهانها به نام من ببندید؟
که بنده گر خدایم و بی نیازم/نه پایان و نه آغاز پیازم
نماز و روزه کی خواهم ز یارم/قمه بر سر زدن کی بوده کارم؟
اگر از تن جدا کردید شما سر/چرا نعره زنید الله اکبر
بدان! آیین من زور و جفا نیست/که این دیوانگی ها کار ما نیست
که راه من بود مهر و سعادت/کجا راه جهاد است و شهادت؟
کجا گفتم من خانه ندارم/سرم را کجا شب ها گذارم؟
خدا را کی سرای و خانه باشد/کنشت و کعبه و بتخانه باشد
بیا از ما در آر این دست آخر/بکش از ما برون جان برادر!!!
غلط کردم که آدم آفریدم/به جان مادرم دیگر بریدم!!
خدا پیمانه-ی آخر به لب بست/سپس خسته دو چشمانش به هم بست!
سکوتی بود از دور ناله-ی زاغ/خدا و من نشته گوشه-ی باغ
به خود گفتم عجب! پس این خدا بود؟/ندانستم چه با من آشنا بود.


اسحاقی

سه‌شنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۸

تهران الگوی جامعه ایمن کلانشهرهای دنیا

این دولت سیه کار واقعا که دوروئی و وقاهتش را به حد اکثر رسانده. توی روزنامه همشهری امروز(سشنبه 14 مهر 1388) خبر میدهد که "تهران، الگوی جامعه ایمن کلانشهر های دنیا می شود". طیق گفته رئیس شورای سیاستگذاری جامعه ایمن شهر تهران (دکتر موذن جامی ) شهرداری با یک نگاه ایرانی و اسلامی طرح ایمنی را در تهران به اجرا گذاشته. من به بسیاری از حوزه های مربوط به ایمنی مانند مثلا ایمنی در محل کار و یا صنعتی کاری ندارم و فقط تمرکز میکنم به دو حوزه واضح و ملموس جلوی چشم. یکی حوادث رانندگی و یکی هم مواد مخدره. وقتی ایران و بخصوص تهران در طور 30 سال اخیر دارای بالاترین رتبه مجروحان و کشته های حوادث رانندگی در دنیا را میباشد شما چطور صحبت از الگو قرار دادن تهران بعنوان کلان شهر جهان میکنید؟ جائی که حتی موتورسیکلت های پلیس در پیاده روها با سرعت عبور و مرور میکنند و مامورین راهنمائی اقتدارشان محدود به صدور جریمه برای پارک خلاف است شما راجع به چه ایمنی صحبت میکنید

بدتر از وجود نا امنی روی جاده ها وجود نا امنی در ارتباط با اپیدمی مواد مخدره است منتها این نوع نا امنی خود را طوری دیگر نشان میدهد. اجازه بدید توضیح بدهم. در کشورهای دیگر جهان بخصوص اروپا و آمریکا ارتکاب جرم و جنایت اکثرا مستقیما مربوط به مواد مخدر است. و این به این دلیل است که قیمت مواد مخدر برای استفاده کننده نسبتا بسیار گران است. احتمالا حدود چندین ده دلار هزینه مصرف متوسط یک شخص معتاد است. کسب چندین ده دلار مبلغی نیست که با خلاف کوچک و یا "آفتابه دزدی" بتوان آنرا کسب کرد. به همین دلیل بصورت نسبی تعداد خلافکاران کشورهای اروپا و آمریکاهم بیشتر به چشم میایند، مثلا در فیلم ها آنها را میبینم، و هم اینکه نسبتا زیاد هستند. در مقابل آن در ایران تعداد معتادین بمراتب بیشتر از آن کشور ها است اما بدلیل پائین بودن قیمت مواد مخدر معتادین خلاف کار مجبور به ارتکاب خلاف بزرگی برای کسب خوراک یک روزشان نیستند و فقط کافیست که پول ناچیزی را بهر وضعیتی کسب کنند و آرام بگیرند. خلاف هم اگر بکنند خلاف چشم گیر نخواهد بود که سروکار آنان را با مامورین مجری قانون بیاندازد. .