[Forwarded from ایــران بیـــدار]
#از_ما_چی_مونده
توی کلاس دینی وقتی ۱۱ سالم بود معلم میگفت: نباید " مشروب " بخوری!
من اصلا نمیدونستم مشروب چیه!
معلم دینی یادم داد
میگفت نباید با " دخترا " بازی کنی!
نباید به بدنشون " نگاه " کنی!
من اصلا توی بازی با دخترا متوجه بدنشون نبودم!
معلم دینی یادم داد
معلممون میگفت…
نباید بدون عقد شرعی " همبستر " بشی!
من از حرفاش چیزی نمی فهمیدم!
نمی دونستم چی میگه!
معلم دینی یادم داد
!!
میگفت اگه خواهر داری…
نذار بدون روسری بره جلو " نامحرم" !
من نمی خواستم به خواهرم " زور " بگم!
معلم دینی یادم داد
میگفت زن ها " نصف " مردها ارث میبرن!
من نمی خواستم به زنها جور دیگه نگاه کنم!
نمی خواستم " حقشون " رو بخورم!
معلم دینی یادم داد
سرکلاس دینی همیشه حرف از " دوری " از زنها !
و حرف " بهشت و حوری و شهوت " بود!
ما جدا افتادیم از " جنس مخالف " !
ولی همیشه راجع بهشون با ما حرف زدند!
همیشه تکرار کردند!!!
« یه جور عقده شد » …!
تکرار ، تکرار ، تکرار و …!!!
ذهن هایی که فقط پر شده بود از ” شهوت ” !
بدونِ هیچ خاطره ای!
ما گرفتار افکاری همیشگی بودیم!
بدونِ هیچ راهی برای شناخت!
ما از جنس مخالف " جدا " بودیم!
واسه همینه الان بلد نیستیم …
رفتار با جنس مخالف رو!
واسه همینه تا یه زن میبینیم ذهن مون
رفتارمون جوریه که خودتون میدونید
!
معلم دینی از جنس مخالف برای ما
ذهنیت " انسانی " نساخت!
ذهنیت " ابزاری " ساخت
یه روز گفت از رو آیات قرآن بخون …
خوندم ولی نفهمیدم!!!
اون وادارم کرد کاری انجام بدم که نمیفهمم!
من نمی فهمیدم معنی کلمه ها رو !
فقط میخوندم، بعد گفت حفظ کن !
حفظ کردم همون چیزی که نمی فهمیدم رو!
بعد توی جشن ۲۲ بهمن …
همون آیات رو همخوانی کردیم!
به ما جایزه دادند !
بخاطر چیزی که نفهمیده بودیم...!!!
ولی حفظ کرده بودیم
معلم دینی به ما یاد داد …
هر چیز که اطرافمون؛ خوبه ! «نعمت خداست»!
هر چیزی که بده ! « حکمت خداست »!
ما این وسط یه مشت علافیم !!
که کاری از دستمون ساخته نیست
…!!!
معلم دینی بود که یاد داد...
قبل انجام کار بگو « بسم الله الرحمن الرحیم » !
ولی یاد نداد قبلش باید " فکر " کنیم!
معلم دینی بود که یاد داد " تقیه " کنیم !
یعنی میزان " تقوای" شما بسته به " شرایط " تعیین میشه!
یعنی اگه صلاح بود که " دروغ " بگید! اشکالی نداره!
یا اگه صلاح بود یه نفر رو " بفروشید " ! اشکال نداره !
یا اگه صلاح بود " منت کشی " کنید! اشکال نداره!
معلم دینی بود که سر صف نماز " تهدید " کرد!
اگه کسی که " خندیده " رو " معرفی " نکنیم!
از همه نمره انضباط " کم " میکنه !
همونجا بود که معنیه " آدم فروشی " رو فهمیدیم
!
معلم دینی بود که گفت …
هر کس بیاد " راهپیمایی" ۲ نمره بهش " کمک " میکنه!
همونجا معنی " دستمال به دستی" و …
" پاچه خواری " رو فهمیدیم!
الان از ما چی مونده !!!؟؟؟
آدمایی هستیم که …
همه چیز و همه اطرافیان خود را " میفروشیم " !
" ریا " میکنیم " تقیه "!
جلوی رئیس مون مطیع محض هستیم!
تا به پول و قدرت و احترام برسیم!
واسه رسیدن به یه " زن " …
از غرور، شرف، همه چیزمون میگذریم!
همه " ترفندها " رو به کار میگیریم!
اما پس از رسیدن به " خواسته " مون …
مثل یه " ابزار " کنار میذاریمش!
نمی فهمیم که اونم یه " انسانه " …!!!
ما پسران ایرانیم …
مَردان ایرانیم …
دوست داشتیم "خوب " باشیم …!!!
ولی " مُعلّم دینی " داشتیم !!!…
من دوست دارم برگردم به " ۱۱ سالگی" …!
وقتی معلم دینی رو دیدم " ترک تحصیل " کنم …!
چون ترک تحصیل بهتر از ترک " انسانیته " …!!
@IRanBidar
#از_ما_چی_مونده
توی کلاس دینی وقتی ۱۱ سالم بود معلم میگفت: نباید " مشروب " بخوری!
من اصلا نمیدونستم مشروب چیه!
معلم دینی یادم داد
میگفت نباید با " دخترا " بازی کنی!
نباید به بدنشون " نگاه " کنی!
من اصلا توی بازی با دخترا متوجه بدنشون نبودم!
معلم دینی یادم داد
معلممون میگفت…
نباید بدون عقد شرعی " همبستر " بشی!
من از حرفاش چیزی نمی فهمیدم!
نمی دونستم چی میگه!
معلم دینی یادم داد
!!
میگفت اگه خواهر داری…
نذار بدون روسری بره جلو " نامحرم" !
من نمی خواستم به خواهرم " زور " بگم!
معلم دینی یادم داد
میگفت زن ها " نصف " مردها ارث میبرن!
من نمی خواستم به زنها جور دیگه نگاه کنم!
نمی خواستم " حقشون " رو بخورم!
معلم دینی یادم داد
سرکلاس دینی همیشه حرف از " دوری " از زنها !
و حرف " بهشت و حوری و شهوت " بود!
ما جدا افتادیم از " جنس مخالف " !
ولی همیشه راجع بهشون با ما حرف زدند!
همیشه تکرار کردند!!!
« یه جور عقده شد » …!
تکرار ، تکرار ، تکرار و …!!!
ذهن هایی که فقط پر شده بود از ” شهوت ” !
بدونِ هیچ خاطره ای!
ما گرفتار افکاری همیشگی بودیم!
بدونِ هیچ راهی برای شناخت!
ما از جنس مخالف " جدا " بودیم!
واسه همینه الان بلد نیستیم …
رفتار با جنس مخالف رو!
واسه همینه تا یه زن میبینیم ذهن مون
رفتارمون جوریه که خودتون میدونید
!
معلم دینی از جنس مخالف برای ما
ذهنیت " انسانی " نساخت!
ذهنیت " ابزاری " ساخت
یه روز گفت از رو آیات قرآن بخون …
خوندم ولی نفهمیدم!!!
اون وادارم کرد کاری انجام بدم که نمیفهمم!
من نمی فهمیدم معنی کلمه ها رو !
فقط میخوندم، بعد گفت حفظ کن !
حفظ کردم همون چیزی که نمی فهمیدم رو!
بعد توی جشن ۲۲ بهمن …
همون آیات رو همخوانی کردیم!
به ما جایزه دادند !
بخاطر چیزی که نفهمیده بودیم...!!!
ولی حفظ کرده بودیم
معلم دینی به ما یاد داد …
هر چیز که اطرافمون؛ خوبه ! «نعمت خداست»!
هر چیزی که بده ! « حکمت خداست »!
ما این وسط یه مشت علافیم !!
که کاری از دستمون ساخته نیست
…!!!
معلم دینی بود که یاد داد...
قبل انجام کار بگو « بسم الله الرحمن الرحیم » !
ولی یاد نداد قبلش باید " فکر " کنیم!
معلم دینی بود که یاد داد " تقیه " کنیم !
یعنی میزان " تقوای" شما بسته به " شرایط " تعیین میشه!
یعنی اگه صلاح بود که " دروغ " بگید! اشکالی نداره!
یا اگه صلاح بود یه نفر رو " بفروشید " ! اشکال نداره !
یا اگه صلاح بود " منت کشی " کنید! اشکال نداره!
معلم دینی بود که سر صف نماز " تهدید " کرد!
اگه کسی که " خندیده " رو " معرفی " نکنیم!
از همه نمره انضباط " کم " میکنه !
همونجا بود که معنیه " آدم فروشی " رو فهمیدیم
!
معلم دینی بود که گفت …
هر کس بیاد " راهپیمایی" ۲ نمره بهش " کمک " میکنه!
همونجا معنی " دستمال به دستی" و …
" پاچه خواری " رو فهمیدیم!
الان از ما چی مونده !!!؟؟؟
آدمایی هستیم که …
همه چیز و همه اطرافیان خود را " میفروشیم " !
" ریا " میکنیم " تقیه "!
جلوی رئیس مون مطیع محض هستیم!
تا به پول و قدرت و احترام برسیم!
واسه رسیدن به یه " زن " …
از غرور، شرف، همه چیزمون میگذریم!
همه " ترفندها " رو به کار میگیریم!
اما پس از رسیدن به " خواسته " مون …
مثل یه " ابزار " کنار میذاریمش!
نمی فهمیم که اونم یه " انسانه " …!!!
ما پسران ایرانیم …
مَردان ایرانیم …
دوست داشتیم "خوب " باشیم …!!!
ولی " مُعلّم دینی " داشتیم !!!…
من دوست دارم برگردم به " ۱۱ سالگی" …!
وقتی معلم دینی رو دیدم " ترک تحصیل " کنم …!
چون ترک تحصیل بهتر از ترک " انسانیته " …!!
@IRanBidar
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر