دوشنبه، شهریور ۲۷، ۱۴۰۲

محسن رنانی: باید بدهی‌مان را به این نسل بدهیم

⭕محسن رنانی


❇️چهل سال است دارند دانشگاه ایدئولوژیک درست می کنند آخرش چه شد؟ آیا موفق شدند؟ فقط باختند. حالا می‌خواهند نسخه کاریکاتوری همان چهل سال پیش را تکرار ‌کنند، اما با کدام دانش با کدام منابع با کدام مشروعیت با کدام فرصت؟ شک نیست که خطا می کنند، شک نیست که این جا هم می‌بازند. در سال ۱۳۹۴ در مناظره‌ای در شبکه چهار سیما، به فرد مقابلم که می‌گفت «تا حالا نتوانسته‌ایم چون الگو نداشته‌ایم» گفتم که اگر در چهار دهه گذشته نتوانسته‌اید دیگر نمی‌توانید،‌ چون دیگر منابع ندارید. حالا می‌گویم منابع هم که داشته باشند دیگر نمی‌توانند چون به قول انیشتین «همان اندیشه‌ای که بحران‌های امروز را ایجاد کرده است،‌ نمی‌تواند آنها را حل کند». اینان به خاطر نداشتن اندیشه‌‌ای منسجم و سازگار با دنیای نو، بیشتر پروژه‌های حیثیتی‌‌شان یک‌به‌یک شکست خورده است؛ و حالا دوباره رفته‌اند سرخط تا از نو شروع کنند. اما یادشان نیست که هم پیر شده‌اند، هم نخبه اندیشمند ندارند که برای شان فکر کند، هم چاه‌های نفت خالی است، هم فساد تا سراپرده‌شان پیش‌ رفته است، هم منابع آبی کشور نابود شده است،‌ هم بحران پشت بحران در راه است، و هم نسل نو در پشت سر آنها نیست تا در این ناداری و نادانی حمایت‌شان کند. فقط اندکی عقل سلیم لازم است که حضرات بفهمند نباید به جنگ ریاضیات بروند:


نسل اولشان که اگر حالا بودند ۱۰۰ تا ۱۲۵ ساله بودند که همه رفته‌اند؛

نسل دومشان که حالا ۷۵ تا ۱۰۰ ساله‌اند چقدر دیگر فرصت دارند؟ ۵ تا ده سال دیگر بیشترشان نیستند؛

نسل سومشان که ۵۰ تا ۷۵ ساله‌اند، اکثریت‌شان یا توّاب‌اند یا اخراجی. تعداد کمی‌شان به زور رانت هنوز حامی مانده‌اند. این‌ها هم دیگر از رده خارجند.

نسل چهارم یعنی ۲۵ تا ۵۰ ساله‌ها «اکثریت‌شان» یکی از این‌هاست: یا منتقد یا معترض یا مخالف یا معارض.

نسل زیر ۲۵ سال را هم که خدا برکتشان بدهد؛ تنها نامی که برازنده آنهاست «نسل عصیان» است.


اما جذابیت مساله این جاست:

نسل‌های یک تا ۵۰ سال، سالی یک میلیون و صدهزار نفر به جمعیتشان افزوده می‌شود؛

و نسل‌های ۵۰ تا ۱۰۰ سال، سالی ۶۰۰ هزار نفرشان کم می‌شود.

به زودی ترازوی نسل‌ها از ناترازی سرنگون می‌شود.

ترازوی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و فناوری هم از سال‌ها پیش دارد به نفع نسل نو کفّه عوض می‌کند.


همه این تحولات در بدبینانه‌ترین حالت در زیر ده سال رخ خواهد داد. اما شهود من می‌گوید برای پنج سال هم انرژی ندارند که با همین روش ادامه بدهند، یا سَرِعقل می‌آیند یا فرومی‌ریزند.


ما باید در صحنه بمانیم تا بدهی‌مان را به این نسل بدهیم. نسل نو، «ایران» را از ما طلب‌کار است. آری، پراستقامت می‌مانیم تا ایران را «ایران» به او تحویل بدهیم نه سوریه نه لیبی و نه مصر.

هیچ نظری موجود نیست: