یکشنبه، خرداد ۲۲، ۱۳۹۰

حکومت مذهبی از دید شریعتی


اول بايد ببينيم حكومت مذهبي چيست؟ حكومت مذهبي رژيمي است كه در آن به جاي رجال سياسي، رجال مذهبي (روحاني) مقامات سياسي و دولتي را اشغال مي‌كنند و به عبارت ديگر حكومت مذهبي يعني حكومت روحانيون بر ملت.

آثار طبيعي چنين حكومتي يكي استبداد است، زيرا روحاني خود را جانشين خدا و مجري اوامر او در زمين مي‌داند و در چنين صورتي مردم حق اظهارنظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. يك زعيم روحاني خود را به خودي خود زعيم مي‌داند، به اعتبار اينكه روحاني است و عالم دين، نه به اعتبار رأي و نظر و تصويب جمهور مردم، بنابراين يك حاكم غيرمسئول است و اين مادر استبداد و ديكتاتوري فردي است و چون خود را سايه و نماينده خدا مي‌داند، بر جان و مال و ناموس همه مسلط است و در هيچ گونه ستم و تجاوزي ترديد به خود راه نمي‌دهد بلكه رضاي خدا را در آن مي‌پندارد؛ گذشته از آن براي مخالف، براي پيروان مذاهب ديگر حتي حق حيات نيز قائل نيست. آنها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دين و حق مي‌شمارد و هر گونه ظلمي را نسبت به آنان عدل خدايي تلقي مي‌كند. خلاصه حكومت مذهبي همان است كه در قرون وسطي كشيشان داشتند و ويكتور هوگو آن را بدقت ترسيم كرده است.
دکتر شریعتی، كتاب مذهب عليه مذهب، ص 206ـ207




























هیچ نظری موجود نیست: