در قعر کویر لوت در نقطه مختصات مرکزی 0/0 با الهام از صحرای کربلا شهری بنام فسادیه برپا میکنیم و تمام ایادی رژیم که ثابت شده که دست در خون و پول داشته اند را با هلیکوپتر بآنجا انتقال داده و اجازه داده میشوند که آزادانه زندگی کنند. در صورت خواسته آنان خانواده آنان میتوانند به آنان ملحق شوند. دولت موظف است که عین استاندارد های زندگی در صحرای کربلا و مکه 1400 سال پیش را برای اهالی شهر مهیا کند
پنجشنبه، مهر ۱۳، ۱۴۰۲
آن چه که مردم از رژیم جدید انتظار دارند
در قعر کویر لوت در نقطه مختصات مرکزی 0/0 با الهام از صحرای کربلا شهری بنام فسادیه برپا میکنیم و تمام ایادی رژیم که ثابت شده که دست در خون و پول داشته اند را با هلیکوپتر بآنجا انتقال داده و اجازه داده میشوند که آزادانه زندگی کنند. در صورت خواسته آنان خانواده آنان میتوانند به آنان ملحق شوند. دولت موظف است که عین استاندارد های زندگی در صحرای کربلا و مکه 1400 سال پیش را برای اهالی شهر مهیا کند
چهارشنبه، مهر ۱۲، ۱۴۰۲
آیا در جمهوری اسلامی مردم دیندارتر شدهاند؟ / مناظره جنجالی حسن محدثی و علیرضا شجاعیزند
مناظره جنجالی حسن محدثی و علیرضا شجاعیزند
دوشنبه، مهر ۱۰، ۱۴۰۲
خدا ناشناسم خدا ناشناس، علی اکبر سعیدی سیرجانی
علی اکبر سعیدی سیرجانی
خبر داری ای شیخ دانا که من
خداناشناسم ، خدا ناشناس
نه سربسته گویم درین ره سخن
نه از چوب تکفیر دارم هراس
زدم چون قدم از عدم در وجود
خدایت برم اعتباری نداشت
خدای تو ننگین و آلوده بود
پرستیدنش افتخاری نداشت
خدایی بدینسان اسیر نیاز
که بر طاعت چون تویی بسته چشم
خدایی که بهر دو رکعت نماز
گه آید به رحم و گه آید به خشم
خدایی که جز در زبان عرب
به دیگر زبانی نفهمد کلام
خدایی که ناگه شود در غضب
بسوزد به کین خرمن خاص و عام
خدایی چنان خودسر و بلهوس
که قهرش کند بی گناهان تباه
به پاداش خشنودی یک مگس
ز دوزخ رهاند تنی پرگناه
خدایی که با شهپر جبرئیل
کند شهر آباد را زیرو رو
خدایی که در کام دریای نیل
برد لشکر بیکرانی فرو
خدایی که بی مزد و مدح و ثنا
نگردد به کار کسی چاره ساز
خدا نیست بیچاره، ورنه چرا
به مدح و ثنای تو دارد نیاز!
خدای تو گه رام و گه سرکش است
چو دیوی که اش باید افسون کنند
دل او به”دلال بازی” خوش است
وگرنه “شفاعتگران” چون کنند؟
خدای تو با وصف غلمان و حور
دل بندگان را به دست آورد
به مکر و فریب و به تهدید و زور
به زیر نگین هرچه هست آورد
خدای تو مانند خان مغول
“به تهدید چون برکشد تیغ حکم”
ز تهدید آن کارفرمای کل
“بمانند کر و بیان صم و بکم”
چو دریای قهرش در آید به موج
نداند گنه کاره از بیگناه
به دوزخ فرو افکند فوج فوج
مسلمان و کافر، سپید و سیاه
خدای تو اندر حصار ریا
نهان گشته کز کس نبیند گزند
کسی دم زند گر به چون و چرا
به تکفیر گردد چماقش بلند
خدای تو با خیل کروبیان
به عرش اندرون بزمکی ساخته
چو شاهی که از کار خلق جهان
به کار حرمخانه پرداخته
نهان گشته در خلوتی تو به تو
به درگاه او جز تو را راه نیست
تویی محرم او که از کار او
کسی در جهان جز تو آگاه نیست
تو زاهد بدینسان خدایی بناز
که مخلوق طبع کج اندیش توست
اسیر نیاز است و پابند آز
خدایی چنین لایق ریش توست
نه پنهان نه سربسته گویم سخن
خدا نیست این جانور، اژدهاست
مرنج از من ای شیخ دانا که من
خدا ناشناسم اگر”این” خداست.
"زنده یاد علی اکبر سعیدی سیرجانی"
دوشنبه، مهر ۰۳، ۱۴۰۲
این حکومت دارد شکست میخورد چون کشور را هم مثل مجلس روضه اداره میکند یک طرفه و تک گویانه
✍️ محسن رنانی
این متن را منتشر میکنم :ا
تا به نسل جوانی که این روزها با یک دنیا امید، دست به اعتراض زده است (و به جای شنیده شدن و به رسمیت شناخته شدنِ اعتراضش، اغتشاشگر و فریبخورده خوانده شد و با او به شدت برخورد و اهانت شد تا عصبی شود و پرخاشگری کند تا بتوانند به راحتی متهم و سرکوب و دستگیرش کنند) بگویم :
ناامید نشو، تو ظرف چند هفته، به اندازه ده سال تحولات کشور را جلو بردهای. تا بداند علاوه بر دستاوردهای آشکاری که میبینیم و مهم ترینش بیرون ریختن امیدهای وجودی جامعه است، در پشت جنبش او تحولات فکری و روانی مهمی، بویژه در بخشهای خاموش و مردد جامعه، درحال شکلگیری است.
ما برای ورود به عصر توسعه:ا
راهی جز این نداریم که با همه موانع سنتی شکلگیری «عقلانیت توسعه» خداحافظی کنیم. بنیادیترین شرط توسعه هر کشور، که عقلانیت توسعه بر بستر آن شکل میگیرد، وجود مهارت گفتوگو یا همشنوی؛ اول در بین نخبگان و سپس در بین عامه مردم است. اما در جامعهای که «تقلید» و تمکین و سکوت و مدح و ارادت و دستبوسی و تقدس، قاعده مسلط است، هرگز روحیه و مهارت همشنوی، پرسشگری و نقد شکل نمیگیرد.
پای منبر کدام روحانی، دیدهاید که یک نفر پرسش کند و او نیز خود را موظف به پاسخ بداند؟ اصلا این حکومت دارد شکست میخورد چون کشور را هم مثل مجلس روضه اداره میکند : یکطرفه و تکگویانه.
تقلید از یک فقیه از جنس مراجعه به یک متخصص مثل پزشک نیست.پزشک نمیگوید؛ اکنون که مرا به عنوان پزشک انتخاب کردی، تو مرا اَعلَم از دیگران میدانی بنابراین از این پس در همه بیماریهایت باید به من مراجعه کنی و دیگر حق نداری سراغ پزشکان دیگر بروی.
پزشک نمیگوید حالا که آمدی سراغ من، از این پس هرگونه پول و وجوهاتی که میخواهی در امور پزشکی صرف کنی را یا باید به من بدهی یا با نظر من خرج کنی؛ و حتی وقتی بیمار نیستی باید بخشی از درآمدت را به من بپردازی. پزشک با بیمار گفتوگو میکند، به او اجازه پرسشگری میدهد و توضیح میدهد که بیماری او دقیقاً چیست و چرا این نسخه را برای او پیچیده است؛
اگر پزشک در تشخیص و تجویز خود خطایی بکند بعد از مدت کوتاهی آشکار میشود آنگاه بیمار میتواند برنامه درمانی یا پزشک خود را عوض کند و مجبور نیست تا آخر عمر یک نسخه را دنبال کند و آسیبهای احتمالی آن را متحمل شود.
پزشک با آمدن داروها و فناوریهای جدید برای تشخیص و درمان، از آنها استفاده میکند و پیوسته ابزارها و روشهای خود را بهبود میدهد و به تجهیزات یا داروها و روشهای درمانی گذشته خود دلبستگی و تعهدی ندارد و برایش مقدس نیستند.
پزشک همواره در برابر اقدامات خود پاسخگو است. اگر در درمانش خطایی انجام داد و به بیمار آسیبی زد، بیمار حق شکایت و گرفتن خسارت دارد.
در پزشکی چیزی بهنام «مشهور علما» وجود ندارد. یعنی اینجوری نیست که اگر تاکنون همه پزشکان قبلی، برای درمان یک بیماری یک نظر واحدی داشتهاند، دیگر هیچ پزشکی جرأت نکند یک راهحل یا روش درمانی متفاوتی را معرفی کند و بهکار گیرد.
هر پزشک یا متخصص علم جدید برای حل هر مساله، فقط «احتمال میدهد» که راهکارش درست باشد و همواره دنبال پیدا کردن راهکار بهتر است و از قضا هر کس راهکار بهتری بیاورد او میپذیرد و راهکار خودش را پس میگیرد.
همواره یک مرجع بالاتر علمی و پزشکی (مثل سازمان نظام پزشکی) بر فعالیتهای پزشک نظارت میکند و در صورت تکرار اشتباهات، ممکن است اجازه فعالیت او لغو شود.
اکنون بیایید و در بندهای بالا، به جای کلمه پزشک، واژه «مرجع تقلید»، به جای کلمه بیمار، واژه «مقلد» و به جای کلمه «درمان»، واژه «حکم فقهی» را بگذاریم، آنگاه دیگر هیچکدام از گزارهها صادق نخواهد بود.
صدوبیست سال است ایران وارد دنیای مدرن شده است و تلسکوپ و ابزار رصد در اختیار این جامعه است، اما هنوز مراجع ما نتوانستهاند در گفتوگوی با یکدیگر این همه اختلاف در مساله حلول ماه را حل کنند و به یک راه حل معقول و مشترک برسند و جامعه را از این تشتت برهانند.
پس از رنسانسِ اروپا و ورود جهان غرب به دوران علم جدید، کلیسا نیز برای۵۰۰ سال در برابر واقعیت های تمدن جدید مقاومت کرد تا سرانجام در سال ۱۹۶۲ به دستور پاپ وقت در واتیکان تشکیل شد و با دنیای نو آشتی کرد. اگر این بازنگریها نبود احتمالا مسیحیت کاتولیک تا امروز با سرعت زیادی رو به افول گذاشته بود. وقت آن رسیده که فقیهان شیعه نیز همان جملهای را شعار خود کنند که پاپ شعار خود ساخته بود:«زمان بازکردن پنجرههای کلیسا برای ورود هوای تازه فرا رسیده است».
پنجشنبه، شهریور ۳۰، ۱۴۰۲
نامه دختر لر به همسر رونالدو
دوشنبه، شهریور ۲۷، ۱۴۰۲
محسن رنانی: باید بدهیمان را به این نسل بدهیم
⭕محسن رنانی
❇️چهل سال است دارند دانشگاه ایدئولوژیک درست می کنند آخرش چه شد؟ آیا موفق شدند؟ فقط باختند. حالا میخواهند نسخه کاریکاتوری همان چهل سال پیش را تکرار کنند، اما با کدام دانش با کدام منابع با کدام مشروعیت با کدام فرصت؟ شک نیست که خطا می کنند، شک نیست که این جا هم میبازند. در سال ۱۳۹۴ در مناظرهای در شبکه چهار سیما، به فرد مقابلم که میگفت «تا حالا نتوانستهایم چون الگو نداشتهایم» گفتم که اگر در چهار دهه گذشته نتوانستهاید دیگر نمیتوانید، چون دیگر منابع ندارید. حالا میگویم منابع هم که داشته باشند دیگر نمیتوانند چون به قول انیشتین «همان اندیشهای که بحرانهای امروز را ایجاد کرده است، نمیتواند آنها را حل کند». اینان به خاطر نداشتن اندیشهای منسجم و سازگار با دنیای نو، بیشتر پروژههای حیثیتیشان یکبهیک شکست خورده است؛ و حالا دوباره رفتهاند سرخط تا از نو شروع کنند. اما یادشان نیست که هم پیر شدهاند، هم نخبه اندیشمند ندارند که برای شان فکر کند، هم چاههای نفت خالی است، هم فساد تا سراپردهشان پیش رفته است، هم منابع آبی کشور نابود شده است، هم بحران پشت بحران در راه است، و هم نسل نو در پشت سر آنها نیست تا در این ناداری و نادانی حمایتشان کند. فقط اندکی عقل سلیم لازم است که حضرات بفهمند نباید به جنگ ریاضیات بروند:
نسل اولشان که اگر حالا بودند ۱۰۰ تا ۱۲۵ ساله بودند که همه رفتهاند؛
نسل دومشان که حالا ۷۵ تا ۱۰۰ سالهاند چقدر دیگر فرصت دارند؟ ۵ تا ده سال دیگر بیشترشان نیستند؛
نسل سومشان که ۵۰ تا ۷۵ سالهاند، اکثریتشان یا توّاباند یا اخراجی. تعداد کمیشان به زور رانت هنوز حامی ماندهاند. اینها هم دیگر از رده خارجند.
نسل چهارم یعنی ۲۵ تا ۵۰ سالهها «اکثریتشان» یکی از اینهاست: یا منتقد یا معترض یا مخالف یا معارض.
نسل زیر ۲۵ سال را هم که خدا برکتشان بدهد؛ تنها نامی که برازنده آنهاست «نسل عصیان» است.
اما جذابیت مساله این جاست:
نسلهای یک تا ۵۰ سال، سالی یک میلیون و صدهزار نفر به جمعیتشان افزوده میشود؛
و نسلهای ۵۰ تا ۱۰۰ سال، سالی ۶۰۰ هزار نفرشان کم میشود.
به زودی ترازوی نسلها از ناترازی سرنگون میشود.
ترازوی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و فناوری هم از سالها پیش دارد به نفع نسل نو کفّه عوض میکند.
همه این تحولات در بدبینانهترین حالت در زیر ده سال رخ خواهد داد. اما شهود من میگوید برای پنج سال هم انرژی ندارند که با همین روش ادامه بدهند، یا سَرِعقل میآیند یا فرومیریزند.
ما باید در صحنه بمانیم تا بدهیمان را به این نسل بدهیم. نسل نو، «ایران» را از ما طلبکار است. آری، پراستقامت میمانیم تا ایران را «ایران» به او تحویل بدهیم نه سوریه نه لیبی و نه مصر.
یکشنبه، شهریور ۲۶، ۱۴۰۲
الهامات صدر اسلامی! دو ویدیو از کودک همسری اجباری در دنیای اسلام!
برای دیدن ویدیو رضایت گرفتن اجباری از یک کودک دختر برای ازدواج کلیک کنید
برای دیدن ویدیو اجبار داماد نره خر با همسر خردسالش
کلیک کنید
شنبه، شهریور ۱۱، ۱۴۰۲
کلیپ صوتی بسیار جالب
سخنان یک آقای تهرانی از وضعیت مملکت و مقایسه آن با قبل از انقلاب.
بی نهایت جالب
کلپ فایل صوتی
چهارشنبه، شهریور ۰۸، ۱۴۰۲
ویدیو سخنان عباس میلانی
ویدیو سخنان عباس میلانی در مورداینکه انقلاب ۵۷
بر علیه رضا شاه بود و نه بر علیه محمد رضا شاه
شنبه، شهریور ۰۴، ۱۴۰۲
جمعه، مرداد ۲۷، ۱۴۰۲
پنجشنبه، مرداد ۱۹، ۱۴۰۲
یکشنبه، مرداد ۱۵، ۱۴۰۲
مجموعه پیغام های کوتاه در باره سبک زندگی لواطی در میان آخوندها!
شنبه، مرداد ۱۴، ۱۴۰۲
جمعه، مرداد ۱۳، ۱۴۰۲
پیشینه درخشان مسلمانان و شیعیان در « لواط»
لواط در تاریخ اسلام
چند روزی است که تمامی سایتها و شبکه های مجازی به لواط گسترده بین مسیولین نظام علی الخصوص بین مذهبیون اسم و رسم دار و روحانیون پرداخته و با تعجب و تاسف از این وقایع یاد میکنند.
در این مقال نگاهی خواهیم داشت به تاریخ اسلام و به اجمال برخورد مذهب اسلام و اسلامیون را با این مقوله واکاوی خواهیم کرد.
به گواه تاریخ مبحث لواط بین مسلمانان معتقد و متعصب همانقدر عادی و معمول است که پختن ابگوشت بین مردم لرستان !!
۱۴۰۰ سال پیش حکومت پیامبر :
در تمامی ایات قران ؛ از نام « غلام » به عنوان مالمیک مسلمانان یاد گردیده به گونه ای که مطابق احادیث فراوان منتسب به پیامبر و ائمه؛ ایشان به مناسبت های مختلف به یکدیگر«غلام » هدیه میکردند.
در آن تاریخ «غلامان خوش صورت » به عنوان یک موهبت و یک پاداش ارزشمند به موئمنین ؛ تلقی شده به نوعی که پیامبر وعده میدهد چنانچه ایمان بیاورید ؛ در بهشت «غلامان سفید روی » به هر تعداد که بخواهید در اختیار شما خواهند بود. لازم به توضیح نیست که با عنایت به اینکه ارزش زن در اسلام در مقایسه با مردان به اندازه تخم مردان ناچیز است ؛ لذا تمامی وعده های بهشت بر مبنای لذت مردان طراحی شده و ازاین رو فرضیه « غلامان بهشتی برای زنان موئمن» کاملا منتفی است. ضمن اینکه مجازات حد و شلاق در قران فقط برای «زنا » منظور گردیده و در هیچ کجای قران مجازاتی برای « لواط» ذکر نشده است.
۱۳۰۰ سال پیش حکومت امویان :
در تاریخ امویان به تاسی از فرهنگ قرانی به کرات از استفاده جنسی از غلامان در دربار خلیفه وسران حکومت برمیخوریم..
امویان پیشگامان ایجاد «حرم غلامان » بجای « حرم کنیزان» بودند. در اندرونی حرم خلفا
تا یکصد غلام زیبا روی از ایران ؛ سوریه ؛ مصر ؛ شمال عراق و اروپا نگهداری میشدند که وظیفه پذیرایی در مهمانیها و نیز خدمت رسانی در خوابگاه امرا و بزرگان را به عهده داشتند. این غلامان که همگی در سن کودکی تا نوجوانی ( ۸ تا ۱۴ سال ) به سر میبدند به محض ورود به «حرم» اخته میشدند تا از زایل شدن لطافت صورت وبدن و نرمی صدا بعلت بلوغ جنسی جلوگیری نمایند.
۱۰۰۰ سال پیش حکومت سامانیان و غزنویان:
به گواه اسناد تاریخی فراوان ؛ در حکومت سامانیان و نیز غزنویان « داشتن غلام» به عنوان یک فاکتور احترام آور به حساب امده و در دربار حکام همخوابگی با غلامان یک امر عادی بشمار میامد.. داستانهای سلطان محمود و غلام محبوبش ایاز زبانزد تاریخ است.
۷۰۰سال پیش امپراطوری عثمانی :
امپراطوری عثمانی به عنوان نماد قدرت ؛ عظمت و توانمندی اسلام به مدت ۴۰۰ سال بر بخش وسیعی از اسیا و اروپا حکمرانی نمود. این حکومت تمامی مرزهای « ارتباط جنسی با کودکان ولواط » را درنوردید ، بگونه ای که «پرورش غلام» بصورت یک شغل بسیار پولساز و مهم در تمامی ایالت های تحت حاکمیت در اروپا درامد. والیان حکومت عثمانی پسر بچه های کم سن و سال را از اقوام مختلف اروپا ( بلغارها ، اسلاوها ؛ اهالی کرت و یونان و قبرس و...) انتخاب کرده و پس از اخته کردن و پرورش در مراکز تربیت غلام به نقاط مختلف بویژه بازار های انتطاکیه و استابول میفرستادند.
در تمامی سریالهای تاریخی ترکیه از جمله «خرم سلطان و.. » به این مورد به وضوح اشاره میشود. در کتابهای نوشته «کازانتزاکیس» به تکرار استفاده جنسی از پسران نوجوان به عنوان یک موضوع کاملا عادی در جامعه اسلامی و به عنوان بخشی از داستان اشاره گردیده است.
۴۰۰ سال پیش حکومت صفویان:
صفویان در امر غلامبارگی و لواط نسخه ایرانی حکومت عثمانی بودند. این امر در پایان حکومت صفویان و توسعه وتبلیغ وسیع شیعه گری به گونه ای مورد توجه واقع گردیده بود که در زمان حمله علی محمد افغان به اصفهان ؛ ۱۳۰۰ غلام از غلامخانه حکومتی ( شاه سلطان حسین ) به عنوان برده بین سرداران علی محمد افغان تقسیم شد.
۳۰۰ سال پیش حکومت قاجاریه :
سلاطین قاجار به تاسی از حکومت های اسلامی/ شیعی قبلی ؛ در کنار حرم خانه زنان ؛ به استفاده گسترده از غلامان اخته شده جهت استفاده دوگانه در حرمخانه زنان و نیز خدمت رسانی جنسی به مردان دربار پرداختند. کتاب «دختر رعیت » نوشته م.به آذین و «محنت» نوشته مسعود زرگر در قالب رمان به بیان وقایع مرتبط با کودکان و نوجوانان اخته شده در دربار میپردازند.
۱۵۰ سال قبل؛ گسترش مدون تفکر شیعه در حوزه های علمیه :
در تمامی متون اسلامی شیعه ؛ رساله تمامی مجتهدین شیعه و تفاسیر روحانیون برجسته اسلامی شیعه ؛ لواط و ارتباط جنسی با کودکان با اسامی مختلف از جمله «تفخیذ» ؛ « رواتی» و ... مجاز شمرده شده و ثواب بیشمار برای این اعمال قید گردیده است ( رساله خمینی ؛ بروجردی ؛ بهجت و...) ؛ حلیه المتقین ، بحار الانوار و مفاتیح الجنان و..مملو از احادیث و روایات در مدح عمل لواط با کودکان است. رواج عمل لواط بین طلاب حوزه علمیه به عنوان یک لذت حلال بیش از صد سال قدمت دارد. به گزارش وزارت بهداشت در سال ۱۳۵۳ از حوزه علمیه قم , اکثر طلاب تحت معاینه به بیماری «ناتوانی کنترل دفع» بعلت از بین رفتن ماهیچه های اسفنکترهای ارادی بر اثر دخول های مکرر مقعدی مبتلا بودند.
این قضیه کماکان و با همان شدت در حوزه های علمیه ساری و جاری است. واقعه فرار شبانه سلیمان منصور ، طلبه جوان اندونزیایی از حوزه علمیه ایت ا... صفایی قم بعلت انجام لواط گروهی با وی در سال 1385 باز تابی گسترده داشت که بر رواج لواط در بین طلاب حوزه علمیه مهر تاکید میزند.
گزارشات متعدد از تجاوز قاریان قران سرشناس به کودکان و نیز لواط بین روحانیون با نفوذ حکومت و نیز سکوت مطلق رهبری و سایر علما ؛ بر گستردگی امر لواط در بین مذهبیون از یک سو و مباح بودن این موضوع در تفکرات انان از سوی دیگر دلالت دارد.
حال با این پیشینه درخشان مسلمانان و شیعیان در « لواط» ؛ به نظر شما اتفاق غیر معمولی بین مذهبیون لواط کار رخ داده است که دوستان از خبر لواط چند
مسیول مذهبی تعجب کرده اند ؟
چهارشنبه، تیر ۲۱، ۱۴۰۲
نظر فروید در باره وجود خدا
خوب میشد اگر خدایی بود که دنیا را ساخته باشد و خیرخواه و مصلحت اندیش باشد، و دستورات اخلاقی در دنیا میبود و همچنین جهان پس از مرگ ..
ولی این یک واقعیت تکان دهنده است، که همه اینها دقیقا فقط چیز هایی هستند که ما "آرزو" داریم باشند، همه این موضوع خیلی مشخص بچه گانه است و با واقعیت کاملا بیگانه است، زمان که سپری شود، هیچ نمیتواند جلوی دلیل و تجربه را بگیرد و تناقض دین با هر دوی آنها ملموس است.
ایده خدا یک دروغ نبود بلکه وسیله ای از ناخوداگاه بود که باید با روانشناسی رمزگشایی میشد، خدای شخصی (خدای دینی) چیزی جز یک مدل والای پدرگونه نبود. آرزوی چنین خدایی میتواند از حسرت کودکی برای قدرت محافظت و عدالت و زندگی بی پایان منشا گرفته باشد.
خدا خیلی ساده بیرون افکنی این آرزوهاست که به خاطر حس بی پایان درماندگی، انسان میل دارد از او بترسد و او را "پرستش" کند
مذهب به نوزادی انسان ها تعلق دارد، یک مرحله ضروری است از تبدیل بچگی به بلوغ !
ارزش های اخلاقی را ترفیع داد که برای جامعه لازم بود, حال که انسان به این سال ها رسیده است, باید مذهب را کنار بگذارد
زیگموند فروید
جمعه، تیر ۱۶، ۱۴۰۲
سرمقاله احمد شاملو ۱۳۵۸