یکشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۹۷

پیدایش سیّد




ریشه‌ی واژه‌ی سیّد ، پس زمینه‌ی جامعه شناختی‌اش و اشتباه جا افتادنش در مورد نسبت‌شان با قوم قریش ؛

سيّد واژه ای عربی است و معني آن در زبان پارسی " آقا " و در زبان انگليسی "مستر" است ، اعراب زن را سيّده مینامند ؛

پس از چيرگی تازيان بر ايران که در نيمه‌ی سده‌ی هفتم ميلادی روی داد بکار بردن واژها و سرنامهای عربی رواج يافت ؛ مردم به هنگام بانگ زدن اعراب آنها را با سرنام عربی سيّد بانگ ميزدند ؛ خود اعراب هم يکديگر را با سرنام سيّد بانگ ميزدند ؛ شگفت‌انگيز اين بود که اعراب ايرانيان را سيّد نناميدند و خود ايرانيان هم همديگر را سيد نگفتند زيرا اعراب خود را بالاتر از ايرانيان میدانستند و چنين کاری را روا نمیداشتند که به زیردستان و بندگان خود سیّد بگویند ؛ امّا آن دسته از اعراب که زنان ايرانی را اغلب به همسری گرفتند ، از آنها دارای فرزند شدند ؛

اين فرزندان چون پدر عرب داشتند میتوانستند سرنام بکار ببرند ؛ فرزندان اين فرزندان نيز ميتوانستند همين کار را بکنند ؛ از اين رو گروهی ايرانی پيدا شدند که پدر يا نيای عرب داشتند و سيد ناميده شدند ؛ به ياد داشته باشيد اين گروه فقط عرب‌زاده بودند ، نه از خاندان ويژه‌ای مانند خاندان محمّد يا قريش يا ديگران ؛ ده‌ها سال گذشت و چيرگی حکومتی اعراب از   ميان رفت ، ولي سيّدها که از بازماندگان عرب‌زادگان بودند ماندگار شدند ؛

صفوی‌ها که در ۱۵۰۱ ترسایی برآمدند شاخه ای از اسلام را با کشتار گسترده و با زور شمشیر دين رسمی ايرانیان که بیشینه‌ی آنان سنّی بودند کردند ؛ انگیزه‌ی آنان تنها و تنها سیاسی بود : آنها نمیخواستند از خليفه گری اسلامی باشند که اینک در دست عثمانیها بود.

ايرانيان از چيرگی تازيان و رفتارهای ددمنشانه‌ی آنها در ميهن ايرانی ، يادمانده‌های تاريخی تلخی داشتند ؛ برنامه‌ريزان دوران صفوی همه‌ی جنایتهای مسلمانها را به پای اعراب و به پای سه خليفه نخستين اسلام (ابوبکر/عمر/عثمان) ، بني اميّه و سپس بنی عبّاس و گماشتگان آنان نوشتند و مدّعی بودند که خود حضرت محمّد و علی و زادگان آنان با ايرانيان دوست بوده‌اند و اگر علی و زادگان او در رهبری میبودند ، رفتارهای بدی با ايرانيان نمیشد ؛ آخوندهای صفوی نیز برای این دروغها حدیث‌ سازیهای گسترده کردند ؛ از جمله عروسی دختر یزدگرد با حسین بن علی ، با این همه ، زور شمشیر و حدیث‌سازی اثر خود را گذاشت و اين برداشت دروغ کم کم پذيرفته شد و جا افتاد و در پی آن ايرانيان کين خود را از امامان ، از دل بيرون کردند تا جایی که محمد و آل‌اش را ستمزده‌ی ديگر اعراب نیز ديدند !!!
به همان اندازه که خوبی و دوستی محمّد و زادگانشان درميان ايرانيان مسلمان تبليغ میشد ، از ديگر رهبران عرب مانند سه خليفه‌ی نخستين اسلام و بنی عبّاس و بنی اميّه بدی گفته ميشد و يادمانده ها‌ی تلخ و تاريخی ايرانيان در کارهای آنها ريشه‌يابی میشد ؛
در اين ميان سيّدها که برایند عینی تجاوز مسلمانها به ایران زمین بودند ، در خطر افتادند ، زيرا اينان عرب‌زاده بودند و ايرانيان از عربان دلهای پرخون و چشمان گريان داشتند ؛ ياری دولت و مجتهدان شيعه که صفویها از لبنان آورده بودند ، سيّدان را از هر گزند رهايی داد ؛
مجتهدان و دولتيان گفتند که سيّدها همه از زادگان محمّد و علی هستند و نه از ديگر اعراب ، که البتّه این یکی از بزرگترین دروغهای تاریخی بود ؛ از آن زمان معنی واژه‌ی عربی سيّد در ايران ديگر عوض شد و گفتند سيّد يعنی زادگان پيغمبر اسلام و امامان ؛ اين برداشت و دروغ هم مانند ديگر برداشتهای دروغ دوران صفوي کم کم جا افتاد تا جایی که اینها خود را برتر از دیگر ایرانیان میدانند و بر این باور هستند که چون از نسل محمّد و علی هستند ، از حقّ ویژه‌ای برخوردارند ...

منبع :
کتاب دو قرن سكوت
نویسنده : دكتر زرّين كوب

تاریخچه عزاداری های ماه محرم




بعد از واقعه کربلا ؛ اولین باری که مراسم عزاداری بصورت رسمی باب  شد در سال ۳۵۲ و در زمان آل بویه بود . یعنی حدودا --  ۳۰۰ -- سال بعد .

ابن جوزی در کتاب المنتظم میگوید :
در سال ۳۵۲ هجری ؛ معزالدوله دیلمی دستور داد در روز عاشورا  مردم را جمع کنند و مردم اظهار حزن کنند . در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید . قصابان گوسفند ذبح نمیکردند و هریسه پزها(حلیم پز) هریسه  نمیپختند . مردم آب نمی نوشیدند . در بازار ها خیمه بر پا کردند و به رسم عزاداری ؛ کرباس  می آویختند . زنان بر سر و روی خود میزدند و بر حسین ندبه میکردند .


بعد از آل بویه ؛ در زمان سلجوقیان ؛ این مراسم کمرنگ و یا حتی برچیده میشود و گهگاه تا حد یک سخنرانی در بارگاه امام علی پیش میرفته و دیگر هیچ .
در زمان خوارزمشاهیان و ایلخانیان هم رونقی نداشته است .
صفویان ؛ مذهب تشیع را در ایران برقرار کردند .
در این دوران ؛ پادشاهان صفوی ؛ عزاداریهای باشکوه و بی سابقه ای انجام میدادند . سرودن اشعار مذهبی ؛ تعزیه در رثای امام کربلا مرسوم شد .
کاررنی در سفرنامه خود مینویسد ؛
در سر کوچه ها ؛ کرسی میگذارند و ملایی روی آن می نشیند و سخنانی در مصیبت کشتگان کربلا میگوید . مردم هم بدور او جمع میشوند . و ملایان در بین سخنرانی ؛ میوه های فصل را تناول میکنند .
در دوره صفویان ؛ موقوفات و حسینیه ها بکار افتاد .
بگفته کاررنی ، مردم جامه کبود یا سرخ بر تن میکردند که جامه عزاداری بود . (از این نکته میتوان دریافت که لباس مشکی در آندوره لباس عزاداری نبوده ) .

در دوره افشاریان ؛ کما بیش با همین ترتیب یعنی سخنرانی و گاه تعزیه ؛ مراسم عزاداری ادامه داشته است .
در دوره زندیه ؛ (کریمخان )؛ تعزیه خوانی رواج بیشتری داشته .
تعزیه خوانی ؛ بدین شکل بوده که چند نفر ؛ لباس عربی میپوشیدند و صحنه اتفاقات کربلا را به نمایش میگذاشتند . این نوع نمایش به تعزیه خوانی معروف شد .
این نمایش در کاروانسراها و میادین اجرا میشد .

و اما در دوره قاجار . . .

در دوره قاجار ؛ ناصرالدین شاه خود را سخت شیفته معصومین ؛ علی الخصوص شهید کربلا  نشان  میداد .
در این دوره عزاداریها ؛ چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ محتوا ،  کلا تغییر کرد و هر ساله شروع به پختن غذای نذری میکرد و لباس مشکی بین مردم تقسیم میکرد و مراسم سخنرانی و تعزیه خوانی را انجام میداد .
میگویند بعد از سفرهای خارجیش و دیدن برنامه های کارناوال ؛ تصمیم میگیرد چیزی مشابه آنرا در ایران بنا کند . در نتیجه با الگو برداری از ساختمان رویال آلبرت هال (در لندن) تکیه دولت را میسازد . تکیه دولت ؛ با گنجایش هزار نفر ساخته شد .

برپایی سقاخانه ؛ مراسم تشت گذاری ؛ کفن پوشی و قمه زنی ؛ زخم زنی و شمع آجین و قفل آجین کردن بدن ؛ از رسوماتی است که در زمان ناصرالدین شاه باب شد .
(قفل آجین به این شکل بوده که بدن را سوراخ میکردند و به قفل میزده اند . عملی بسیار دردناک وگاه منجربه عفونت و بیماری میشده است )
در ایندوره ؛؛ علامت هایی با چراغ تزیین میشده و به دورش پارچه های نذری می بستند و علامت را در کوچه ها میگرداندند . و همزمان اشعار حزن آلود میخواندند .
رسم قمه زنی و علم کشی و تشت گذاری و سقاخانه ؛ و پختن غذای نذری و پوشیدن لباس مشکی ؛ از این دوره بجا مانده است .
پس از واژگونی حکومت قاجار و بحکومت رسیدن خاندان پهلوی ؛ در زمان رضا شاه ؛ با مراسم عزاداری و قمه زنی و علم کشی ؛ مخالفت میشد و رضا شاه علاقه ای به اینگونه مراسم نداشت و دستور توقف آنرا داد .
اما مردم که برپایی این مراسم را نوعی عبادت میدانستند ؛ بصورت پنهانی  و در جلسات شبانه ؛ در دهه اول عزاداری میکردند .
رسم جلسات هفتگی و یا جلسات ماهانه یادگار آن دوره میباشد .

در دوره پهلوی دوم ؛ سختگیری از بین رفت و مردم دوباره اجازه برپایی عزاداری داشتند .
در این دوره مراسم قمه زنی و تعزیه ، کم کم رنگ میباخت .

بسیاری از علما ؛ این مجالس را موقعیتی مناسب جهت آماده کردن مردم بر علیه نظام پهلوی میافتند و در این جلسات ؛ سخنرانی های آتشین میکردند . و آیت الله خمینی رسما قیام کربلا را منشا حرکت خود میشمرد و مردم را به آن دعوت میکرد . بگونه ای که در انقلاب ۵۷ شاه را یزید زمانه و آیت الله خمینی را حسین زمان میدانستند و انقلاب را حرکتی عاشورایی قلمداد میکردند .
بعد از پیروزی انقلاب و به زعم انقلابیون ؛ پیروزی خون بر شمشیر ؛ مراسم محرم شور و حال دیگری یافت .

 و پر شور بودن مراسم عبادتی بزرگ شمرده میشود . و حتی مراسم عزاداری های ایام فاطمیه با همان تقدس در حال شکل گیری میباشد .علم کشی و سینه زنی و گل آلود کردن سر و صورت ؛ مراسم تشت گذاری و قمه زنی ؛ دوباره رواج یافت ...
کافه نادری

نادر شاه: بجای دعا ایستادگی کنید!


"شاه سلطان حسین صفوی" آخرین پادشاه صفویه هنگام تهاجم افغانها وقتی کشور را از دست رفته میدید، علمای اسلام  را جمع و از آنان راه حل میخواهد!
روحانیون نیز با حیرت از اینکه چگونه این نابخردان کافر جسارت دست درازی به ملک صاحب الزمان را داشته اند، به سلطان اطمینان دادند با استعانت از خداوند و استغاثه از حضرت ولی عصر آنان را ناکام خواهند گذاشت
سپس ضمن برپایی مجالس دعا و روضه دستور طبخ آش نذری مخصوصی را نیز صادر فرمودند!

اما چیزی نگذشت که خبر آوردند، افغان ها به دروازه های اصفهان رسیده اند
آش پخته شد، اما پیش از توزیع آن، لشکریان افغان وارد کاخ شده و سلطان را دستگیر و آش نذری را هم میان سربازان خود توزیع نمودند..!
 8  سال سیاه بخاطر این جهل و حماقت ها بر این مردم و سرزمین گذشت...
تا هنگامی که نادر شاه برخاست و افغان ها را از ایران بیرون راند 
او در اولین اقدام دستور داد تا همه آخوندهای کشور را در پایتخت گرد آوردند.
سپس رو به نمایندگان آنها کرد و پرسید:
کار شما سیصد هزار نفر در این مملکت چیست؟!
مرجع و بزرگشان پیش آمده و گفت
قربانت گردم؛  این ها لشکر دعا و استغاثه به دامان خداوند باری تعالی هستند!

بطور مثال هنگامی که دلاور مردان شما به جنگ می روند، اینان با دعا پیروزی شان را تضمین می کنند..!
نادر شاه فریاد زد
احمق ها! وقتی اشرف افغان با 30/000 نفر اصفهان را فتح کرد، شما 300/000 نفر اگر بجای دعا در مقابل او ایستادگی کرده بودید این روزهای سیاه بر ما نمیرفت!
 سپس با تجهیز آنان به وسائل و تجهیزات کشاورزی آنها را روانه ی زمین های اطراف شهریایشان کرده و به کشاورزی وا داشت...

زندگینامه نادرشاه 
اثر جونز هنوی


پنجشنبه، شهریور ۲۹، ۱۳۹۷

ویدیو: لعنت بر تو ای رهبر جهالت

چگونه بر جهان حکومت کنیم




اصل شکم نیمه سیر و فکر مشغول

هیچ وقت این نکته را فراموش نکنید: «مردم شما بدجور به غذا احتیاج دارند و این مسئله اصلا و ابدأ شوخی بردار نیست. اگر اوضاع مملکت تحت حکومت تان به قدری خراب باشد که مردم نتوانند غذای کافی برای خودشان و خانواده شان روی میز با سر سفره بگذارند، عاصی می شوند و فکر خطرناک یافتن جانشینی برای شما به ذهن شان خطور می کند. اما اگر یک استاندارد زندگی حداقلی برایشان فراهم کنید
آنها خود را با آن تطبیق می دهند
مردم باید دغدغه ی معاش داشته باشند
و با این مسئله فکر و احساس بندگی کنند.
پس
زندگی حداقلی برای آنها فراهم کنید، خودشان را با آن تطبیق میدهند .
از خاطر نبرید که شرایط اقتصادی عالی برای عامه ی مردم میتواند به اندازه ی شرایط اقتصادی بدشان خطرناک باشد. مردم اگر دغدغه نداشته باشند، فرصت می کنند کناب و مطبوعات بخوانند و به این فکر می کنند که اصلا چرا باید تحت حکومت مستبدانه ی شما زندگی کنند سیاست شما باید از این قرار باشد: شرایط زندگی حداقلی برای
برای مردم فراهم کنید. اجازه ی پیشرفت به اقلیتی که بیش از این می خواهند در عین حال مراقب باشید که از حد خاصی، چه از لحاظ قدرت مالی نظر قدرت اجتماعی، نگذرند) و مجازات شدیدی برای فعالیتهای سیاسی در نظر بگیرید. البته به غر زدن مردم در اتوبوس و تاکسی و مغازه و سلمانی
کاری نداشته باشید. آنها را دچار این توهم می کند که از آزادی بیان برخوردارند و تاریخ نشان داده که عامه ی مردم آزادی بیان را به آزادی اندیشه ترجیح میدهند چون به ندرت با مقوله ی دوم سروکار دارند.

🔛کتاب "چگونه بر جهان حکومت کنیم🔛
راهنمای دیکتاتور بلند پرواز"
انتشارات مروارید

ویدیو: جنایت سینما رکس آبادان توسط رژیم شاه انجام نشد

افشاگری محسن صفایی فراهانی
 در رابطه با تسویه حساب خونین با خوزستان پس از ۴۰ سال :

 جنایت سینما رکس آبادان توسط رژیم شاه انجام نشد؛ عوامل این جنایت بعد از انقلاب نماینده مجلس شدند.

سوء نیت در تقابل با نادانی

چهارشنبه، شهریور ۲۸، ۱۳۹۷

توی ماه محرم من را بلاک کن!



گفتار بزرگان در باره اسلام 2


سخنان قصار درباره‌ی اسلام

ولتر (فیلسوف فرانسوی): قرآن به همگان ترس، نفرت، بی‌حرمتی به دیگری و قتل به عنوان ابزاری مشروع برای حفظ این آموزه‌ی شیطانی می‌آموزد. قرآن از زنان به زشتی یاد می‌کند و انسان‌ها را طبقه‌بندی می‌کند و خواهان خونریزی و خونریزی دوباره است. اما اینکه یک شتربان در قبیله‌ی خود اغتشاش بر پا کند و بخواهد به هم‌قبیله‌ای‌های خود بباوراند که با جبرئیل صحبت کرده و فخر بفروشد که به آسمان رفته تا آنجا بخشی از کتابی را دریافت کند که صفحه به صفحه‌ی آن مغایر عقل سلیم انسانی است و برای ایجاد احترام نسبت به چنین اثری، در سرزمین خود با آتش و شمشیر بتازد و پدران را بکشد و دخترانشان را به بردگی بگیرد و مغلوبان را در برابر این انتخاب قرار دهد که یا بمیرند یا اسلام آورند، چیزی است که هیچ انسانی نمی‌تواند آن را ببخشد.

فریدریش دوم (پادشاه پروس): محمد آدم مؤمنی نبود، بلکه یک شیاد بود که دین را به خدمت گرفت تا امپراتوری و حکومت خود را تاسیس کند.

جان کوئینسی آدامز (ششمین رئیس‌جمهوری آمریکا): در قرن هفتم میلادی، بیابانگردی از قبیله‌ی هاجر، آموزه‌های عیسی مسیح درباره‌ی اعتقاد و امید به جاودانگی را پذیرفت. اما آنها را تا مرز نشناختن تحریف و زیر پا لگدمال کرد. بدین‌سان که در دین خود هرگونه پاداش و امیدی را به شکل پاداش جنسی درآورد. او سرچشمه‌ی سعادت انسانی را مسموم کرد، از این طریق که از ارزش زنان کاست و چندهمسری را مجاز و بخشی از دین خود اعلام کرد و به بقیه‌ی بشریت تا نابودی اعلام جنگ تام داد. جوهر این دین جز لذت و خشونتی نیست که بی‌رحمانه بر طبیعت معنوی آدمی می‌شورد.

آرتور شوپنهاور (فیلسوف آلمانی): ما در قرآن شاهد غم‌انگیزترین و حقیرترین نمونه‌ی خداپرستی هستیم. من نتوانستم هیچ اندیشه‌ی با ارزشی در آن بیابم.

آلکسی دوتوکویل (تاریخدان فرانسوی): من قرآن را بطور منظم مطالعه کردم. این مطالعات مرا متقاعد کرد که ادیان اندکی در جهان بوده‌اند که برای بشریت مانند دین محمدی چنین مرگبار بوده باشند. تا آنجا که من می‌توانم قضاوت کنم، این دین هم‌اکنون نیروی محرکه در پشت انحطاطی است که امروزه در جهان اسلام شاهد آن هستیم. به نظر من، گرایش‌های اجتماعی و سیاسی اسلام به غایت ترسناک هستند. به همین دلیل من آن را در مقایسه با چندخدایی گامی به پس می‌دانم و نه به پیش.

کارل مارکس (فیلسوف آلمانی): قرآن جهان را به مؤمن و کافر تقسیم می‌کند و کافر را «حربی» یعنی دشمن می‌خواند. اسلام از ملل کافر بیزار است و یک وضعیت دائمی خصمانه میان مسلمانان و غیرمسلمانان ایجاد می‌کند.

مصطفی کمال آتاتورک (بنیادگذار ترکیه‌ی نوین): قرآن و اسلام، آموزه‌های الهی پوچ یک بیابانگرد بی‌اخلاق و قدرت‌طلب و بی‌مسئولیت و یک جنگ‌طلب پدوفیل که افکار او فقط معطوف به قدرت و سلطه بر جهان بود، چیزی بیش از یک لاشه‌ی متعفن نیست که روح و زندگی ما را مسموم می‌کند و بزرگ‌ترین زنجیر به پای ملت پر افتخار ماست. اسلام را باید به زباله‌دان تاریخ افکند.

مهاتما گاندی (رهبر جنبش استقلال هند): در حالی که هندوها، سیک‌ها، مسیحیان، پارسیان و یهودیان مشترکا با چند میلیون طرفدار ادیان آنیمیستی همگی توانستند با یکدیگر در هماهنگی نسبی همزیستی کنند، فقط دین اسلام بود که نشان داد قابلیت سازش ندارد و به دلیل کوته‌بینی خیره‌سرانه همواره در کناری ایستاد و خود را از بقیه‌ی انسان‌ها جدا ساخت.
وینستون چرچیل (دولتمرد بریتانیایی): آیین محمدی، اعتقادی شبه نظامی است که می‌خواهد ادیان دیگر را با زور به این دین بگرواند. اگر مسیحیت در آغوش نیرومند دانش جای نگرفته بود، تمدن اروپای مدرن می‌توانست زوال یابد.

محمد امین الحسینی (مفتی اعظم اورشلیم در زمان جنگ جهانی دوم): دوستی میان مسلمانان و آلمانی‌ها خیلی نیرومندتر شده است، زیرا ناسیونال سوسیالیسم در بسیاری زمینه‌ها با جهان‌بینی اسلامی مشابهت دارد. نقاط اشتراک نازیسم و اسلام عبارتند از: یکتاپرستی و باور به پیشوای واحد، قدرت نظم‌دهنده، پیکار، جامعه، خانواده و مناسبات با یهودیان.

هانس پتر راداتس (شرق‌شناس آلمانی): نه تنها در هیچ دینی، بلکه حتی در هیچ فرهنگی جنایت، راهزنی، برده‌داری و سربها (فدیه) به عنوان وظیفه‌ی مذهبی جزو امور اخلاقی قلمداد نمی‌شود. در هیچ دین دیگری بجز اسلام، مشروعیتی مقدس برای خشونت علیه دگرباوران به مثابه اراده‌ی الهی وجود ندارد. هیچ بنیادگذار دینی نیست که الگویش مانند محمد، نه تنها جنگیدن، بلکه نابودی مخالفان از طریق سفارش به قتل باشد.

اوالد فون کلایست (مبارز آلمانی جنبش مقاومت علیه هیتلر): همه‌ی ما هنوز می‌توانیم تصاویری را به یاد آوریم که در آنها کودکان ایرانی با پارچه‌های سبزی که به پیشانی بسته بودند به مقابل مسلسل‌های سنگین سنگرهای عراقی‌ها می‌دویدند. والدین این کودکان اجازه دادند این فاجعه رخ دهد، زیرا اعتقاد داشتند که کودکان آنان در پی برآوردن اراده‌ی الله هستند.

یونس شیخ (روشنگر هندی): اسلام، جنایت سازمان‌ یافته علیه بشریت است.

یوآخیم مایسنر (اسقف اعظم شهر کلن): اسلام فقط در جایی رواداری موعظه می‌کند که در اقلیت است.

ویلیام موئیر (اسلام‌شناس بریتانیایی): شمشیر محمد و قرآن مرگبارترین دشمنان تمدن، حقیقت و آزادی هستند.

کارل لمان (اسقف اعظم آلمانی): اسلام دارای مناسباتی ناگسسته با خشونت است؛ خدایی دارد که همواره خود را تحمیل می‌کند و پیامبری به نام محمد که یک جنگجوی همیشه پیروز است.


ظفر سنوچاک (نویسنده‌ی ترک): حتی اگر بیشتر مسلمانان نخواهند باور کنند، باید گفت که ترور از قلب اسلام برمی‌خیزد، یعنی مستقیم از قرآن.

آلیس شوارتزر (فمینیست آلمانی): روسری، پرچم جنگ صلیبی اسلامی است. این جنگجویان صلیبی اسلامگرا، فاشیست‌های قرن بیست و یکم هستند.

برگردان: شهاب شباهنگ

سه‌شنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۹۷

شعر طنز: بوی الرحمان





آقازاده!


بوی الرحمان
------------------------
وحشتی بدجور افتاده به جسم و جان‌شان
کم کمک در میرود سرجوخه تا خاقان‌شان

وقت رفتن ورجه ورجه کردن آنان ببین
دیسکوتک وا کرده کک در پاچه‌ی تنبانشان

هرچه برخود میزنند عطر و گلاب و ادکلن
کم نمیگردد ز بینی بوی الرحمان‌شان

عنقریب از کشور ایران فراری میشوند
هم گدای خامنه هم خان رفسنجان‌شان

زار زار گریه‌ی آخوند را خواهی شنید
همزمانش ناله‌ی فیروزی و رادان‌شان

حجت‌الاسلامی از پیش آیت‌اللهی ز پس
هست هر سوراخ موشی کاخ‌شان ایوان‌شان

هیچ جا در خاک ایران جای این مجموعه نیست
یحتمل جاشان دهد سوریه و لبنان‌شان

صیغه‌ها را میگذارند و به همراه عیال
میروند و خوش به حال حاجب و دربانشان!

میروند و دست‌شان در دست آقازاده‌ها
باز میاریم‌شان همراه فرزندان‌شان

دادگاه خلق میگیرد یخه از یک به یک
تا کند معلوم حکم محبس و زندان‌شان

یک وکیلی هم به آنها میدهد این دادگاه
در دفاع آنچه کردستند در دوران‌شان

میگرفتند از جماعت گاز، در هنگام بحث
کس نشد هرگز حریف منطق دندان‌شان

بسکه می‌راندند در بیراهه با بنزین مفت
هم بریده ترمز و هم لق شده فرمان‌شان

بسکه کوبیدند بر طاق طویله سم خویش
پاره شد افسارشان و چپه شد پالان‌شان

بسکه میخوردند با قران قسم‌های دروغ
احتمالاً بر کمر زد عاقبت قرآن‌شان!

جنس قلابی ز بس دادند دست مشتری
بسته خواهد شد به زودی دکه و دکان‌شان

خلق سیفون را کشیده آب آید با فشار
دور میچرخند و هوف ...! این آخر و پایان‌شان

---------------------------
هادی خرسندی














شنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۹۷

نسخه هشتم لطیفه های مربوط به جمهوری کثافت المنش اسلامی

نسخه هشتم لطیفه های مربوط به جمهوری کثافت المنش اسلامی
این نسخه مجموعه لطیفه ها بمرور زمان بروز میشود
برای نسخه های دیگر به پست های قبل مراجعه کنید







ابليس را در حال فرار از ایران دیدند. از او پرسيدند: چرا از ايران فرار کردی؟

در پاسخ گفت: مهارتهای دزدی، رباخواری، رياکاری، کلاهبرداری، حيله گری، دروغ، اختلاس و رشوه خواری را به آنها آموختم و بوسيله اينها کاخ، ماشين، ویلا و مزرعه و... خريدند و ساختند و بر روی آنها نوشتند: هذا من فضل ربی.

 نمک نشناسها از بیخ و بن منکر من شدند.





از يك آخوند حاضر جواب پرسيدند كه آيا تا به حال پيش آمده است كه در پاسخ به متلكي ناتوان شوي:  جواب داد يك بار! و آن موقعي بود كه يك سپيده‌دم باراني براي پيشنمازي به مسجد مي رفتم و كوچه پر از گل و لاي بود. ناگهان در يك چاه فاضلاب افتادم و تا كمر در مدفوع و ادرار فرو رفتم...💩  در فكر اين بودم كه اگر به منزل برگردم و لباس خود را عوض كنم، ...نماز مومنان قضا خواهد شد و اگر با همين وضع به مسجد بروم كه نمي‌توانم نماز را اقامه كنم ،كه خانم جواني رسيد و مرا كه در آن حالت ديد با لبخند شيطنت آميزي پرسيد: حاج آقا چرااينقدر تو خودتون فرو رفتين؟!؟


روزي دو مسيحي خسته و تشنه در بيابان گم شدند.ناگهان از دور مسجدي را ديدند.
 ديويد به استيو گفت: به مسجد كه رسيديم من ميگويم نامم امين است تو بگو نامم محمد است. استيو گفت: من به خاطر آب نامم را عوض نميكنم.
به مسجد رسيدند. ملا گفت نامتان چيست؟ يكي گفت نامم استيو است و ديگري گفت نامم امين است. ملا گفت: براي استيو آب بياوريد و امين جان، چون ماه رمضونه بايد تا افطار وايسي!!!!


آنکه عمامه سر است از علماست
آنکه پشمینه تن است از فقهاست
کـ ...ر ما هر ۲ صفت را داراست
به گمانم که "فقیه الفقهاست 

👤ایرج میرزا


🔳⭕️آموزه های مدیریتی (حقیقتی تلخ )

⭕️◾️معلمی با خواهر فراش مدرسه ازدواج کرد گاهی اوقات معلم غیبت می کرد از فراش که برادر زنش بود می خواست بجایش به کلاس برود اینقدر این کار تکرار شد که فراش تقریبا شده بود آقا معلم.

〰️بعد از مدتی آقا معلم شد رئیس آموزش و پرورش و برادر خانمش را به مدیریت مدرسه منصوب کرد،

✏️بعد از مدتی معلم داستان ما شد مدیر کل استان و برادر خانمش را به ریاست آموزش و پرورش منصوب کرد،

🎓چندی گذشت و از مقام مدیر کلی شد وزیر آموزش و پرورش و برادر خانمش را به مدیر کلی منصوب کرد.

👈چندی گذشت و وزیر آموزش و پرورش دستور تحقیق و تفحص در باره مدارک تحصیلی کارکنان و مدیران را صادر کرد و فراش که مدرک ابتدائی بیشتر نداشت آشفته شد و به شوهر خواهرش زنگ زد و گفت:
چکار می کنی❓ 

☝️تو که می دانی من چند کلاس ابتدائی بیشتر ندارم و اگر این دستور را اجرا کنی بدبخت می شوم.

💥شوهر خواهر گفت: احمق نگران نباش، من شما را به ریاست هیئت تحقیق و تفحص منصوب کرده ام

👌حكايت اين روزای کشور ما...




یارو با چشم كور و پاى فلج به حج رفت و به شيطان سنگ زد
.
.
شيطان ازش پرسيد:

چشمت چشه؟

گفت:خدادادى كورم!

شيطان:پات چشه؟

گفت:خدادادى فلجم!

شيطان گفت: پس من چه گوهی خوردم كه به من سنگ ميزنى, خونه خدا اونوره !!😂😂



جَفَر گردن آخونده رو بوسید ...

آخونده گفت : همه دست مارو می بوسند . تو چرا گردن مارو می بوسی ؟

جفر گفت : جای شمشیر امام زمانو ميبوسم 😂😂




فلسفه در يک اتاق سياه به دنبال یک گربه سياه است

متافيزيک در یک اتاق سياه به دنبال گربه سياهيست كه وجود ندارد

علم در يك اتاق سياه با چراغ قوه به دنبال یک گربه سياه است

خرافات در يك اتاق سياه درحالى كه به دنبال گربه سياهى كه وجود ندارد مى‌گردد، مرتب فرياد ميزند: پيدايش كردم !





شیخی ولیمه گرفت وهمه ی طرفدارانش رادعوت کرد
اطعمه فراوان بود که برق رفت.یکی گفت که تا آمدن برق همه مشغول دست زدن شوند تا مبادا کسی سفره را هاپولی کند. صدای کف زدن بلند بود که برق آمد. چشم همه به سفره افتاد که غارت شده بود شیخ گفت ما که همگی دست میزدیم؛ نکند جنیان سفره را غارت کرده اند! رئیس اجنه ظاهر گشت و گفت: شما هریک با یک دستتان به گردنتان میزدید و با دست دیگر غذاها را درشکمتان میریختید آنوقت تقصیرش را میاندازید گردن اجنه ؟! یکی از قلندران فرزانه گفت اینان در این کار ید طولانی دارند. 
سالهاست که با یکدست بر سر و سینه میزنند 
و با دست دیگر جیب خلایق خالی میکنند و میگویند اجنبی برد!!!!🙈😂






‌ یه آدم مذهبی که میشناختم، عکس اینان رو گذاشته و نوشته؛ اگر اینا نوادگان حسین اند، شک نکنید، حق با یزید بوده!

آقای ج‌ا ، چه کرده‌ای با باور این مردم؟ 



تنها دلیلی که زن نمیتونه پیش نماز بشه😁



ﻧﺎﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮔﻔﺖ : 
ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺩﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﭼﯿﺴﺖ ؟!
ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ : 
ﺁﯾﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﮊﺍﭘﻨﻲ ﺑﻠﺪﯼ ..؟!
ﻧﺎﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ : 
ﺧﯿﺮ !…
ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﮊﺍﭘﻨﻲ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺩﺍﺩﻩ و ﮔﻔﺖ : 
ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﺒﺢ ﻇﻬﺮ ﻭ ﺷﺐ , ﺑﯿﺴﺖ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ !..
ﻧﺎﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ : 
ﻣﮕﺮ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﻡ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺭﺍ که ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﻢ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ …؟!
ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ : 
ﻣﻌﺠﺰﻩ ﯼ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ چهارﺩﻩ ﻗﺮﻥ ﺗﻤﺎﻡ , ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺫﻭﻕ ﻭ ﺷﻮﻕ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﻨﺪ ﻭ بدوﻥ ﻭﺿﻮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﻨﺪ !!!!!



ﺟﻨﺘﯽ ﻭ ﻣﻮﺳﯽ ﺳﺮ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎﺱ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻥ؛
ﺟﻨﺘﯽ ﺟﻔﺖ ﺷﯿﺶ ﻣﯿﺎﺭﻩ
ﻣﻮﺳﯽ ﺗﺎﺱ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﺟﻔﺖ ﻫﺸﺖ ﻣﯿﺎﺭﻩ!!!

ﺟﻨﺘﯽ ﻣﯿﮕﻪ: 
آﺧﻪ ﺑﺪ ﺑﺨﺘﻪ ﺑﯽ ﺟﻨﺒﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺭﺯﺵ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺩﺍﺷﺖ؟؟ 
کوفتت بشه بی جنبه !



طرح پیش فروش خودرو های شرکت سایپای قم آغاز شد‼️


 ﺍﻳﻦ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ، 
 ﻣﻮﻗﻊ ﺣﺮﻛﺖ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﻴﻔﺮﺳﺘﺪ ، 
 ﺩﺭ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 80 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻜﺮﺳﻰ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪ،
 ﺩﺭﺻﻮﺭﺕ ﺑﺮﻭﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪ،
 ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﻮﺍﺭﮐﺮﺩﻥ ﺯﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺧﻮﺩﻛﺎﺭ ﻭ ﺁﻧﻼﯾﻦ ﺻﻴﻐﻪ ﻣﺤﺮﻣﻴﺖ ﺟﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ ‼️‼️😂😂


ﻭﯾﮋﮔﯽ‌ﻫﺎﯼ ﺯﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻓﯿﻠﻢ‌ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ😂


