دوشنبه، آبان ۲۹، ۱۳۹۱

عزاداران حسینی






سروده ی زیبای ایرج میرزا خطاب به عزاداران حسینی



بیچاره چه می کشی خودت را / دیگر نشود حسین زنده

کشتند و گذشت و رفت و شد خاک / خاکش علف و علف چرنده
من هم گویم یزید بد کرد / لعنت به یزید بد کننده

اما دیگر این کتل متل چیست / وین دسته خنده آورنده



تخم چه کسی برید خواهی / با این قمه های نا برنده


آیا تو سکینه یی که گویی / سو ایستمبرم عمیم گلنده


کو شَمر و تو کیستی که گویی /گل قویما منی شمیر النده


تو زینب خواهر حسینی / ای نره خَر سبیل گنده


خجلت نکشی میان مردم / از این حرکات مثل جنده


در جنگ دو سال قبل دیدی / شد چند کرور نفس رنده


از این همه کشتگان نگردید / یک مو ز زهار چرخ کنده


در سیزده قرن پیش اگر شد / هفتادو دو سر ز تن فکنده


امروز چرا تو مکنی ریش / ای در خور صد هزار خنده


باور نکنی بیا ببندیم / یک شرط به صرفه ی برنده


صد روز دیگر برو چو امروز / بشکاف سر و بکوب دنده


هی بر سر و ریش خود بزن گِل / هی بر تن خود بمال سنده


هی با قمه زن به کلة خویش / کاری که تبر کند به کنده


هی بر سر خود بزن دو دستی/ چون بال که میزند پرنده


هی گو که حسین کفن ندارد / هی پاره بکن قبای ژنده


گر زنده نشد عنم به ریشت / گر شد عن تو به ریش بنده
---------------------------------------------------------------------------------------------------------







هیچ نظری موجود نیست: