دوشنبه، فروردین ۲۵، ۱۴۰۴

دخترک ساده ی بن بست بهار

 


نام شاعر این شعر هنوز مشخص نیست. ویدیو شعر خوانی او در فیس بوک موجود است 

ز دم صبح و خیابان بهار
منم آن دخترک ساده ی بن بست بهار

به تب باکره ای گمشده در جنگل فقر
عصمتی سوخته در نشئگی از منقل فقر

عَلَم دین شده افراشته برسردَرِ شهر
و شما از پس یک شیشه تماشاگه فقر

چه نمازیست که از قافله غافل ماندید
شرف این برد و شما سوره ی یاسین خواندید

نرم و آهسته پس شیشه تماشا کردید
گرگ زد ، گله پر از خون شد و حاشا کردید

گرگ ها بره تان را به چپاول بردند
خواب بودید تنش را به تناول بردند

گوش باشید که من قافیه پرداز شدم
هوش باشید که قتاله ی صد راست شدم

شیخ فرهیخته که رسم ادب می دانی
و مرا جانم و قربان و جگر می خوانی

روی پیشانی اگر داغ عبادت داری
طلب میوه ی ممنوع به خلوت داری

من ز شرعی شدن میل تو بدنام شدم
لایق ضربه ی هشتادم اسلام شدم .

ای کسانیکه مرا کافر دین می خوانید
خودتان پای همین دین خدا می مانید ؟

شهر آفت زده ، این باغ هرس می خواهد
پر سیمرغ ز آشوب ، قفس می خواهد

شب به نذر کر و کوران که سیراب شدید
و شکم سیر زمن ، فاتح محراب شدید

من و من های ز من خسته تری افتادند
پشت دیوار همین مسجدتان جان دادند

ناممان راحت الحلقوم گلوتان شده است
عرق زحمت مان شرب سبوتان شده است

بس کنید این همه انکار ، قباحت دارد
یک نفر این تَبر فتنه زمین بگذارد 


جمعه، فروردین ۰۸، ۱۴۰۴

خمینی پولدوزر ما است!



 جلال متینی

پژوهشگر تاریخ


خیانت های توده ای ها و نقش ویرانگر جبهه ملی مهندس بازرگان

برای دیدن ویدیو روی آیکون زیر کلیک کنید

👹

چهارشنبه، اسفند ۲۲، ۱۴۰۳

ایرج میرزا: تمام روز و شب ، پا در هوایی

 





زنده‌یاد «ایرج میرزا» یکی از بزرگترین اندیشمندان و شاعران و اسلام‌شناسان ایران زمین است که از زوایای مختلف به اسلام پرداخته نمونه اش شعر بسیار زیبای او هست که در  زیر می‌خوانید


زنی عابد که خوب و بهترین بود

همیشه در جوارِ صالحین بود


تمام شب فقط غرق دعا بود

بجای پا ، دو دستانش هوا بود


به چادر آنچنان پوشیده رویش

که هرگز کس ندیده تارِ مویش


به‌چشم مردمان قدیس بودی

بشدت دشمنِ ابلیس بودی


ولی پیکِ اجل ناگه بیامد

بهارِ عمرِ او آخر سر آمد


شبی درخواب ، دختر ، مادرش دید

سلامی کرد و احوالش بپرسید


بگفتا بعد یک عمری عبادت

تو حتما برده‌ای گویِ سعادت


بگفتا مادرش با حالتی زار :

که ای دختر شدم از خویش بیزار


بیابشنو تو اکنون سرنوشتم

چو من مُردم ، بدیدم در بهشتم


بگفتا یک مّلَک ، تو اهل نوری

مبدّل می شوی اکنون به حوری


چومن حوری شدم ، رفتم به داخل

بیامد یک بهشتی از مقابل


مرا بگرفت و پاهایم هوا کرد

نمیدانی که با من ، او چِها کرد


چو آن مومن ز کارِ خود بپرداخت

یکی دیگر بیامد ، کارِ من ساخت


و بعد از او صفی گردید تشکیل

یکایک آمدند و گشت تکمیل


خلاصه دخترم ، فرصت نباشد

که این حوری رَوَد کُنجی بشاشد !ا


چو پایم را زدند آن روز بالا

کماکان پای من بالاست حالا


اگر لطف خدا گردد فراهم

بگیرم غرفه ای اندر جهنم


فراری گردم از این باغِ جنت

رَوَم دوزخ ، برای استراحت


تو ای دختر ، مبادا خام گردی

گرفتار و اسیرِ دام گردی


مبادا چشمِ عقلت ، کور گردد

امید و آرزویت ، حور  گردد


اگر حوری شوی اینجا بیایی

تمام روز و شب ، پا در هوایی😜ا


*ایرج میرزا

دوشنبه، اسفند ۰۶، ۱۴۰۳

یکشنبه، اسفند ۰۵، ۱۴۰۳

چرا مهدی نصیری را دستگیر نمیکنند؟

چرا مهدی نصیری را دستگیر نمیکنند؟

خود آقای نصیری میگوید احتمالا امنیتی ها او را سنجیده اند و بازداشت او را پر هزینه تر از آزاد گذاشتن او دانسته اند. او بصورت موثر توضیح بیشتری در این مورد نمیدهد و به فعالیت خود برای پیدا کردن جانشین برای رژیم جمهوری اسلامی ادامه میدهد. یادداشت زیر تلاشی است در پیدا کردن جواب این سئوال که چرا امنیتی ها ایشان را بازداشت نمیکنند.
برای فهم این موضوع اول باید یک آنالیز مختصر از مراکز قدرت در ایران انجام داد. چنین آنالیزی البته میباید بصورت دقیق بوسیله کاشناسان انجام شود ولی از آنجا که اگر چنین آنالیزی هم وجود داشته باشد من هم اکنون در اختیار ندارم  اکتفا میکنم به یک آنالیز بر مبنای عقل سلیم که خودم انجام میدهم.

قدرت در ایران از طرفی در دست یک عده افراد یا اشخاص است مانند خود رهبر، رئیس جمهور های سابق و و غیره و از طرف دیگر در دست تعدادی از نهادهای سیاسی است مانند قوه قضائیه، سپاه، ارتش و غیره.

یک نهاد بسیار مهم که اقلا من اشاره ای صریح بدان از دید پایگاه قدرت  ندیده ام نهاد ۳۰۰ هزار نفری آخوند ها / روحانیت است که تعدادشان با خانواده اشان بالای یک ملیون نفر میشود.

این نهاد در اصل بدنه اصلی قدرت را در ایران تشکیل میدهد. وقتی که سران این نهاد که شامل خود رهبر و بعضی از فرزندان او و دیگر سران رژیم میگذریم به بدنه نهاد یا ستون قدرت نظام میرسیم، یک جمعیت سیصد هزار نفری، که تقریبا همگی از طبقه متوسط پائین محسوب میشوند و در سراسر ایران از شهرهای بزرگ تا ده کوره ها حضور دارند. 

انتقاد مردمی از این نهاد از روز اول انقلاب بصورت های مختلف از جمله فحش و توهین شروع شد. این امکان وجود دارد که نخبگان این نهاد از همان روز اول بعد از انقلاب ۵۷ از دشمنی فزاینده به خودشان آگاه بودند منتها از آنجایی که از جایگاه محکمی برخوردار بودند دشمنی را جدی نمیگرفتند. در خیزش مهسا به روشنی آشکار شد که تمام بدنه نهاد آخوند از بالاترین تا پائینترین شدیدا مورد انزجار و خصومت مردم است. دشمنی فیزیکی و کلامی با آخوندها  بعد از خیزش مهسا تعداد و شدت آن بسیار بیشتر شد.

هم اکنون بدنه اصلی نهاد آخوند / روحانیت شدیدا نگران آینده خود و خانواده اشان هستند. حتی اگر رژیم سقوط کامل نکند و فقط ضعیف بشود، که بصورت افزون در حال وقوع هست، امکان حملات کسترده فیزیکی به آخوندها و خانواده ایشان توسط مردم بسیار محتمل است. 

بصورت تدریجی عده ای از روحانیون در سطوح بالاتر که تسلط عقلانی بهتری روی اوضاع داشتند شروع به عکس العلم کردند. دو تا از مشهور ترینشان مهدی نصیری و محمد اکبرنژاد هستند. مزاحمت امنیتی ها برای این دو نفر به نسبت بسیار کم بوده. دو نفری  که بصورت آشکار  و به حالت اضطراری درخواست تغیر رژیم دارند. 

نصیری با بیشتر از ۵۰ سال فعالیت سیاسی و مذهبی واضحا شناخت بسیار عمیقی از دالان های قدرت در ایران دارد و احتمالا اشخاص بسیاری را میشناسد و از وضع روحی آخوندها بخوبی آگاه است. 

رژیم نمیتواند برای این افراد، بخصوص برای نصیری، مزاحمت جدی ایجاد کند زیرا اینان گرچه نمایندگان رسمی آخوندها نیستند ولی واضح است که بیشتر آخوندها فعالیت ضد رژیم آنان را مثبت میبینند و ملتمسانه و با اضطراب بسیار زیاد دنبال میکنند. به عبارت دیگر عملا نصیری، اکبری نژاد و … نمایندگان سیصد هزار آخوند و خانواده هایشان هستند. آنان بصورت بالقوه  ناجی جان و مال قشر آخوند و خانواده اشان در آینده ای نه چندان دور هستند.

هرگونه سعی در جلوگیری از فعالیت نصیری ها و اکبری نژاد ها، مثلا بازداشت طولانی مدت آنان،  بدنه نهاد آخوند ها / روحانیت را خواهد لرزاند و ستون اصلی که آخوندها از روز اول انقلاب بر روی آن استوار بودن را به تلی از شن تبدیل خواهد کرد.

آریو دادمهر، ۱۴ فوریه ۲۰۲۵


جمعه، اسفند ۰۳، ۱۴۰۳

چگونه ایران شیعه شد؟



شاه اسماعیل صفوی بنیانگذار تشیع در ایران


‏شاه اسماعیل صفوی مانند دیگر حکام جنایت کار و خونخوار تاریخ، خود را نماینده‌ی خدا بر روی زمین و همچنین منسوب و جانشین امامان شیعه میدانست و در پاسخ به امرای قزلباش که گفته بودند بیشتر مردم ایران سنی مذهب هستند و نمی خواهند شیعه شوند گفته بود:ا


‏"خداوند و امامان من را یاری خواهند کرد و اگر کسی در مقابلم اعتراض کند کمترین پاسخم به او شمشیر خواهد بود"ا


‏شاه اسماعیل پس از فتح شیراز و شهرهای اطراف در 882، دستور قتل عام صادر میکند.ا


‏مداحان در رسای فتوحات این شاه شریعت پناه نوشته‌اند که قزلباشان حتی سگ‌ها و گربه‌های این شهرها را هم به اتهام ناصبی بودن و دشمنی با اهل بیت قتل عام کردند.ا


‏در اواخر همان سال، شاه به سمت سمنان حرکت میکند و قزلباشان جلودار، قتل عام را از ولایات اطراف شروع میکنند.ا

‏غیاث الدین خواندمیر مینویسد:ا

‏مردم این آبادی‌ها تماما از صغیر و کبیر، پیر و جوان از دم تیغ رد شدند و در آن دیار کسی زنده نماند."ا


‏شاه اسماعیل سپس راهی سوادکوه میشود.حاکم سوادکوه حسین کیای چلاوی به قلعه‌ای در کوهستان پناه میبرد.پس از محاصره و قطع آب ورودی قلعه، حسین کیا حدود 50 روز مقاومت میکند و سرانجام به سبب کمبود آب تسلیم میشود.ا


‏شاه اسماعیل دستور میدهد حسین‌کیا را درون قفس بگذارند.سپس زن و دختر و پسر و نزدیکانش را در برابر قفس او برهنه میکنند و بدستور شاه، قزلباشان با وحشیگری به تمام اعضای خانواده و نزدیکان وی تجاوز می کنند.در پایان به دستور شاه، سیخ بلندی را از بدن آنان عبور میدهند. بطوریکه یک سرش از زیر پوست آخرین مهره ستون فقرات عبور کرده و سر دیگر ان از پشت گردن بیرون می‌آمد، سپس آن بیچارگان را که از درد و خونریزی به خود میپیچیدند را بر فراز آتش گرفتند تا اندک اندک و در میان ضجه‌های جان خراششان بریان شوند.ا


‏حسین‌کیا که شاهد تجاوز و به سیخ کشیدن عزیزانش است، گردن خود را به چوب قفس می‌سابد تا رگ او پاره شود و بیش از این شاهد ضجه‌های عزیزانش نباشد اما قزلباشان متوجه شده و مانع از خودکشی او میشوند. سپس قزلباشان به دستور شاه، گوشت کباب شده‌ی لاشه این افراد را خورده و استخوان‌هایشان را به آتش انداخته و خاکسترشان را بر باد دادند.ا


‏در آخر و به دستور شاه، بدن حسین‌کیا را خراشیدند و بر زخم‌ها و خراش‌ها شیره مالیدند و قفس او را پُر از مورچه و حشرات کردند. وی چند روزی به سختی زیست. پس از آن درون زخم‌ها کرم ایجاد شد و از شدت هجوم حشرات و عفونت زیاد، درگذشت. جسد او را نیز سوزاندند و خاکسترش را بر باد دادند.ا


‏و بدین ترتیب مردم ایران شیعه گشتند تاریخ بخوانیم ملتی که از تاریخ مردمش خبر نداشته باشد راحت فریب می خورد 


‏منبع:ا

‏تاریخ شاه اسماعیل صفوی

‏امیرحسین خنجی.ا

چهارشنبه، بهمن ۲۴، ۱۴۰۳

ویدیو مصطفی رحیمی: تنها روشنفکرآگاه در زمان انقلاب

 


مصطفی رحیمی

دانلود ویدیو

تنها روشنفکری که سال 57 در نامه اش به آیت الله خمینی  گوشزد کرد تاسیس جمهوری اسلامی به حکومت استبدادی منجر خواهد شد..



تاریخ ایران  از دکتر مصطفی رحیمی به‌عنوان "روشنفکر مسئولی" یاد می‌کند که در دفاع جانانه از حقوق ملت در طوفان احساسات انقلابی سال 57، بر اصول خود ایستادگی کرد..!


اهمیت نامه دکتر مصطفی رحیمی به این بود که او یک ماه قبل از پیروزی انقلاب در دیماه سال 57 و قبل از رفتن شاه به آیت الله خمینی نوشته است که اضافه کردن هر گونه پسوندی به حکومت جمهوری باعث استبداد خواهد شد و چون اکثریت ملت ایران مسلمان هستند ، نیازی به اضافه کردن پسوند اسلامی نیست 

اضافه کردن پسوند اسلامی به حکومت جمهوری ، باعث استبداد و حکومت روحانیون خواهد شد و با دموکراسی منافات دارد..


پیام تاریخی دکتر مصطفی رحیمی برای نسل‌های بعد توجه به اصول زیر است :

۱.آزادی بدون آگاهی ممکن نیست!

۲.هیچ قدرتی نباید فراتر از نقد باشد،

و هر جا که نقد سرکوب شود، فساد و استبداد رشد می‌کند!

۳.استقلال فکری از هر نوع ایدئولوژی،

نه شیفتگی به غرب یا شرق و نه اسیر تفکرات سنتی

چهارشنبه، دی ۱۲، ۱۴۰۳

نادر ابراهیمی روشنفکر قبل از انقلاب

 


یک نمونه خوب از «روشنفکران» قبل از انقلاب

نادر ابراهیمی، نویسنده و عضو کانون نویسندگان و سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران[۴] پس از انقلاب ۱۳۵۷ مأمور تصفیه و تجدید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. او آنجا را تبدیل به یک اردوگاه بازپروری و شکنجه‌گاه کرد. او در یکی از مصاحبه‌های خود به تجربه‌ای اشاره کرده که در آن به موضوع پوشش و اخلاق اجتماعی پرداخته است. وی در این روایت به اهمیت رعایت حجاب و تأثیر آن بر طهارت اخلاقی اشاره می‌کند:

ویدیو رسمی سخنان او را ببینید

دانلود

شنبه، آذر ۲۴، ۱۴۰۳

تقلید در مذهب تشیع

 فلسفه تقلید در مذهب تشیع چیست؟


شخصی از آیت‌اله بروجردی پرسید : امام جعفر صادق از چه نظر در شیعه اهمیت دارد به جز امامت ایشان ؟


ایشان فرمودند : آن بزرگوار ، بنيانگذار فقه شيعه و از عالمترين امامان شيعه هستند .ا 


شخص پرسید : شکی نیست که ایشان عالم و امام بودند ، امّا آيا كتابی كه نگارش ايشان باشد و ميزان "علم" وی را آشكار سازد موجود است ؟

.آیت‌الله گفتند‌ : نه ، خودشان كتابی ننوشته‌اند ، ولی بيش از شش هزار دانشجو داشته اند ا 

شخص پرسید : پس چرا كتابی ننوشته اند ؟ زیرا از ارسطو كه بيش از دو هزار سال پيشتر می زيسته ، كتاب ارغنون ، و از افلاطون كتاب ١٢ جلدی جمهوريت به جا مانده كه ميزان علم آنها را آشكار می سازد . چطور در مورد ايشان اينگونه نيست ؟

آیت الله گفتند : خلفای ظالم هیچوقت اجازه ی نگارش به ايشان نمی داده اند .ا 

شخص پرسیدند : پس با اين جو اختناق ، چگونه شش هزار دانشجو داشته اند ؟

و خلفای ظالم جلوی ارتباط ایشان با مردم را نمیگرفتند ؟ 


آیت الله گفتند : من هم نمی دانم ! ولی از امام صادق احاديث بسياری به جا مانده است !ا 


شخص پرسید : در كجا مانده ؟ 

آیت الله جواب دادند : در كتاب بحارالانوار شیخ الاسلام علامه محمد باقر مجلسی رضوان الله تعالی و چند كتاب ديگر...ا 


شخص پرسید : علامه مجلسی در چه قرنی می زيسته ؟


آیت الله گفتند : حدودا ٤ قرن پيش(یعنی حدود ۹ قرن پس از امام جعفر صادق) !ا

 شخص پرسید : او از كجا به "علم"  امام رسيده ؟  در حالی که از ایشان هیچ نوشته ای به جای نمانده .ا

چگونه گفته هایش را جمع آوری کرده ؟ در حالی كه حدود ٩ قرن بينشان فاصله زمانی بوده و كتابی از امام هم در دسترس ایشان و دیگران نبوده ؟ 


یا مثلا نهج‌البلاغه که گفته میشود گفتار حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام (ع) است و نگارنده آن محمدبن حسین بن‌موسی معروف به سید رضی است ، درحالیکه ایشان چهارصد سال بعد از حضرت علی (ع) می‌زیسته ؟ 

بدون هیچ منبع صحیح و مکتوبی از کجا فرمایشات ایشان را جمع آوری کرده‌اند ؟ 

ایت الله گفتند : نمیدانم !ا


                        ***


+ خرافه پرستان ِ دین باور ، همیشه در اینگونه موارد پاسخی ندارند و فقط سفارش می‌کنند که زيادی كنجكاوی نكنید .ا

هرکسی هم‌ که زیاد سوال کند و بخواهد در این مورد حرف خلاف میل علما بزند بلافاصله تکفیر میشود . او را ملحد و کافر و زندیق اعلام‌ میکنند و مسلمین ساده دل را بجان او می اندازند و خونش را میریزند و ....ا


🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹


 در زمانه ای زندگی ‌می‌کنیم که در آنسوی زمین ؛ دانشمندان ناسا با استفاده از تلسکوپ جیمز وب در حال رصد پیدایش آفرینش در ۱۳ هزارمیلیارد سال قبل هستند .ا


اما در این سو ممد قلی و حسنعلی دارقوزآبادی از قم ؛ با انگشت شصت و تراز ِ بنّایی ماه را نمی بینند و تاریخ و تقویم را دگرگون می کنند ‌!ا


جهل همیشه هم قند در چای زدن برای حلال شدن آن ، یا اختراع غسل ترتیبی جایگزین غسل ارتماسی نیست !ا


بسته به رشد دانش انسان ها ؛ جهالت ایشان هم آپدیت می شود . چرا که نمیخواهند چیزی را که تمام عمر باور داشته اند کنار بگذارند .ا


فلسفه تقلید در مذهب صفوی، انگلیسی تشیع همین نپرسیدن و نادانی است.ا


تقلید یعنی مخ تعطیل . یعنی پیروی کورکورانه

حال تـــــوی خواننده درکدام طرف قصه هستی

تقلیدکورکورانه

یابکاربردن عقل

عزت زیاد

سه‌شنبه، آذر ۲۰، ۱۴۰۳

🔴. خلافت سفاكيان



   🔴.         خلافت سفاكيان 


 هر حمله‌ای که در دوران تاریخ طولانی ما 'ا

  به کشورمان شده در این نزدیک به 

 نیم قرن اخیر  به شکل دیگری ; ا

          تکرار شده و یا می‌شود. ا


                 در سال ۵۷ همه‌ی ما ،ا 

وقتی می‌گویم همه ما منظور

    من همه گروه‌ها از منتها الیه

        چپ  تا منتهی الیه راست 


 با هم ' چنان " متحد " شدیم که در تاریخ ما سابقه ندارد ;ا

     و به خودمان دومین حمله اعراب را 

                      آغاز کردیم !!! ا

  البته انصافاً باید یادآور شوم که ;ا

همه‌ی گروه‌ها " دنبال اسلام ناب محمدی نبودند " ' ا

ولی ساده‌‌لوحی سبب شد که ;ا

 عملاً در حمله‌ی دوم اعراب به ایران 

                     شرکت کنند. 

در این حمله ، اعراب اصلاً با ما کاری نداشتند و ما نیابتاً از طرف آن‌ها 

           به خودمان حمله کردیم 

 و بعداً فهمیدیم رهبرانی که دنبال‌شان افتاده بودیم از عرب‌ها، عرب‌ترند 

          و اصلا از بیخ عربند !!! 


انگار دل‌مان برای اسلام ناب محمدی که ;

               نمی‌دانستیم چیست 

                   تنگ شده بود ، 

مانند ارشمیدس از خزینه بیرون پریدیم و گفتیم یافتیم ، یافتیم. 


   خلاصه سعی کردیم پس ازخلافت امویان و عباسیان "خلافت علویان "را روی کار بیاوریم ' ولی به جایش 

                 "  خلافت سَفّاکیان " 

                  را روی کار آورد‌یم. ا


هنوز چند ماهی از خلافت خلیفه اول 

                 نگذشته بود که ;ا

             " تشیع سرخ علوی " 

 سرخی خود را در پشت‌بام مدرسه‌ی رفاه 

                      نشان داد 

       و در چهل و اندی سال گذشته نیز 

                  سرخی خود را 

 در زندان‌ها و خیابان‌ها به رخ مردم کشید. ا


  خلیفه اول را اولین بار در ماه دیدیم !!! ، بعداً او را از  زیر درخت سیب به ایران آوردیم و خیلی خیلی رمانتیک شدیم ، حتی جبهه ملی هم رمانتیک شد 


                       و با سرود ; ا

   "دیو چو بیرون رود فرشته درآید" 


به پیشواز خلیفه‌ی اول رفت و بیچاره مصدق از این قیاس به قول شاملو ;ا 

      در گور , گُرده تعویض کرد.!!!ا 


همه‌ی کسانی که روزشان بدون یک چتول عرق و دو  پر خیارشور نمی‌گذشت ' به ناگهان دهانشان را ' آب کشیدند و به جمع سپاهیان خلیفه‌ی اول پیوستند و برایش ;ا


 " از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا " 

 خواندند!!!.ا 


         خیلی‌ها با آفتابه، بر  سر خودشان 

                      " آب توبه " ریختند 

           و در صف نماز جمعه ایستادند.ا 


                   این جوک روسی 

   مصداق کامل حال روز ماست ؛

از بلشویک پیری پرسیدند 

        چرا لنین کفش می‌پوشید

             و استالین چکمه؟

 گفت ; برای اینکه در زمان لنین گندی که به مملکت زده بودند تا پاشنه پا بیشتر نبود و لزومی نداشت کسی چکمه بپوشد !!!ا 


     نتیجه‌ی اخلاقیِ این جوک روسی 

                   این است که ;ا 

           در دوران خلیفه دوم 

      همه باید چکمه‌پوش شویم.ا 


در کمال ناباوری در حالی که خلیفه‌ی دوم اعلام کرد روسیه‌ی مقتدر را دوست دارد و پوتین را سیاستمداری برجسته می‌داند و پوتین نیز متقابلاً در وجنات خلیفه دوم عیسی مسیح را دید!!! ،ا 

 روس‌ها ناجوانمردانه و بدون شلیک یک گلوله توپ ، دوباره ما را در دریای مازندران ترکمنچای کردند و ۴۰ درصد از سهم ما را مانند گوشت قربانی بین رفقای سابق کمونیست تقسیم کردند

 و وزیر خارجه‌شان دستور داد که هرچه زودتر جدا شدن رسمی بخش وسیعی از مملکت را درانقلابی‌ترین مجلس پس از انقلاب تصویب کنیم.ا 

  

خلیفه‌ی دوم گرفتار اندوه لبنان و فلسطین و بخصوص غم غَزه است و فرصت ندارد به جدا شدن دریایی که به قول آن شاه قجری آبش به درد قلیان هم نمی‌خورد واکنش نشان دهد.ا


   داستان در این جا تمام نشده است ،ا 

 عده‌ای از مجلس و دارالخلافه از روس‌ها خواهش می‌کنند که بیایید با ما قرارداد امضا کنید و " ما را زیر سایه حمایت‌تان قراردهید" 

 " و هرچقدر که می‌خواهید ما را ترکمانچای کنید." 

 مدت‌های مدید از  دارالخلافه برای چینی‌ها پیغام و پسغام می‌فرستادند که بیایید ;ا 


      " ما را دوستانه تاراج کنید " 

   و "حق‌البوق ما را بدهید.!!!  " 


 چینی‌ها که مشغول صدور کرونا به سرتاسر دنیا بودند فرصت جواب دادن  نداشتند . سرانجام امسال با کلی منت پذیرفتند که دست به یک غارت دوستانه بزنند و حمله‌ایا شبیه حمله مغول‌ها را البته بدون خونریزی شروع کنند ، مشروط بر آن که "میزان غارت مخفی بماند.!!!  "ا


 "تنها حمله‌‌ی مهمی" که هنوز اتفاق نیفتاده است "حمله اسکندر مقدونی است" که من مطمئن هستم ;ا

       در دارالخلافه‌ی خلیفه دوم

    " دنبال یک اسکندر  مناسب " 

 می‌گردند تا با  او  نیز  قرارداد امضا کنند.ا


 آری این چنین شد ای برادر ... ا


                     چاپنده جامگان 

              در لباس عمامه جامگان 

استفاده از روش‌های خشونت پرهیز در مبارزات

 

روی تصویر کلیک کنید

Rana Rahimpour


77,744 views Nov 3, 2024
https://www.youtube.com/watch?v=3isiX82VQi8



یکشنبه، آذر ۱۸، ۱۴۰۳

چرا عربستان متحول شد؟


چرا عربستان متحول شد؟!ا 
این مطلب را بادقت مطالعه کنید تامتوجه بسیاری از حقایق احادیث وفتواهای منادیان دین شوید .ا

یک گروه از نخبگان دینی در کشورهای عربی راجع به اصالت احادیث که رقم آن از دویست هزار فراتر است تحقیق کردند. ا
ایلال رشید نویسنده مغربی بدنبال قدیمی ترین نسخه کتابهای بجای مانده از صحیح بخاری بود.ا

او قدیمی ترین نسخه را پیدا کرد کتابی که فقط شصت صفحه بود و در پایان نوشته بود این تمام احادیثی بود که من جمع کردم. ا
او سالها تحقیق کرد متوجه شد بیش از یازده هزار حدیث در قرن های متمادی به نسخه های اولیه کتاب صحیح بخاری افزوده شده است.ا

کتابی نوشت بنام صحیح بخاری پایان اسطوره و مدعی شد نود درصد احادیث کتاب فعلی صحیح بخاری مخالف قرآن است و یا سند ضعیف دارد. ا
این کتاب در جهان عرب جنجالی شد. ا

محمد بن سلمان علمای سنی جهان اسلام را جمع کرد و گفت ظرف شش ماه باید جواب این کتاب را بدهید*. ا
نتیجه اجتماع علمای سنی این شد که ادعاهای ایلال رشید تقریبا درست است و هفتاد درصد احادیث صحیح بخاری با قرآن منافات دارد و نقل و زنجیره نقل احادیث به افراد غیر موثق می رسد. ا

از جمله نتایج این بود که طبق قرآن حجاب اجباری نیست، مشروب در اسلام فی نفسه مجازات ندارد و میگساری و دایم الخمر بودن، عملی شیطانی دانسته شده است اما خوردن کم آن حرام نیست*. *سنگسار زناکار را رد کردند و گفتند حکم قرآنی ندارد و چندین مورد دیگر را که تا حالا حرام دانسته میشد رد کردند و گفتند حرام ها و مجازات‌ها در قرآن از پنج مورد فراتر نرفته است. ا
و مجازات ها باید طبق قانون عرفی و مطابق عقل و عرف باشد. ا


اینگونه بود که دست بن سلمان را برای اصلاحات دینی در عربستان آزاد گذاشتند.ا


یک شعبه ای از دین اسلام وجود دارد بنام مسلمان قرآنی  شاخه قرآنی های جدید بطور کامل احادیث را رد می کنند و می گویند احادیث دویست سال بعد از پیامبر در دوره خلفای مستبد عباسیان نوشته شده و هیچ اعتباری ندارد مگر احادیثی که صد درصد مطابق آیه قرآن باشد.
آنها اعتقاد دارند نود درصد احادیث، جعلی است و حتی در تضاد آشکار با قرآن.ا 
مذهب قرآنی اعتقاد دارد تمام آیات قرآن اعتبار یکسان دارد اما بعضی صریح و شفاف و کامل تر است. ا
آنها آیات محکم را آیات گوهری و سنگ محک می دانند 
مثلا آیه لا اکراه فی الدین را یکی از آیات گوهری می دانند که هر آیه یا حدیثی باید بر مبنای  اکراه در دین  نیست سنجیده شود.ا 
آنها معتقدند حقه بزرگ درباریان و اسلام حکومتی  این هست که اصلی بنام ناسخ و منسوخ جعل کرده اند و می گویند بعضی آیه های مدنی آیه های مشابه مکی را باطل کرده است. ا


این حقه اسلام عباسی است برای بی اعتبار کردن ۲۷۰ آیه رحمانی قرآن.ا 

مثلا در قرآن، حکم زناکار هفتاد ضربه شلاق است اما آخوندهای عباسی خراسانی که بیشتر  مذهب برمکی بخاری داشتند با استناد به خرافه ای بنام حدیث بز می گویند حکم زنا کار سنگسار هست.ا 
آیه آن وجود داشته ولی طبق حدیث از عایشه این آیه را بز خورده است.ا 
مسلمانان قرآنی اینگونه احادیث را تمام ساختگی و توهین به قرآن می دانند و می گویند 
حلال و حرام در قرآن از هفت مورد بیشتر نیست و حتی نوشیدن شراب به اندازه کم حرام نیست.ا 
میسر معرب از میگساری است و نه اینکه میسر نام شراب باشد بلکه عمل افراط است و میگساری زشت و مکروه است. ا 

*مسلمانان قرآنی ترجمه و تفسیر بسیار متفاوتی از  قرآن ارایه می کنند که با حقوق بشر و حقوق مدنی امروزی سازگار است.ا 
آنها رجم را ترجمه کرده اند به اینکه دزد و یا زناکار را در قدیم در ایوان دادگاه یا در میدان، محاکمه می کردند اگر قاضی حکم رجم می داد یعنی اخراج و تبعید و شاکیان مجرم می توانستند با سنگ دنبال او کنند و او را از شهر بیرون کنند به این عمل رجم می گفتند.ا 
از نظر آنها بسیاری از واژگان قرآنی اشتباه ترجمه شده است مثلا بریدن دست چپ و پای راست، ترجمه غلط واژه من خلاف است.ا 
خلاف، واژه آرامی است به معنی شمشیر. نه به معنی برعکس. 
یعنی مجرم و قاتل را هنگام قصاص با شمشیر تیز (خلاف) بکشید نه با چوب و سنگ. ا 

احمد صبحی منصور و رشید ایلال مراکشی‌ معروف ترین مفسران و قرآنی ها هستند که  احادیث را مردود می دانند و  دین را از حکومتداری و دولت‌داری جدا می دانند.ا

برمکیان آیینی داشتند که مخلوطی از بودایی زرتشتی و مسیحیت بود.ا
ظاهراً بر مبنای همین دیدگاه و بازبینی احادیث، دست محمد بن سلمان برای هرگونه ایجاد تغییرات وسیع و تجدیدنظر در مبانی دینی و مذهبی در سطح کشور عربستان باز شد و با اقبال جوانان و نسل جدید روبرو شده است



چهارشنبه، آبان ۳۰، ۱۴۰۳

اگر قرآن ترجمه فارسی شده بود و ماس مالی نشده بود!


 اگر قرآن را بشکل یک کتاب کاملا فارسی چاپ کنند، مانند یک رمان با جلد معمولی و روی آن ننویسند قرآن ... و با صحافی و اعراب گذاری و ترجمه و تفسیر و نظرشخصی یا بهتر است بگوییم ماله کشی مترجم همراه نباشد و آنرا به شخص مسلمانی بدهند بگویند این کتاب را بخوان و نظرت را بگو از هر ۱۰ نفر حتما ۹ نفر آنرا کتابی بی سروته و بدونه محتوا و بار علمی یا تجربی می‌دانند ....ا

داستان سلیمان و خبرچینی هدهد و آوردن تخت ملکه صبا توسط جن و حرف زدن با مورچگان یا شتر صالح که از دل صخره‌ها بیرون آمد و باید نصف آب چشمه سهم شتر می‌شد و نصف آب برای بقیه مردم و این بی‌عدالتی باعث شد مردم شتر صالح را پی کنند و خدا آنان را دچار عذاب ساخت یا لوط که مردم شهر بر در خانه‌اش رفتند که این دو مرد مهمانت که فرشتگانی در لباس انسان بودند را باید بدهی ما با آنان لواط کنیم، لوط گفت من دو دختر باکره دارم دخترانم را می‌دهم با آنها جماع کنید ولی با مهمانان من لواط نکنید و خدا همه را سنگ کرد حتی زن لوط را ......ا


یا رفتن ذوالقرنین در مغرب زمین به غروبگاه خورشید و فهمیدن اینکه خورشید شب هنگام در چشمه‌ی آب تیره‌ای فرو می‌رود و در مشرق از جایی بیرون می‌آید که مردمانش پوششی ندارند و ساختن سد آهنی که یاجوج و ماجوج پشت آن مانده‌اند و الله وعده داده تا قیامت پابرجاست .....ا

و یا خبرچینی بین زنان محمد، تهدید زنان محمد، و اینکه محمد می‌تواند نوبت همخوابگی زنانش را جابجا کند و بر او گناهی نیست و اینکه محمد هر زنی و به هر تعدادی که خواست می‌تواند بگیرد و یا اینکه پشت خانه محمد بلند حرف نزنند و محمد را با صدای بلند نخوانند ... بهتر است صبر کنند محمد خود بیرون بیاید، بدون دعوت خانه محمد نروند و اگر برای صرف غذا دعوت شدند زودتر از وقت غذا نروند و بعد از غذا خوردن به صحبت مشغول نشوند یا با زنان محمد پشت پرده سخن بگویند و بعد از محمد با زنانش ازدواج نکنند و .....ا


اینها چیست که حرف خالق بینهایت کهکشان و سیاهچاله‌ها و ستارگان باشد، به چه درد زندگی امروز بشر حتی بشر ۱۴۰۰ سال پیش بخورد ...ا

لوط، یونس، یوسف، هود، صالح، یعقوب، موسی و ... اینها به چه دردی می‌خورند. ا

در جایی دیگر میگوید ما اسب و شتر و الاغ را آفریدیم تا وسیله زینت شما باشند و بارهای سنگین خود را که جز با سختی و مشقت نتوانید ببرید برای شما جابجا کنند، این آیه به چه درد بشر امروز می‌خورد ... ؟؟!!  عرب ۱۴۰۰ سال پیش الله هم نمی‌گفت می‌دانست با شتر و الاغ می‌تواند بار ببرد و امروزه هم که کسی با شتر و الاغ کسی بار نمی‌برد ....ا

چند تا شتر و الاغ می‌توانند یک بار ترافیکی یا محموله نفتکش چند صد هزار تنی را و یا هواپیمای ۱۰۰ تنی را حمل کنند .... ؟؟!!

داستان اصحاب کهف به چه درد ما می‌خورد؟؟

چطور الله جلوی خراب شدن مکه توسط قرامطه را نتوانست بگیرد ؟؟

چرا جلوی ویروس کرونا را نگرفت که خانه‌اش را تعطیل کرد؟

چرا هم اکنون که همجنسگرایان رسما ازدواج می‌کنند هیچ همجنسگرایی سنگ نشد یا شهرهای همجنسگرایان ویران نشدند؟؟


اینکه یونس در شکم ماهی زندگی کرد به چه درد ما می‌خورد؟؟

   

اگر کسی قرآن را یکبار بطور کامل به فارسی خواند و باز هم مسلمان ماند حتما سود و منفعتی در این کتاب و این دین دارد و یا نمی‌خواهد حقیقت را بپذیرد ....ا

 می گن؛ یک روز صبح که حیوانات ساکن در کشتی  نوح بیدار شدند؛ گرگ رو کرد به گوسفند و گفت: پدر سوخته! امروز خیلی گرد و خاک می کنی!ا

میخوام بخورمت!ا

گوسفند گفت: عمو! انگار وسط آبیم ها!ا

همه جا خیسه؛ گرد و خاک کجا بود؟

میخوای بخوری، بیا بخورم!ا

چرا بهانه ی الکی می گیری؟

حسین قدیانی: هایده؛ حتی شهدای مظلوم مدافع وطن عاشق صدایش بودند

  حسین قدیانی فرزند شهید اکبر قدیانی است و در بین محافل حزب اللهی هواداران زیادی دارد. قدیانی اخیرا به منتقد حکومت تبدیل شده و فساد و رانتخواری و استبداد مقامات نظام را مورد حمله قرار می دهد


حسین قدیانی - هایده متولد بیست و یک فروردین بیست و یک همین اندازه موزون بود صدایش. اهل بهار بود و خانه در پاییز داشت و بیش‌تر هم دوست داشت راوی برگ‌های نارنجی باشد. غم غربت نازک‌نارنجی‌ش کرده بود.

ترانه‌ی تن نمی‌خواند؛ روضه‌ی وطن می‌خواند و حسابی از چشم‌ها اشک می‌گرفت. قریب بیست سال خواند و دویست آهنگ غریبه‌وار داد بیرون که یکی از یکی به‌تر دل‌بری می‌کرد از دل‌ها. او که خود با شنیدن صدای دل‌کش از رادیو دل‌دلی شدی بود، اینک داشت با صدا بر قلب‌های بی‌صدا حکومت می‌کرد. شده بود ملکه‌ی آواز ایران؛ نمی‌شد نشنیدش. احکام شرعی جلودار لطافت حنجره‌ش نبود و زور فتواها به قدرت صدایش نمی‌رسید. کسی می‌تواند ادعا کند هایده گوش نکرده؟ کدام مستی حلال‌تر از شنیدن صدای خواهر بزرگ‌تر مهستی؟ حرام هم اگر باشد؛ تا باشد از این حرام‌ها!

یک اذان خوانده؛ هنوز هم هیچ مؤذنی به گرد الله‌اکبر هایده نرسیده. با آن اذان خدا حتی نماز شیطان را هم قبول می‌کند. گیر سه‌پیچ داده بودند بهش که بیا و از علی بخوان. می‌دانستند بانو چقدر عاشق امیرالمؤمنین است. از مسجدهای ته‌ران تا دیسکوهای سان‌فرانسیسکو همه می‌دانستند که این زن دل‌باخته‌ی ابوتراب است. گفت امشب نمی‌خوانم، مشروب خورده‌ام! گذاشت برای فرداشب تا با شکسته‌ترین دل ممکن از همای رحمت بپرسد تو چه آیتی خدا را؟ هایده بود دیگر! کاری نداشت بهش می‌خورد یا نمی‌خورد؛ به علی به چشم بهشت نگاه می‌کرد.

نه آخوند بود و نه خانوم‌جلسه‌ای و نه فاطی‌کماندو و نه مجاهد تبیین و نه آمر به معروف و نه ناهی از منکر اما وقتی از اهل بیت می‌خواند، آدم را درست همان جور اهلی می‌کرد که اگزوپری در شازده‌کوچولو آرزو داشت. اپرای دوستی بود زیر و بم صدایش. فروغ اگر می‌خواست خواننده شود یا پروین اگر می‌خواست صدایش را به سماوات سنجاق کند یا مریم میرزاخانی اگر می‌خواست ریاضی را به نفع عشق بپیچاند یا اصلاً حافظ و سعدی و مولانا و فردوسی اگر می‌خواستند جنسیت خود را تغییر دهند، همه هایده می‌شدند و در شب عشق حکم می‌دادند که بزن تار! آخ که چه ناز سلام می‌داد به یار قدیمی: منم همون هوادار قدیمی، هنوز همون خراباتی و مستم، ولی بی‌تو سبوی می شکستم...
▪️
داغ بود و مالک مطلق تب. تشنه‌لب بود و گرفتار روشن‌ترین ستاره‌های شب. نه اشتباه نکنید. هایده دنبال لب نمی‌گشت؛ دنبال ساقی می‌گشت. لابد یک چیزی بود که حتی شهدای مظلوم مدافع وطن هم آن‌جور ناجور عاشق صدایش بودند. بچه‌مثبت‌های‌شان یواشکی و امثال پدرم هم رک و روراست: همه به جرم مستی، سر دار ملامت، می‌میریم و می‌خونیم، سر ساقی سلامت...