۱ . دستشویی نمیرود
۲ . ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ آﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﭼﯿﺴﺖ .
۳ . ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻡ ﻧﻤﯿﺮﻭﺩ .
۴ . ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺭﺍﻩ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﻭ میﺧﻮﺍﺑﺪ .
۵ . ﻫﺮﮔﺰ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﻭ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ .
۶ . ﻧﺎﺧﻦﻫﺎﯾﺶ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻣﯿﻠﯽ ﻣﺘﺮ ﺑﻠﻨﺪ ﺗﺮ ﻧﯿﺴﺖ .
۷ . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﻮﺭﺍﺏ ﮐﺸﯽ ﻣﺸﮑﯽ ﺑﻪ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﺩ .
۸ . ﺑﯿﻦ ﺷﮑﻢ ﻭ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺪﻥ آﺭﻧﻮﻟﺪ ﺷﻮﺍﺗﺰﻧﮕﺮ ﺩﺭ ﻓﯿﻠﻢ ﺗﺮﻣﯿﻨﺎﺗﻮﺭ 2 ﺻﺎﻑ اﺳﺖ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺑﺮﺟﺴﺘﮕﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ .
۹ . ﺗﺎ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩﺻﺎﻟﺢ ﻣﯽﺭﻭﺩ .
۱۰ . ﻓﻘﻂ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺩﺭﺑﺴﺘﯽ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻋﻘﺐ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﯽﺻﺪﺍ ﺍﺷﮏ ﻣﯽﺭﯾﺰﺩ .
۱۱ . ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺩﻋﻮﺍﯾﺶ ﺷﻮﺩ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺩﻭﯾﺪﻥ ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ .
۱۲ . ﺗﻞ ﻭ ﮔﻞ ﺳﺮ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﺭﺩﺵ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ .

۱۳ . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ xxxl ﺑﻪ ﺗﻦ ﺩﺍﺭﺩ.



از قُلی میـپرسن :
چرا در اسـلام بیشتر از چهارتا زن نمیشه گرفت...؟
قُلی میگه :
چون اگه پنج تا بشه...
 خمس بهش تعلق میگیره!
اون وقت باید یکیشو بدیم به ملا ...!!! 😂😂😂😂


به یه مرد ایرانی میگن : نماز میخونی؟ میگه عادت ندارم😐
میگن : روزه میگیری ؟ میگه طاقت ندارم😐
میگن : مسجد میری ؟ میگه وقت ندارم😑
میگن :  خیرات میکنی ؟ میگه درآمد ندارم😐

میگن : صیغه میکنی ؟ میگه آره بابا دیگه کافر که نیستم !!!!😜
به افتخار همه ی مردای ایرانی که هنوز ذره ای ایمان تو وجودشون هست😁😜







عدالت جناب قاضی

مردی 5 سکه به قاضی داد تا در دادگاه به نفع او رای صادر کند، ولی در روز مقرر قاضی خلاف وعده عمل کرد و به نفع دیگری رای داد. 
مرد برای یادآوری در جلسه دادگاه به قاضی گفت: مگر من دیروز شما را به 5 تن آل‌عبا قسم ندادم که حق با من است ؟
قاضی گفت: چرا، اما پس از تو آن شخص مرا به 14 معصوم قسم داد.



مدتی‌ بود دچار بی‌ هویتی و پوچی شده بودم. از همه چیز و همه کس بدم میامد ، امید به آینده هم نداشتم. پیش هر روانشناسی‌ هم رفتم جواب نگرفتم.

 به توصیه یکی‌ از دوستان نامه‌ای به یکی‌ از علما نوشتم و مشکلم را گفتم. جواب خیلی‌ خلاصه‌ای داده بود،  نوشته بود فقط ترکیه.

 من هم بارام را بستم چند هفته‌ای رفتم آنتالیا و استانبول کلی بهم خوش گذشتو حالم عوض شد😍

اومدم شهرمون نامه ای که حاج عاقا داده بودو بازم خوندم دیدم نوشته تزکیه نقطش کمرنگ بوده ندیدم ولی به هرحال
 خدا پدرش رو بیامرزه😂😂!!!ا
.





ﺗﻮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺩﺍﺩ
ﺗﻮ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﮔﺪﺍ ﺭﻭ ﺍﺯ ﭘﻮﻟﺪاﺭ ،
ﺗﻮ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﺍﺯ پسر ،
تو دولت دزد رو از وزير
توی خبرگان مرده رو از زنده




‌یه آدم مذهبی که میشناختم، عکس اینان رو گذاشته و نوشته؛ اگر اینا نوادگان حسین اند، شک نکنید، حق با یزید بوده!
آقای ج‌ا ، چه کرده‌ای با باور این مردم؟ 




لاته می‌ره روضه می‌خونه تموم که می‌شه از آخونده می‌پرسه چطور بود؟ آخونده می‌گه به شش نکته توجه نداشتی:

 

1. یزید ظالم بود نه ک.. کش.

2. «حر» به یزید پشت کرد، ...یر نزد.

3. هفتاد و دو تن شهید شدند نه اینکه بگا رفتند.

4. روز عا شورا هوا گرم بود نه تخمی.

5. حضرت زین العابدین بیمار بود ... نه کون گشاد.

6. هفتاد و دو تن عاشق امام بودن ... کس خل نبودن.