****************
احمدینژاد ترکيبی از رذالت و سادهلوحی است. او مجموعهای از بدترين خصلتهای فرهنگی ما را در خود جمع کرده، به اين جهت بسی خودمانی جلوه میکند:
دروغ میگويد و ای بسا صادقانه.
غلو میکند، زرنگ است و تصور میکند هر جا کم آوردی، میتوانی از زرنگیات مايه بگذاری و جبران کنی.
در وجود همه ما قدری احمدینژاد وجود دارد و درست اين آن بخشی است که وقتی با آزردگی از عقبماندگیمان حرف میزنيم، از آن ابراز نفرت میکنيم. اما آن هنگام نيز که لاف میزنيم و خودشيفتهايم، باز اين وجه احمدینژادی وجود ماست که نمود میيابد. احمدینژاد تحقير شدهای است که خود تحقير میکند. سرشار از نفرت است، اما کرامت دارد. به موضوع نفرتش که مینگرد، میپندارد مبعوث شده است تا او را از ضلالت نجات دهد.
احمدینژاد نماينده سنتی است جهشکرده به مدرنيت. او مظهر عقبماندگی مدرن ما و مدرنيت عقبمانده ماست. او اعلام ورشکستگی فرهنگ است.
دکتر داوری استاد فلسفه دانشگاه تهران و رییس فرهنگستان علوم می باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر